هفتمین عشق

هفتمین عشق
Part36
تهیونگ: باشه
یومی: چه حرف گوش کن
هانا: داشتم به تهیونگ لبخند میزدم که یه دختره رفت سمتش
داشت یچیزی بهش میگفت که یهو دستشو گذاشت رو سینش
ای حرومزاده ی عوضییییی
بلند شدم دویدم از موهاش کشیدم اونم موهامو کشید
جیغغغغغ
به چه جرعتی به شوهرم دستتتت میزنی دختره ی جندهههه
اعضا: شوهرررررررررر
تهیونگ: هانااااا ولش کن غلط کرد تو رو خدا بس کن دستمو دور کمرش حلقه کردم و از اون دختره که نمیدوم کیه جداش کردم ولی اون دختره همونطور که هانا بغلم بود پرید روش ولی کوک به موقع جداش کرد
و بلاخره اوضاع اروم شد همه رفتیم نشستیم هانا با موهای سیخ سیخی و ارایشی که رو صورتش پخش شده بود نشسته بود نزدیک بود از عصبانیت بترکه که جیهوپ گفت
جیهوپ: ماجرای شوهر چیه توضیح بدین
تهیونگ: ام... خب راستش
فلش بک
...

شرط 25 لایک
120 فالو

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۱۹)

مروارید آبی²Part⁷ویو لانا رفتم پایین تو اشپز خونه یه فنجون ق...

مروارید آبی²Part ⁸فلش بک به صبح*ویو لاناچشمام و اروم اروم با...

هفتمین عشق Part35+چشام از تعجب به باز شدع بود که کوک خندید _...

هفتمین عشق Part 34 که یهو زبونشو تو لپش فرو برد و از کنارم ر...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 3 " جونگکوک : چییی می...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 2 " ویو هانا : اسمش ت...

روانی منp47

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط