🍁Part 17🍁
🍁Part_17🍁
🦇❤️آغوش گرم تو❤️🦉
♥️یک هفته بعد♥️
🦇ارسلان 🦇
دلم واسه دیانا تنگ شدع این چن روز هر
پنج دیقه یع بار بعش زنگ میزنم تا حالا این
جوری عاشق نشدع بودم🥺
زنگ بزنم بهش بش بگم بریم بیرون 😁
🦉مکالمه اردیا🦇
ارسی:الو سلام دیام 🥺
دیا:سلام ارسیم🥺❤️
ارسی:دلم خعلی واست تنگ شدع میای بریم بیرون❤️
دیا:دل من خعلی بیشتر تنگ شد واست😘...ارع بریم فقط ب بچه ها بگیم؟
ارسی:نع دلم خلوت دوتایی میخواد🙂🥺
دیا:عجب فکری آفرین تنها میریم🙃فقط الان ساعت چنده🤨
ارسی:ساعت '7:10
دیا:ارسلاوووون🥺
ارسی:دیانا منو داری اذیت میکنی گفتم اینجوری نگو من ببینمت میخورمت گفته باشم😂❤️
دیا:دلم میخواد🥺
ارسی:حالا کجا بریم🤨
دیا:باااااممم🥹🥹
ارسی:پس من یع ربع دیگع اونجام آماده باش
دیا:ارسلان یادت نرع سر کوچه وایسی
ارسی:بش فقط زود بیا...میبینمت عشقم😘😘
دیا:خدافظ عشقممم😘❤️😘😘
🦇پایان مکالمه اردیا🦉
🦉دیانا🦉
رفتم زود آماده شدم یع بگ مشکی پوشیدم
با یع مانتو مشکی ک رو جیبش عکس جغد بود🥺😂
بعدم یع شال سفید و کیف کرمی و کفش مشکی و بعدم یع آرایش ریز و یع رژ هلویی زدم و موهامو فر کردع بودم منتظر بودم ارسلان بیاد با نیکا هماهنگ کردم ک اگع مامانم شک کرد و زنگ زد بعش بگع با اونم🤦♀️😂
🦇ارسلان🦇
یع تیپ لش زدمو ادکلانو خالی کردم رو خودم و کفش جوردن پوشیدم و رفتم دنبال دیانا
♥️5 مین بعد♥️
رسیدم سر کوچشون پی ام دادم ب دیانا و چن دیقه بعد دیانا اومد
♥️بعد از اومدن دیانا♥️
ارسلان:صلم دیانام و بعد محکم بغلش کردم
دیانا:صلم عشقم خعلی دلم واست تنگ شدع بود😘
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع 😉
🦇❤️آغوش گرم تو❤️🦉
♥️یک هفته بعد♥️
🦇ارسلان 🦇
دلم واسه دیانا تنگ شدع این چن روز هر
پنج دیقه یع بار بعش زنگ میزنم تا حالا این
جوری عاشق نشدع بودم🥺
زنگ بزنم بهش بش بگم بریم بیرون 😁
🦉مکالمه اردیا🦇
ارسی:الو سلام دیام 🥺
دیا:سلام ارسیم🥺❤️
ارسی:دلم خعلی واست تنگ شدع میای بریم بیرون❤️
دیا:دل من خعلی بیشتر تنگ شد واست😘...ارع بریم فقط ب بچه ها بگیم؟
ارسی:نع دلم خلوت دوتایی میخواد🙂🥺
دیا:عجب فکری آفرین تنها میریم🙃فقط الان ساعت چنده🤨
ارسی:ساعت '7:10
دیا:ارسلاوووون🥺
ارسی:دیانا منو داری اذیت میکنی گفتم اینجوری نگو من ببینمت میخورمت گفته باشم😂❤️
دیا:دلم میخواد🥺
ارسی:حالا کجا بریم🤨
دیا:باااااممم🥹🥹
ارسی:پس من یع ربع دیگع اونجام آماده باش
دیا:ارسلان یادت نرع سر کوچه وایسی
ارسی:بش فقط زود بیا...میبینمت عشقم😘😘
دیا:خدافظ عشقممم😘❤️😘😘
🦇پایان مکالمه اردیا🦉
🦉دیانا🦉
رفتم زود آماده شدم یع بگ مشکی پوشیدم
با یع مانتو مشکی ک رو جیبش عکس جغد بود🥺😂
بعدم یع شال سفید و کیف کرمی و کفش مشکی و بعدم یع آرایش ریز و یع رژ هلویی زدم و موهامو فر کردع بودم منتظر بودم ارسلان بیاد با نیکا هماهنگ کردم ک اگع مامانم شک کرد و زنگ زد بعش بگع با اونم🤦♀️😂
🦇ارسلان🦇
یع تیپ لش زدمو ادکلانو خالی کردم رو خودم و کفش جوردن پوشیدم و رفتم دنبال دیانا
♥️5 مین بعد♥️
رسیدم سر کوچشون پی ام دادم ب دیانا و چن دیقه بعد دیانا اومد
♥️بعد از اومدن دیانا♥️
ارسلان:صلم دیانام و بعد محکم بغلش کردم
دیانا:صلم عشقم خعلی دلم واست تنگ شدع بود😘
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع 😉
۵.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.