«عشق دونفره»PART 4
#ارسلان
که دیدم دیانا کشیدم و از عسل جا خالی دادم یهو امد بغلم و لبمو میک زد بدون اینکه توجه کنه جاخالی دادم ازش
دیدم دیانا بغض کرد و ساکو از دستم گرفت و رفت تو ماشین متین و نیکا و بهش گفت منو ببر خونمون
یهو عسل هل دادم دختره ی هرزه بعد به متین گفتم از ماشین پیادشو همه برید داخل در خوونه رو بستم (اینجا ماشین تو حیاط بود)
عسل هی در می زد و دیانا تو ماشین گریه می کرد.
بعد منم رفتم تو ماشین کنار دیانا و سرشو گرفتم بالا و لپش رو بوس کردم و بهش گفتم بیاد داخل اما گفت نه منم لباش رو میک زدم بردمش صندلی عقب و روش خوابیدم و هی میک میزدم و بعد دور خوردم و اون امد رو من ولی دیا هی مشت می زد منم دست کردم تو لباس زیرش و می مالیدم و بعد آروم شد بهد از 10 مین ولش کردم و بهش گفتم بریم داخل گفت نه منم ولش کردم امدم بیرون .
#نیکا
همه داشتیم از پنجره نگاه می کردیم اما داخل ماشین معلوم نبود که دیدیم ارسلان از ماشین پیاده شد و تو نصف راه بود که دیانا از ماشین پیاده شدو منم از این لحظه فیلم گرفتم که دیدم دیانا داد زد ارسلان ارسلان روشو برگردونند و گفت جان.
#ارسلان
وقتی گفتم جان یهو دیانا بدو بدو کردم امد تو بغلم منم لباش رو تو10 ثانیه میک زدم.
به همه گفتم برید بخوابید همه با رلاشون رفتن تو اتاقاشون اتاق نمونده بود برای من منم مجبور شدم برم تو اتاق ارسلان که............
که دیدم دیانا کشیدم و از عسل جا خالی دادم یهو امد بغلم و لبمو میک زد بدون اینکه توجه کنه جاخالی دادم ازش
دیدم دیانا بغض کرد و ساکو از دستم گرفت و رفت تو ماشین متین و نیکا و بهش گفت منو ببر خونمون
یهو عسل هل دادم دختره ی هرزه بعد به متین گفتم از ماشین پیادشو همه برید داخل در خوونه رو بستم (اینجا ماشین تو حیاط بود)
عسل هی در می زد و دیانا تو ماشین گریه می کرد.
بعد منم رفتم تو ماشین کنار دیانا و سرشو گرفتم بالا و لپش رو بوس کردم و بهش گفتم بیاد داخل اما گفت نه منم لباش رو میک زدم بردمش صندلی عقب و روش خوابیدم و هی میک میزدم و بعد دور خوردم و اون امد رو من ولی دیا هی مشت می زد منم دست کردم تو لباس زیرش و می مالیدم و بعد آروم شد بهد از 10 مین ولش کردم و بهش گفتم بریم داخل گفت نه منم ولش کردم امدم بیرون .
#نیکا
همه داشتیم از پنجره نگاه می کردیم اما داخل ماشین معلوم نبود که دیدیم ارسلان از ماشین پیاده شد و تو نصف راه بود که دیانا از ماشین پیاده شدو منم از این لحظه فیلم گرفتم که دیدم دیانا داد زد ارسلان ارسلان روشو برگردونند و گفت جان.
#ارسلان
وقتی گفتم جان یهو دیانا بدو بدو کردم امد تو بغلم منم لباش رو تو10 ثانیه میک زدم.
به همه گفتم برید بخوابید همه با رلاشون رفتن تو اتاقاشون اتاق نمونده بود برای من منم مجبور شدم برم تو اتاق ارسلان که............
۶.۵k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.