عشق آغشته به خون

عشق آغشته به خون '
P⁵⁸
_________
هیچوقت برای اونا ممکن نبود تا یه مکان خصوصی برای حرف‌های خصوصی‌شون داشته باشن،هربار مزاحمی وارد خلوت آنها میشد و این‌بار این مزاحم ملکه بود،ولی چیزی که از همه بدتر بود چشمای گریان و گونه‌های خیس آیماه بود،ملکه ترسيده خودش رو به آیماه رسوند،و با چشمای که هم عصبی‌ بود و هم ترسيده آیماه رو برانداز کرد شاید فکر می‌کرد ما آسیبی به اون رسوندیم.
ملکه:چت شده آیماه!!
همه سکوت کرده بودیم،فقط منتظر جواب آیماه بودیم،هیچکدوم‌مون نمیدونستیم آیماه قراره طرف کیو بگيره ما و یا شاید ادوین!
اشکاش رو پس زد و نفس حبس‌شده‌اش رو رها کرد نگاهی به اطرافش که‌ما قرار داشتیم انداخت شاید میخواست مطمئن بشه که ما الانم اینجایم منتظر جواب او.
آیماه:چیزی نیس مامان.
لبخند زورکی زد،تا سعی کنه ملکه حرفش رو باور کنه ولی تاثیری نداشت.
ملکه:پس اینا چیه؟
دستی کشید به گونه خیس شده آیماه،انتظار نداشتم که تهیونگ بخواد بحث رو ادامه بده اونم با صحبت از ازدواج
تهیونگ:اشک خوشی‌ست،نظرت چیه مامان هرچه زودتر مراسم رو آماده کنی؟!
حرف تهیونگ باعث شده همه یه دور تو شوک فرو بریم و دوباره برگرديم.
ملکه:چ...چ..چی؟
تهیونگ:مگه نمیخواستی ما عقد کنیم!
ملکه:صبر کن‌ من الان درست شنيدم،آیماه توهم شنیدی..شنیدی..نه واقعا تو میخوای....
تهیونگ قبل اینکه مامانش بیشتر بحث رو ادامه بده با یه جمله تمومش کرد
تهیونگ:اگه نمیخواین نظرم رو عوض کنم پس بهتره زودتر دست به کار بشین.
ملکه:واییییی(جیغ خوشحالی )ا‌‌..الان میرم.
تهیونگ خوب تونست دهن مامانش رو ببنده تا بیشتر از این ازمون سؤال نپرسه.

غلط املایی بود معذرت 💫🤍
بعدی یه مدت اومدم،پس لطفا حمایتم کنین🎀
دیدگاه ها (۴)

' عشق آغشته به خون 'P⁵⁹با رفتن ملکه تهیونگ دستور داد تا همه ...

'عشق آغشته به خون 'P⁶⁰لباس سفیدی که برای آیماه آماده شده بود...

'عشق آغشته به خون 'P⁵⁷_________آیماه:ضرور نمی‌بینم کسیو فریب...

'عشق آغشته به خون 'P⁵⁶__________بعد از اومدن جان با فنجون قه...

میان عشق و درد---پارت نهم:فردای روزی که تهیونگ برگشته بود، ی...

black flower(p,319)

پارت : ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط