عشق آغشته به خون

' عشق آغشته به خون '
P⁵⁹
با رفتن ملکه تهیونگ دستور داد تا همه بشینم،همنطور که قبلا نقشه رو به تهیونگ گفته بودم اون به بقیه به اشتراک گذاشت بعد از موافقت همه،اونجارو ترک کردیم ولی فکر نمی‌کردیم ملکه اینقدر زود دست به کار میشه،قصر تو هیاهوی خود بود،بعد از سال‌های زیاد دوباره خوشحالی به قصر اومده بود همه بی‌خبر از واقعیت،واسش جشن گرفته بودن،فکر و خیالم منو راحت نمیذاشت،فکر می‌کردم قراره اتفاقِ بدی تو راه باشه،چیزی که همه این خوشحالی رو نابود و با خاک یکسان کنه اما اون چیه،که این همه دلشوره به دلم انداخته بود؟
صحبتی که با مامانم داشتم منو آگاه کرد که قراره زودتر از پیش‌بینی ما مراسم عقد تهیونگ و آیماه توی قصر برگذار بشه.
صدا،چهره، و حتی حرکات مامانم نگران کننده بود شاید میتونم بگم واسه خودم بوده اون الانم نگران منه درست مث یه مادر که نگران بچه‌‌شه تا از مدرسه برگرده،هر ثانیه یک ساعت واسش می‌گذره.
اما نباید این باعث بشه تا بخوام نقشه‌مون رو به کسی بگم.
*_*
همه راهرو تو سکوت بود انگار هیچکی تو قصر وجود نداشت اما باید گفت همه توی سالن بزرگ که فقط برای جلسات‌ بزرگ،و همنطور مهمونی های بزرگ و...امروز هم شاهد عقد دو شاهزاده است،شاهزاده!نه عقد شاهزاده با یه دختر که نه خانواده‌اش معلوم هست و نه زندگیش.
وارد در نیمه باز اتاق آیماه شدم الان وقتش بود که من میشدم آیماه و اون میشد جین‌آئه.
با دیدنش که کنار پنجره ایستاده بود لبخندی زدم و درو پشت سرم قفل کردم.
جعبه‌های بزرگ که روی تخت بود به معنی این بود که لباس‌ها رسیده،آیماه با دیدنم از پنجره دور شدُ در حالِ که به سمتم میومد گفت
آیماه:جین‌آئه این ترسناکه اگه ادوین بی‌فهمه حتما مارو می‌کشه.
با اینکه به حرف آیماه گوش میدادم مشغول باز کردن درب جعبه ها بودم و بعد از تموم کردن حرف آیماه گفتم
جین‌آئه:تو الانم تهیونگ رو نمی‌شناسی،با وجود تهیونگ ادوین هیچکاری نمی‌تونه
آیماه:ولی بازهم ترسناکه
جین‌آئه:میدونم همونقدر که تو نگرانی منم هستم تهیونگم هست و حتی جان،ولی باید نگرانی رو بزاریم کنار،چون نمیشه با نگرانی پیش رفت،الانم بهتره زودتر حاظر بشیم،ممکنه یکی بیاد..

غلط املایی بود معذرت 💗
دیدگاه ها (۲۲)

'عشق آغشته به خون 'P⁶⁰لباس سفیدی که برای آیماه آماده شده بود...

'عشق آغشته به خون ' P⁶¹ باهم وارد سالن بزرگی شدیم،مهمونایی...

عشق آغشته به خون 'P⁵⁸_________هیچوقت برای اونا ممکن نبود تا ...

'عشق آغشته به خون 'P⁵⁷_________آیماه:ضرور نمی‌بینم کسیو فریب...

پارت 6 وقتی دوستش داشتی اما

the other side of the world

black flower(p,307)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط