دکتر رفت بیرون منم با دستمال مایع روی شکمم رو پاک کردم

دکتر رفت بیرون منم با دستمال مایع روی شکمم رو پاک کردم
& پاشو بریم
تو ماشین نشستیم سرعت نرمالی داشتن
من چرا این همه بدبختم همه چی روز به روز داره بد تر میشه
کاش اون شب نمیخوابیدم اگه نمیخوابیدم این بچه ممکن بود از کسی باشه که دوسش دارم
و باهم یه خانواده میتونستیم باشیم
#چیزی دلت میخواد بخرم برات
@نه
(ویو جیمین)
خیلی خوشحال بودم که دارم بابا میشم
اما چرا رزا میخواست بچه و خودش رو بکشه
یعنی چقدر اون فرد رو دوست داشته که هنوزم نتونسته به خودش بیاد
رسیدیم خونه رزا رفت بالا
منو شوگا هم رو کاناپه نشستیم
&برای فردا واسه رزا وقت روانشناس گرفتم میاد خونه
#عه چه خوب
&غذا چی بگیم بیاد
#نمیدونم میخوای مرغ سوخاری بگو
&اوک
(۲۰مین بعد)
غذا اومد رزا رو صدا کردیم
تا در جعبه مرغ سوخاری رو باز کردم و برای رزا کشیدم دستشو گذاشت جلو دهنش و دوید سمت دستشویی
دنبالش رفتیم در میزدیم
&رزا این در. کوفتی رو باز کن
# رزا حالت تهوع عادیه تو بارداری
دیدیم صدایی نمیاد
&رزا صدامو میشنوی
&اگه جلو دری برو کنار
شوگا به یه حرکت در رو شکست
دیدیم کف زمین نشسته و پاهاشو بغل کرده
#رزا خوبی
@ هق خوب نیستم.
شوگا بغلش،کرد
&پاشو بریم کاشی ها سردن
رزا رو آورد بیرون شوگا و رو کاناپه نشستن
#رزا جی میخوری درست کنم یا سفارش بدم
@ هیچی
&اما باید یه چیزی بخوری
دیدگاه ها (۱۱)

&اما باید یه چیزی بخوری@ کیمچی با رامیون#من درست میکنم& منم ...

همونجور که مرغ سوخاری تو دستم بود یه گاز بزرگ زد بهش@ دهنی ب...

دکتر گفت خیلی کم خونه باید بهش خون بدن باباش بهش خون دادو او...

عروس تموم شد اومدیم خونه (بعد رفتن نماز جماعت خوندن)جیمین کا...

تک پارتی شوگا(صدای زنگ تلفن)ا.ت : الو ؟شوگا : سلام ا.ت : سلا...

#عشق_جنایت 🔪پارت 21جینو:رفتیم سمت ساحل قدم بزنیم.... همینطور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط