Wild rose cabaret

• Wild rose cabaret •



#part84



#paniz


قرص هام رو که خوردم
رضا وارد آشپزخونه شد

رضا: خب کارا آسون شد

دیانا: چیکار کردی

رضا: به جای اینکه خودمون خسته بشیم چند نفر میان همه چی رو اوکی میکنن حتی دیزایینم میکنن خب دیگه پاشین وقت استراحته

_عزیزم تازه صبحونه خوردیم ساعت ۱۰ بزار یکم هوشیار باشیم

رضا: پس آماده شو ۳ / ۴ ساعته بریم بیرون

نیکا: آره برین فکر خیلی خوبیه

نگاهی بین شون چرخوندم
دیانا: بدو دیگه به چی فکر میکنی

باشه ای گفتم رفتم اتاقم
یکی از هودی هام با شلوارک لی پوشیدم

_همین قدر ساده خوبه

موهام رو بالا با کش بستم و گوشیم رو برداشتم
و از اتاق اومدم بیرون
_عشقم بریم

از آشپزخونه اومد بیرون
رضا: بریم فعلا

از خونه زدیم بیرون
خواست سوار ماشین بشه که بازوش رو گرفتم

و سوالی نگاهم کرد
رضا: چیشده

_پیاده بریم دو سه چهار دیگه میریم کنار دریا

سری تکون داد
رضا: فکر بدی نیس بیا

با هم همقدم شدیم
کلی راه رفتیم ولی تو آرامش جفتمون هم حرف نزدیم

۱ ساعتی تو راه بودیم که رسیدیم کنار دریا
فقط قدم زدیم

انگار حرفی نداشتیم بهم بزنیم
و خیلی جدی تو فکر بود دستاش تو جیب شلوارش بود و با اخم راه می‌رفت


_چیزی شده رضا

حرفی نزد واضح بگم حرفم رو نشنیده بود یکم بلند صدا زدم
_رضاااا

نگاهی بهم کرد و درجا اخمی کرد
رضا: چته دختر یکم آروم

_ صدات کردم نشنیدی چیه چرا تو فکری حرفی نمیزنی حالت خوبه؟

رضا: خوبم چیزی نیس

_ یچی هس بگو

سر بلند کرد و به روبروش نگاه کرد
رضا: داشتم واسه قدم های بعدی مون فکر میکردم تا مشکلی از جانب ام پیش نیاد

سری تکون دادم

_چه مشکلی میخواد پیش بیاد مگه دارم آروم طبق نقشه امون عمل میکنم ، گرچه یکم سخته باید نقش آدم عاشق رو بازی کنی

نیشخندی زد

رضا: آره عشقم

چپکی نگاش کردم

_تروخدا حداقل پیشه خودمون کنار هم بودیم از این لفظ ها استفاده نکنیم

رضا: بله رز وحشی بله ولی خب تو یه عمارت پیش خانم جون نمیتونیم زیاد با هم خلوت باشیم

_ چرا باز به چی گیر داده

خنده ای کرد
رضا: هیچی ولش کن چیزی نمیخوای

آبرویی بالا انداختم
_چرا سیب زمینی کبابی کنار خیابون

خنده ای کرد
رضا: باشه بشین بیام.....

#panleo
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
دیدگاه ها (۱۱)

• Wild rose cabaret •#part85#paniz روی نیمکت کنار ساحل منتظر...

• Wild rose cabaret •#part86#paniz نشستم رو صندلی میز آرایشم...

• Wild rose cabaret •#part83#panizوارد اتاق شدمکلا نصف تختم ...

• Wild rose cabaret •#part82#Leorezزیر لب غر میزدم که بابا س...

#Our_life_again#ᏢᎪᎡͲ_⁴⁴-باید بریم خونه، اینجا سرده.....مریضی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط