پارت هشت
پارت هشت
جیهوپ ،من دوست دارم ا.ت
ا.ت،،،،
جیهوپ ، میدونی که من خیلی منتظر شنیدن صداتم نه
ا.ت ویو
من دوسش دارم اما اون یه مافیاس و خب منم آه ا.ت دلتو بزن به دریا
ا.ت، خب جیهوپ من من و یه بوس کوچولو به لب جیهوپ میزنه
جیهوپ ، خب پس تو مال من میشی الان
ا.ت، من اولین بارمه
جیهوپ ، چه بهتر پس دیگه کامل مال خودم میشی
و لباس ا.ت رو در میاره و ا.ت رو میشونه تو وان و خودشم میره پیشش
و کم کم به گردن ا.ت نزدیک میشه و شروع میکنه به کیس مارک گذاشتن های دردناک
و ا.ت هم ناله های کوتاه میکنه
که صدای زنگ در میاد
جیهوپ ، ولش کن خودش میره
ا.ت، خب بزا ببینم کیه بعد از وان در میاد و حوله میپوشه و میره بیرون که درو وا میکنه و میبینه کوکه
کوک، ا.ت یادم رفت بهت بگم جانگ امشب میخواد باهاش مسابقه بدی من نیستم شیفتم نیست خودت تنهایی مراقب باش
ا.ت، اوک باش خدافظ
ا.ت یواش میره تو اتاق که میبینه جیهوپ هم از حموم اومده بیرون
جیهوپ ، عزیزم دلت میاد سانشاینتو تنها بزاری بری
ا.ت، نه بابا دیگه بعدشم پنج دقیقه بیشتر نبود
جیهوپ یواش دست ا.ت در میگیره و میکشه رو تخت
ا.ت، جیهوپ بسه دیگه
جیهوپ اما من فقط هنوز گردنتو دیدم
ا.ت، هنوز زوده بعدشم باید شام درست کنم پاشو برو میخوام لباس بپوشم
جیهوپ نه همین جا عوض کن
ا.ت، دیگه چی برو ببینم
جیهوپ ، پس اول لباس منو تنم کن
ا.ت، باشه بیا ب با همون حوله داشت لباس جیهوپ رو کمکش میکرد که جیهوپ دستشو یواش سمت بند حوله ا.ت میبره
ا.ت، گفتم که کار دارم و بعدش سریع در میره بیرون
و لباساشم بیرون میپوشه
موقع شام
جیهوپ ،اوم واقعا دست پختت حرف نداره قشنگم
ا.ت، میدونم من تو همچی عالیم
جیهوپ،پوزخند
بعد شام
ا.ت ، میگم فیلم ببینیم
جیهوپ اره
ا.ت، ترسناک من میخوام
جیهوپ ، نمیترسی
ا.ت ،من انقد تنهایی دیدم دیگه نمی ترسم
جیهوپ، اوکی
و یه فیلم ترسناک میزارن و یه عالمه خوراکی موراکی میارن
جیهوپ ، ا.ت بیا اینجا بشین (به پاش اشاره میکنه )
ا.ت ،نه نمیخوام جام خوبه
و جیهوپ خودش میاد ا.ت و بغل میکنه و میزاره رو پاش
جیهوپ ، وقتی میگم بیا نباید دهن کجی کنی باید بیای و یه دستشو رو رون پای ا.ت میزاره
هر دوتا داشتن میدیدن و هر دو هم ترسیده بودن اما برای اینکه تابلو نشه به رو خودشون نمیآوردن
که یهو برقا رفت
ا.ت، یا خدا چیشد
جیهوپ ، چیزی نیست خوشگلم برقا رفت
ا.ت، آه تازه داشت جالب میشدا
جیهوپ ، خب بیا پس باهم جالبش کنیم و ا.ت رو میبره تو اتاق
ا.ت ، بیا بخوابیم برقا هم رفته خب
جیهوپ ، شمع هست تازه قشنگ ترم هس و چندتا شمع از توی آشپز خونه میاره و روشن میکنه
جیهوپ ،دیدی الان همه وی معلومه نه
ا.ت، جیهوپ بیخیال شو
جیهوپ ، خیر و رو ا.ت خیمه میزنه و..تا پارت بعد👋
جیهوپ ،من دوست دارم ا.ت
ا.ت،،،،
جیهوپ ، میدونی که من خیلی منتظر شنیدن صداتم نه
ا.ت ویو
من دوسش دارم اما اون یه مافیاس و خب منم آه ا.ت دلتو بزن به دریا
ا.ت، خب جیهوپ من من و یه بوس کوچولو به لب جیهوپ میزنه
جیهوپ ، خب پس تو مال من میشی الان
ا.ت، من اولین بارمه
جیهوپ ، چه بهتر پس دیگه کامل مال خودم میشی
و لباس ا.ت رو در میاره و ا.ت رو میشونه تو وان و خودشم میره پیشش
و کم کم به گردن ا.ت نزدیک میشه و شروع میکنه به کیس مارک گذاشتن های دردناک
و ا.ت هم ناله های کوتاه میکنه
که صدای زنگ در میاد
جیهوپ ، ولش کن خودش میره
ا.ت، خب بزا ببینم کیه بعد از وان در میاد و حوله میپوشه و میره بیرون که درو وا میکنه و میبینه کوکه
کوک، ا.ت یادم رفت بهت بگم جانگ امشب میخواد باهاش مسابقه بدی من نیستم شیفتم نیست خودت تنهایی مراقب باش
ا.ت، اوک باش خدافظ
ا.ت یواش میره تو اتاق که میبینه جیهوپ هم از حموم اومده بیرون
جیهوپ ، عزیزم دلت میاد سانشاینتو تنها بزاری بری
ا.ت، نه بابا دیگه بعدشم پنج دقیقه بیشتر نبود
جیهوپ یواش دست ا.ت در میگیره و میکشه رو تخت
ا.ت، جیهوپ بسه دیگه
جیهوپ اما من فقط هنوز گردنتو دیدم
ا.ت، هنوز زوده بعدشم باید شام درست کنم پاشو برو میخوام لباس بپوشم
جیهوپ نه همین جا عوض کن
ا.ت، دیگه چی برو ببینم
جیهوپ ، پس اول لباس منو تنم کن
ا.ت، باشه بیا ب با همون حوله داشت لباس جیهوپ رو کمکش میکرد که جیهوپ دستشو یواش سمت بند حوله ا.ت میبره
ا.ت، گفتم که کار دارم و بعدش سریع در میره بیرون
و لباساشم بیرون میپوشه
موقع شام
جیهوپ ،اوم واقعا دست پختت حرف نداره قشنگم
ا.ت، میدونم من تو همچی عالیم
جیهوپ،پوزخند
بعد شام
ا.ت ، میگم فیلم ببینیم
جیهوپ اره
ا.ت، ترسناک من میخوام
جیهوپ ، نمیترسی
ا.ت ،من انقد تنهایی دیدم دیگه نمی ترسم
جیهوپ، اوکی
و یه فیلم ترسناک میزارن و یه عالمه خوراکی موراکی میارن
جیهوپ ، ا.ت بیا اینجا بشین (به پاش اشاره میکنه )
ا.ت ،نه نمیخوام جام خوبه
و جیهوپ خودش میاد ا.ت و بغل میکنه و میزاره رو پاش
جیهوپ ، وقتی میگم بیا نباید دهن کجی کنی باید بیای و یه دستشو رو رون پای ا.ت میزاره
هر دوتا داشتن میدیدن و هر دو هم ترسیده بودن اما برای اینکه تابلو نشه به رو خودشون نمیآوردن
که یهو برقا رفت
ا.ت، یا خدا چیشد
جیهوپ ، چیزی نیست خوشگلم برقا رفت
ا.ت، آه تازه داشت جالب میشدا
جیهوپ ، خب بیا پس باهم جالبش کنیم و ا.ت رو میبره تو اتاق
ا.ت ، بیا بخوابیم برقا هم رفته خب
جیهوپ ، شمع هست تازه قشنگ ترم هس و چندتا شمع از توی آشپز خونه میاره و روشن میکنه
جیهوپ ،دیدی الان همه وی معلومه نه
ا.ت، جیهوپ بیخیال شو
جیهوپ ، خیر و رو ا.ت خیمه میزنه و..تا پارت بعد👋
۷.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.