برفقرمز

#برف_قرمز
#pert4
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
بعدش ایزانا گوشی رو قطع کرد

ویو ا.ت

دیگه نمی تونم

چقدر دیگه چقدر دیگه

باید تحمل کنم

چقدرررر(با گریه )

دیگه نمی تونم

سه ساعت گذشت

ایزانا آمد ولی تنها نه

یک زن با مو های مشکی

کنارش بود

به ایزانا نگاهی کردم

ایزانا: دیگه هیچ نیازی بهت ندارم

حالا همین حالا از خونه من برو بیرون(با داد و فریاد)

ا.ت: ولی این خونه هر دو مونه نه فقط خونه تو

ایزانا دست ا.ت رو میگیره و از خونه میندازتش
بیرون

ایزانا: هیچ نیازی بهت ندارم از این جا برو زود

بدون این که چیزی بگم از اون یا رفتم

ولی یک چیزی رو زمزمه کردم

[یک روزی پشیمون میشی که خیلی برات دیره]

به خونه قدیمی ام رفتم

اون جا رو تمیز کردم

و وسایلم رو گذاشتم

پرش زمانی به دو ماه بعد

توی اون چند وقت

چند نفر بهم در خواست دادن

و یک شرکت برای بازیگر و ایدل شدن
استخدامم کرد

خیلی خوش حالا که میتونم زندگی خوبی

داشته باشم

اولین آهنگی که خوندم خیلی معروف شد

و به سرعت به بهترین آهنگ تبدیل شد
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
دیدگاه ها (۱)

#برف_قرمز #pert5♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ویو ا.تبا یک پسری آشنا شدم...

#برف_قرمز #pert6♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡چرا باید ایزانا رو بیارن ت...

مریضیدکرن دارید چطونه

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡اون روز داشت بارون می بارید    باد  خنکی  ...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط