فیک
#فیک
ارباب جوان من ₚₐᵣₜ₄
((یک هفته بعد))
_خیلی وقته که بیرون از قصر نرفتم میخوام امروز برم شهر
_مین سو اماده شو تا بریم شهر خیلی وقته که جایی نرفتم
^چشم ارباب حتما
_(اماده شدیم و رفتیم شهر بنظر همه چی خوب و عادی بود که حس کردم یکی کمک میخواست رفتم سمت صدا)
^ارباب جوان لطفا جلوتر نرید خطرناکه
_لطفا صبر کن
_(رفتم جلوتر دیدم چنتا از بچه های رعیت به یه دختر اشراف زاده زورگویی میکردند ومیزدنش نزدیک تر رفتم قیافه دختره واسم اشنا بود من اونو کجا دیده بودم اون دختره اون اتهه اره خودشه)
^ارباب نرید جلوتر خطرناکه
_ولی اون دختره من اونو میشناسم اون دختره وزیر کیم هست
^چیی واقعا؟
_اره
رفتم جلوترو اون پسره که ات و میزد هول دادم
_چیکار میکنی احمق
&هه یه اشراف زاده ی دیگه شماها همتون عوضی هستید چیه فکر کردی زورم بهت نمیرسه ها بچه
_فکنم دلت مرگ میخواد نه؟ چطور جرعت میکنی این بلا رو سر دختره یکی از وزیر های امپراطور بیاری ها؟
&ههه خوب کاری کردم میخوای همین بلارو سر توهم بیارم؟
_عوضی(یه سیلی کوبوند تو گوش پسره)
_میدونی من کیم؟ من پسره امپراطورم
&چ چی؟
_این عوضی رو ببرین قصر تا تکلیفش مشخص شه
&من من معذرت میخوام لطفا منو نکشید
_خفشو باید قبل از اینکه این کارارو کنی به عواقبش فکر میکردی
&ارباب لطفا منو نکیشدد(بردنش)
_ات حالت خوبه؟
بله خوبم
_چرا تنهایی اومدی نمیگی خطرناکه الان اگه من اینجا نبودم میکشتنت
ازتون خیلی ممنونم که نجاتم دادین
_پاهات زخم شده
عا اره خیلی میسوزه
_دستتو بنداز دور شونم
چی؟
_نشنیدی چی گفتم؟
ب باشه
_(کولش کردم حتما بدن درد هم داره اون پسره ی عوضی بد جور زدش)
_حالت خوبه ات؟
بهترم. ببخشيد
_چیو ببخشم؟
حتما سنگینم
_نه اصلا
_نگفتی چندسالته
من10سالمه
_اها از این به بعد مواظب خودت باش خانوم کوچولو
من کوچولو نیستم
_چرا هستیی
نیستمم
_باشه (خنده)
_دختره جسوری هستی
واقعا
_اهوم تو تنها کسی هستی که که باهام انقد راحت حرف میزنی
من کی راحت باهات حرف زدم ارباب.؟
_همین الان. تازه به من هم گفتی که کولت کنم
چیی من؟ من کی گفتم.؟
_چشات گفت
معذرت میخوام ارباب
_لازم نی بگی بهم ارباب اسممو صدا کن
باشه جونکوک
_افرین
اسمت خیلی قشنگه دوسش دارم
_من هم تورو دوست دارم
چی؟
_هیچی
10لایک
5فالو
5کامنت
بخدا چیزه زیادی نی🤷🏻♀️
ارباب جوان من ₚₐᵣₜ₄
((یک هفته بعد))
_خیلی وقته که بیرون از قصر نرفتم میخوام امروز برم شهر
_مین سو اماده شو تا بریم شهر خیلی وقته که جایی نرفتم
^چشم ارباب حتما
_(اماده شدیم و رفتیم شهر بنظر همه چی خوب و عادی بود که حس کردم یکی کمک میخواست رفتم سمت صدا)
^ارباب جوان لطفا جلوتر نرید خطرناکه
_لطفا صبر کن
_(رفتم جلوتر دیدم چنتا از بچه های رعیت به یه دختر اشراف زاده زورگویی میکردند ومیزدنش نزدیک تر رفتم قیافه دختره واسم اشنا بود من اونو کجا دیده بودم اون دختره اون اتهه اره خودشه)
^ارباب نرید جلوتر خطرناکه
_ولی اون دختره من اونو میشناسم اون دختره وزیر کیم هست
^چیی واقعا؟
_اره
رفتم جلوترو اون پسره که ات و میزد هول دادم
_چیکار میکنی احمق
&هه یه اشراف زاده ی دیگه شماها همتون عوضی هستید چیه فکر کردی زورم بهت نمیرسه ها بچه
_فکنم دلت مرگ میخواد نه؟ چطور جرعت میکنی این بلا رو سر دختره یکی از وزیر های امپراطور بیاری ها؟
&ههه خوب کاری کردم میخوای همین بلارو سر توهم بیارم؟
_عوضی(یه سیلی کوبوند تو گوش پسره)
_میدونی من کیم؟ من پسره امپراطورم
&چ چی؟
_این عوضی رو ببرین قصر تا تکلیفش مشخص شه
&من من معذرت میخوام لطفا منو نکشید
_خفشو باید قبل از اینکه این کارارو کنی به عواقبش فکر میکردی
&ارباب لطفا منو نکیشدد(بردنش)
_ات حالت خوبه؟
بله خوبم
_چرا تنهایی اومدی نمیگی خطرناکه الان اگه من اینجا نبودم میکشتنت
ازتون خیلی ممنونم که نجاتم دادین
_پاهات زخم شده
عا اره خیلی میسوزه
_دستتو بنداز دور شونم
چی؟
_نشنیدی چی گفتم؟
ب باشه
_(کولش کردم حتما بدن درد هم داره اون پسره ی عوضی بد جور زدش)
_حالت خوبه ات؟
بهترم. ببخشيد
_چیو ببخشم؟
حتما سنگینم
_نه اصلا
_نگفتی چندسالته
من10سالمه
_اها از این به بعد مواظب خودت باش خانوم کوچولو
من کوچولو نیستم
_چرا هستیی
نیستمم
_باشه (خنده)
_دختره جسوری هستی
واقعا
_اهوم تو تنها کسی هستی که که باهام انقد راحت حرف میزنی
من کی راحت باهات حرف زدم ارباب.؟
_همین الان. تازه به من هم گفتی که کولت کنم
چیی من؟ من کی گفتم.؟
_چشات گفت
معذرت میخوام ارباب
_لازم نی بگی بهم ارباب اسممو صدا کن
باشه جونکوک
_افرین
اسمت خیلی قشنگه دوسش دارم
_من هم تورو دوست دارم
چی؟
_هیچی
10لایک
5فالو
5کامنت
بخدا چیزه زیادی نی🤷🏻♀️
۵.۱k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.