این چه عشقیه پارت 14
این چه عشقیه پارت 14
ـ باورت... میشه... کراش.. زدم رو اهنگه
الویا ـ پاشو خودتو جمع کن گرل *بلند میشه*
ـ ار یو کینگ رِلی؟
الیوا ـ ایتس تْرو
ـ او مای گاد
الویا ـ یو گاد دِس فایتینگ گرل؟
ـ فایتینگ *خنده*
الویا ـ *خنده*
از سر جام بلند شدم رفتم پیس جیمین
ـ چرا اعلام حضور نکردی؟ با این کارت ترسوندیم
جیمین ـ*یه قدم به هانا نزدیک میشه *اخه سرگرم بودین نخواستم خرابش کنم
ـ نه بابا
جیمین ـ هانا بنظرم بیا اهنگ اجرا رو عوض کنیم
ـ خب چه اهنگی باشه؟
جیمین ـ بنظرم با اهنگ "Attention" از شان مندز برقصیم
ـ اره اهنگ خوبیه
جیمین ـ پس بیا باهاش تمرین کنیم
ـ باشه *تک خنده*
اهنگ و گذاشت به میا گفت که پلیش کنه خودش اومد پشت سرم
جیمین ـ اماده ای؟
ـ اره امادم
اهنگ پلی شدو شروع کردیم به رقص بعضی از تیکه ها باید احساسی و واقعی بنظر برسه برای همین داخل چند تا تیکه من باید دستمو میشذاشتم روی سینش چند تا تیکه ی دیگه هم جیمین باید دستشو میزاشت دو بغل باسنم
نمی دونم چرا بهم حس خوبی میداد انگار مثل اون حس هیز بودن رو بهم نمیداد رقص تموم شد منو جیمین فاصلمو یه میلی متر بیشتر نبود داغیه نفساش به صورتم میخورد
جیمین ـ بیانه، اگه حس بدی داشتی *با صدای اروم*
ـ نه، این اون حسی نبود که دو سال پیش داشتم
جیمین ـ نه نه این اهنگم خوب نیس وگرنه باعث میشه که بیشتر اون اتفاق توی ذهنت تکرار شه
ـ جیمیناااا اروم باش من قبول میکنم که این اهنگ باشه من دیگه اون اتفاق رو فراموش کردم
جیمین ـ واقعا؟
ـ اوهوم *چشماشو میبنده*
ویو جیمین
هانا چشماشو بست و فکر کردم جاییش درد میکنه پس برای همین ازش پرسیدم
ـ حالت خوبه جاییت درد میکنه؟
هانا ـ یه خورده سرم درد میکنه
ـ شاید بخاطر اینکه گردنتو چرخوندی باشه
هانا ـ ممکنه اما خوبم *چشماشو باز میکنه*
نگاهم افتاد روی اون لبای پفکیش و کوچیکش نه نه جیمین این کارو نکن
سریع ازش فاصله گرفتم نکنه عاشقش شدم؟ یعنی شدم؟
گوشیش زنگ خوردو رفت سمت گوشیش تهیونگ اومد پیشم
ـ تهیونگاا فکر کنم عاشق هانا شدم
تهیونگ ـ بهم میاین
ـ من دارم یچی دیگه میگم تو داری یه چیز دیگه میگی
تهیونگ ـ خب دارم میگم به هم میاین
ـ ول کن بابا بیخیال
ویو هانا
گوشیم زنگ خکرد دیدم که بابام باهام تماس تصویری گرفته
جواب دادم
ـ سلام اوپاااا
بابا ـ سلام هانام خوبی؟
ـ منم خوبم شما چی؟
بابا ـ منم خوبم زنگ وشیه بنگ چان میزنم جواب نمیده حمومه؟
ـ نمیدونم والا من سر یه همکاریم شاید صدای اهنگ بلنده تو سالن رقص شرکتش نمیشنوه
بابا ـ قرار داد جدید بستی؟
ـ نه فقط برای یه اجرا دارم همکاری میکنم
بابا ـ حدس بزن الان کجام؟
ـ کجا؟
ـ باورت... میشه... کراش.. زدم رو اهنگه
الویا ـ پاشو خودتو جمع کن گرل *بلند میشه*
ـ ار یو کینگ رِلی؟
الیوا ـ ایتس تْرو
ـ او مای گاد
الویا ـ یو گاد دِس فایتینگ گرل؟
ـ فایتینگ *خنده*
الویا ـ *خنده*
از سر جام بلند شدم رفتم پیس جیمین
ـ چرا اعلام حضور نکردی؟ با این کارت ترسوندیم
جیمین ـ*یه قدم به هانا نزدیک میشه *اخه سرگرم بودین نخواستم خرابش کنم
ـ نه بابا
جیمین ـ هانا بنظرم بیا اهنگ اجرا رو عوض کنیم
ـ خب چه اهنگی باشه؟
جیمین ـ بنظرم با اهنگ "Attention" از شان مندز برقصیم
ـ اره اهنگ خوبیه
جیمین ـ پس بیا باهاش تمرین کنیم
ـ باشه *تک خنده*
اهنگ و گذاشت به میا گفت که پلیش کنه خودش اومد پشت سرم
جیمین ـ اماده ای؟
ـ اره امادم
اهنگ پلی شدو شروع کردیم به رقص بعضی از تیکه ها باید احساسی و واقعی بنظر برسه برای همین داخل چند تا تیکه من باید دستمو میشذاشتم روی سینش چند تا تیکه ی دیگه هم جیمین باید دستشو میزاشت دو بغل باسنم
نمی دونم چرا بهم حس خوبی میداد انگار مثل اون حس هیز بودن رو بهم نمیداد رقص تموم شد منو جیمین فاصلمو یه میلی متر بیشتر نبود داغیه نفساش به صورتم میخورد
جیمین ـ بیانه، اگه حس بدی داشتی *با صدای اروم*
ـ نه، این اون حسی نبود که دو سال پیش داشتم
جیمین ـ نه نه این اهنگم خوب نیس وگرنه باعث میشه که بیشتر اون اتفاق توی ذهنت تکرار شه
ـ جیمیناااا اروم باش من قبول میکنم که این اهنگ باشه من دیگه اون اتفاق رو فراموش کردم
جیمین ـ واقعا؟
ـ اوهوم *چشماشو میبنده*
ویو جیمین
هانا چشماشو بست و فکر کردم جاییش درد میکنه پس برای همین ازش پرسیدم
ـ حالت خوبه جاییت درد میکنه؟
هانا ـ یه خورده سرم درد میکنه
ـ شاید بخاطر اینکه گردنتو چرخوندی باشه
هانا ـ ممکنه اما خوبم *چشماشو باز میکنه*
نگاهم افتاد روی اون لبای پفکیش و کوچیکش نه نه جیمین این کارو نکن
سریع ازش فاصله گرفتم نکنه عاشقش شدم؟ یعنی شدم؟
گوشیش زنگ خوردو رفت سمت گوشیش تهیونگ اومد پیشم
ـ تهیونگاا فکر کنم عاشق هانا شدم
تهیونگ ـ بهم میاین
ـ من دارم یچی دیگه میگم تو داری یه چیز دیگه میگی
تهیونگ ـ خب دارم میگم به هم میاین
ـ ول کن بابا بیخیال
ویو هانا
گوشیم زنگ خکرد دیدم که بابام باهام تماس تصویری گرفته
جواب دادم
ـ سلام اوپاااا
بابا ـ سلام هانام خوبی؟
ـ منم خوبم شما چی؟
بابا ـ منم خوبم زنگ وشیه بنگ چان میزنم جواب نمیده حمومه؟
ـ نمیدونم والا من سر یه همکاریم شاید صدای اهنگ بلنده تو سالن رقص شرکتش نمیشنوه
بابا ـ قرار داد جدید بستی؟
ـ نه فقط برای یه اجرا دارم همکاری میکنم
بابا ـ حدس بزن الان کجام؟
ـ کجا؟
۹.۸k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.