فصل دوم p4
فصل دوم p4
هه سو: جکی جکی نیست بدووووووو(گریه)
اون وو: باشه گریه نکن الان میریم بیا دستتو بده من بدووو
با دو رفتیم تو فروشگاه و همه جا رو دنبال جکی گشتم ولی نبود همینجورم گریهمیکردم که یهو خوردم به یه اقایی برگشت صورتشو دیدم واقعا حذاب بود
هه سو: عا معذرت میخام ببخشید شما یه خرگوش ندید که سفید باشه شکمش کرمی بباشه
کوکی: عا خاهش میکنم، نکنه اون خرگوشه رو میگید که داره هویج میخوره اونجا(خنده)
هه سو: جکییییی پسر نازم کجا بودی قربونت برم
رفتم و جکی رو گرفتم تو بغلم و کلی بوسشکردم و دور خودم چرخیدم (دیونه)
کوک: چقد نازه خرگوشتون مراقبش باشید حیف گم بشه(لبخند)
هه سو: بله چشم ممنونم ازتون(خم میشه)
داشتم از اون اقا دور میشدم که یه لحظه سرم تیر کشید بدجور انکار کل ماجرا دور سرم میچرخید یه انفاقیی داشت میوفتاد که نفهمیدم چی شد و صدای اون وو و همون اقا تو سرم اکو میشد
کوک: خانم، خانم خوبید، یکی زنگ بزنه اورژانش زود باشید
اون وو: هه سو هه سو خوبی چشماتو باز کن
ویو کوک: داشتم خرید میکردم که یه چیزی بهم برخورد کرد سرمو برگردونیدم دیدم یه دختر خیلی ناز دارع گریه میکنه روبه رومه خرگوشش رو. گم کرده بود و پیداش کرد
کلی. کیوت بازی در میاورد خیلی باحال بود کاراش
ازم تشکر کرد و تو چشمام زل زد
چشمای مشکی تیله ای و صورت بدون ارایش و سفید، زاویه فکش کیتونست هر مردی رو جذب خودش بکنه(پ چی فکردی پسرم اخرش مال خودته)
اون دختر ازم داشت دور میشد که یهو سرشو گرفت و یه داد کوچیکی زد نگران شدم و رفتم بالای سرش یه مرد تقریبا هم سن و سال من بود مه فک. کنم دوست پسرش بود یا بردارش اومد و بغلش کرد و اسمشو صدا زد
اون وو: هه سو، هه سو عزیزم خوبی
کوک: هه.... سو، چه اسم اشنایی برام، بهتره ببریمش بیمارستان
اون وو: میتونید کمکم کنید بغلش کنید من برم ماشین رو بیارم
کوک: عا بله حتما حتما من بغلش میکنم شما برید زود ماشین رو بیارید
خرگوظش رو گرفتم گذاشتم تو جیب کتم و بغلش کردم دختره رو، وایب عشق قبلیمو میدا همونقدر ارامش داشت چماش ولی اسمش زیادی شبیه اسم عشق قبلیم بود(خو بدبخت خونه خرا شاید خودش بود)
براید استایل بغلش کردمو بردمش سوار ماشین همون مرد رانندگی میکرد رفتم در عقب رو باز کردم و نشستم داخل و همون دختر هم رو پام بود همش بهش خیره بودم و سرم هی درد میگرفت تا به احزای صورتش نکاه میکردم دقیقا مثل عشق قبلیم...
لایک: ۷٠
کامنت: 350به بالا
هه سو: جکی جکی نیست بدووووووو(گریه)
اون وو: باشه گریه نکن الان میریم بیا دستتو بده من بدووو
با دو رفتیم تو فروشگاه و همه جا رو دنبال جکی گشتم ولی نبود همینجورم گریهمیکردم که یهو خوردم به یه اقایی برگشت صورتشو دیدم واقعا حذاب بود
هه سو: عا معذرت میخام ببخشید شما یه خرگوش ندید که سفید باشه شکمش کرمی بباشه
کوکی: عا خاهش میکنم، نکنه اون خرگوشه رو میگید که داره هویج میخوره اونجا(خنده)
هه سو: جکییییی پسر نازم کجا بودی قربونت برم
رفتم و جکی رو گرفتم تو بغلم و کلی بوسشکردم و دور خودم چرخیدم (دیونه)
کوک: چقد نازه خرگوشتون مراقبش باشید حیف گم بشه(لبخند)
هه سو: بله چشم ممنونم ازتون(خم میشه)
داشتم از اون اقا دور میشدم که یه لحظه سرم تیر کشید بدجور انکار کل ماجرا دور سرم میچرخید یه انفاقیی داشت میوفتاد که نفهمیدم چی شد و صدای اون وو و همون اقا تو سرم اکو میشد
کوک: خانم، خانم خوبید، یکی زنگ بزنه اورژانش زود باشید
اون وو: هه سو هه سو خوبی چشماتو باز کن
ویو کوک: داشتم خرید میکردم که یه چیزی بهم برخورد کرد سرمو برگردونیدم دیدم یه دختر خیلی ناز دارع گریه میکنه روبه رومه خرگوشش رو. گم کرده بود و پیداش کرد
کلی. کیوت بازی در میاورد خیلی باحال بود کاراش
ازم تشکر کرد و تو چشمام زل زد
چشمای مشکی تیله ای و صورت بدون ارایش و سفید، زاویه فکش کیتونست هر مردی رو جذب خودش بکنه(پ چی فکردی پسرم اخرش مال خودته)
اون دختر ازم داشت دور میشد که یهو سرشو گرفت و یه داد کوچیکی زد نگران شدم و رفتم بالای سرش یه مرد تقریبا هم سن و سال من بود مه فک. کنم دوست پسرش بود یا بردارش اومد و بغلش کرد و اسمشو صدا زد
اون وو: هه سو، هه سو عزیزم خوبی
کوک: هه.... سو، چه اسم اشنایی برام، بهتره ببریمش بیمارستان
اون وو: میتونید کمکم کنید بغلش کنید من برم ماشین رو بیارم
کوک: عا بله حتما حتما من بغلش میکنم شما برید زود ماشین رو بیارید
خرگوظش رو گرفتم گذاشتم تو جیب کتم و بغلش کردم دختره رو، وایب عشق قبلیمو میدا همونقدر ارامش داشت چماش ولی اسمش زیادی شبیه اسم عشق قبلیم بود(خو بدبخت خونه خرا شاید خودش بود)
براید استایل بغلش کردمو بردمش سوار ماشین همون مرد رانندگی میکرد رفتم در عقب رو باز کردم و نشستم داخل و همون دختر هم رو پام بود همش بهش خیره بودم و سرم هی درد میگرفت تا به احزای صورتش نکاه میکردم دقیقا مثل عشق قبلیم...
لایک: ۷٠
کامنت: 350به بالا
۵۱.۱k
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.