🍁Part 19🍁
🍁Part_19🍁
🦉❤️آغوش گرم تو❤️🦇
🦉دیانا🦉
ارسلان:دیانا چقد منو دوست داری🙃
دیانا:16 تا❤️🙂
ارسلان:اینقد بی ارزشم🤨☹️
دیانا:من تو رو ب اندازه ی هفت آسمان و هشت دریا و یع دنیا دوس دارم ❤️🙃
ارسلان:منبع این جملات زیبا کجاس؟😂
دیانا:اینستا😂
ارسلان:عوک 😂
🦇ارسلان🦇
دیانا رو محکم تر ب خودم فشار دادم بعد
شالشو زدم کنار و گردنشو گاز گرفتم ک یع آخ کوچیک گف
ارسلان:درد داشت...من ک آروم گاز گرفتم
دیانا:یکم درد میکنه اشکال ندارع❤️
ارسلان:همونجایی ک گاز گرفتم رو آروم بوسیدم
دیانا:ارسلاون
ارسلان:جانم❤️
دیانا:ت چقد منو دوست داری🥺
ارسلان: دیانا من ت رو دوس ندارم
دیانا:شییییی(منظورش همون چی هست دوستان) دوشم ندالی🥺🥺(لحن بچگونه🙄)
ارسلان:(تو دلش)وقتی اینجوری حرف میزد
زیر دلم خالی میشد و دلم میخواست درجا بپرم بغلش کنم اینقد بوسش کنم ک لب واسش نمونع
دیانا:ارسلاوووووووووووووووووون(با لحنی ک ناراحتی توش موج میزد)
ارسلان:عشقم من ک حرفمو تموم نکردم خواستم
بگم دوست ندارم عاااااااشششقققققتتتتتمممم و بعد نذاشتم حرفی بزنع محکم بغلش کردم و(نویسنده : عاها نکنع فک کردین میگم لب گرفتن ازش😑خاک تو سر منحرفتون بیشعورا😂😂😂)گردنشو یع گاز تقریبا محکم گرفتم
دیانا:اخخخ ارسلان دردم اومد😖🥺
ارسلان:شالش ک از سرش افتاده بود در آوردم چون اونجا ک ما بودیم کسی نبود
دیانا:ایی ارسلان درد میکنع 🥺
ارسلان:ببخشید عشقم بعد لپشو بوسیدم
دیانا:ارسلان ببین کبود شدع یا نع🥺
ارسلان:چون شب بود و تاریک بود چیزی
دیدع نمیشد چراغ قوه گوشیمو روشن کردم دیدم دو جا از گردن دیانا کبود شدع اونجا ک اول
گرفتم کمتر ولی اونجا ک یکم
محکم تر گازش گرفتم خعلی کبود شدع بود
دیانا:کبود شدع
ارسلان:ارع خعلی البته اون یکی ک اول گرفتم
خعلی کبود نشد ولی این یکی خعلی کبود شد...🥺ببخشید
دیانا:(تو دلش)اینقد مظلوم گف ببخشید دلم نیومد نبخشمش
ارسلان:بیبشید دیگع باشع 🥺
دیانا:اشکال نداره الان با شالم میپوشونمش
ارسلان:عاشقتم
دیانا:من بیشتر...عهه نع چیزع ت بیشتر
ارسلان: افرین 😂هههههه(خنده🙄😂)
دیانا:باید برم حموم اینقد تُف مالی کردی منو😂
ارسلان:ای کاش نامزد بودیم خودن میبردمت حموم نع چیزع یعنی باهم میرفتیم حموم😐
دیانا:اوووه
ارسلان:بزا نامزد کنیم برنامه ها دارم😐😂
دیانا:🤦♀️😂
ارسلان:آخ گشنمه و بعد ب لب دیانا نگا کردم
ک متوجه شد منظورم رو
دیانا:منظورتو فهم...داشتم حرف میزدم ک لباشو گذاشت رو لبام منم همراهیش کردم
ارسلان:لبامو گذاشتم رو لباشو نذاشتم ادامه حرفشو بگع بعد یع دفعه ول کردم
اردیا باهم:زمان نگرفتیم😑😂
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع 😉
🦉❤️آغوش گرم تو❤️🦇
🦉دیانا🦉
ارسلان:دیانا چقد منو دوست داری🙃
دیانا:16 تا❤️🙂
ارسلان:اینقد بی ارزشم🤨☹️
دیانا:من تو رو ب اندازه ی هفت آسمان و هشت دریا و یع دنیا دوس دارم ❤️🙃
ارسلان:منبع این جملات زیبا کجاس؟😂
دیانا:اینستا😂
ارسلان:عوک 😂
🦇ارسلان🦇
دیانا رو محکم تر ب خودم فشار دادم بعد
شالشو زدم کنار و گردنشو گاز گرفتم ک یع آخ کوچیک گف
ارسلان:درد داشت...من ک آروم گاز گرفتم
دیانا:یکم درد میکنه اشکال ندارع❤️
ارسلان:همونجایی ک گاز گرفتم رو آروم بوسیدم
دیانا:ارسلاون
ارسلان:جانم❤️
دیانا:ت چقد منو دوست داری🥺
ارسلان: دیانا من ت رو دوس ندارم
دیانا:شییییی(منظورش همون چی هست دوستان) دوشم ندالی🥺🥺(لحن بچگونه🙄)
ارسلان:(تو دلش)وقتی اینجوری حرف میزد
زیر دلم خالی میشد و دلم میخواست درجا بپرم بغلش کنم اینقد بوسش کنم ک لب واسش نمونع
دیانا:ارسلاوووووووووووووووووون(با لحنی ک ناراحتی توش موج میزد)
ارسلان:عشقم من ک حرفمو تموم نکردم خواستم
بگم دوست ندارم عاااااااشششقققققتتتتتمممم و بعد نذاشتم حرفی بزنع محکم بغلش کردم و(نویسنده : عاها نکنع فک کردین میگم لب گرفتن ازش😑خاک تو سر منحرفتون بیشعورا😂😂😂)گردنشو یع گاز تقریبا محکم گرفتم
دیانا:اخخخ ارسلان دردم اومد😖🥺
ارسلان:شالش ک از سرش افتاده بود در آوردم چون اونجا ک ما بودیم کسی نبود
دیانا:ایی ارسلان درد میکنع 🥺
ارسلان:ببخشید عشقم بعد لپشو بوسیدم
دیانا:ارسلان ببین کبود شدع یا نع🥺
ارسلان:چون شب بود و تاریک بود چیزی
دیدع نمیشد چراغ قوه گوشیمو روشن کردم دیدم دو جا از گردن دیانا کبود شدع اونجا ک اول
گرفتم کمتر ولی اونجا ک یکم
محکم تر گازش گرفتم خعلی کبود شدع بود
دیانا:کبود شدع
ارسلان:ارع خعلی البته اون یکی ک اول گرفتم
خعلی کبود نشد ولی این یکی خعلی کبود شد...🥺ببخشید
دیانا:(تو دلش)اینقد مظلوم گف ببخشید دلم نیومد نبخشمش
ارسلان:بیبشید دیگع باشع 🥺
دیانا:اشکال نداره الان با شالم میپوشونمش
ارسلان:عاشقتم
دیانا:من بیشتر...عهه نع چیزع ت بیشتر
ارسلان: افرین 😂هههههه(خنده🙄😂)
دیانا:باید برم حموم اینقد تُف مالی کردی منو😂
ارسلان:ای کاش نامزد بودیم خودن میبردمت حموم نع چیزع یعنی باهم میرفتیم حموم😐
دیانا:اوووه
ارسلان:بزا نامزد کنیم برنامه ها دارم😐😂
دیانا:🤦♀️😂
ارسلان:آخ گشنمه و بعد ب لب دیانا نگا کردم
ک متوجه شد منظورم رو
دیانا:منظورتو فهم...داشتم حرف میزدم ک لباشو گذاشت رو لبام منم همراهیش کردم
ارسلان:لبامو گذاشتم رو لباشو نذاشتم ادامه حرفشو بگع بعد یع دفعه ول کردم
اردیا باهم:زمان نگرفتیم😑😂
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع 😉
۵.۹k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.