ارسلان🤍
ارسلان🤍
رفتم تو اتاقم رستا تو خوب و بیداری بود
+ داداشی من خاله رو میخام
_ خاله اینجاس
چشاشو باز کرد و گفت
+ واخن(واقعا)
_اوهوم
پاشد رفت اتاقش دید دیانا اونجاس اومد سمت من و گفت
+ داداش بیا پایین
رفتم پایین گونمو بوسید و رفت خوابید منم یه لبخند دندونی زدم و لباسمو عوض کردم رفتم خوابیدم به دو نکشیده خوابم برد........
" صبح روز بعد"
از خواب بلند شدم رفتم تو حال با چیزی که دیدم خیلی تعجب کردم.....
ادامه دارد......
کامنتا رو بترکونید😍💕
+25😍بوس بهتون💜💕
اصکی=اتحاد
رفتم تو اتاقم رستا تو خوب و بیداری بود
+ داداشی من خاله رو میخام
_ خاله اینجاس
چشاشو باز کرد و گفت
+ واخن(واقعا)
_اوهوم
پاشد رفت اتاقش دید دیانا اونجاس اومد سمت من و گفت
+ داداش بیا پایین
رفتم پایین گونمو بوسید و رفت خوابید منم یه لبخند دندونی زدم و لباسمو عوض کردم رفتم خوابیدم به دو نکشیده خوابم برد........
" صبح روز بعد"
از خواب بلند شدم رفتم تو حال با چیزی که دیدم خیلی تعجب کردم.....
ادامه دارد......
کامنتا رو بترکونید😍💕
+25😍بوس بهتون💜💕
اصکی=اتحاد
۳۱.۶k
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.