ازدواج اجباری~♡~پارت۱۴
ازدواج اجباری~♡~پارت۱۴
ته:باشه
اومد روم تا کمربندمو ببنده صورتمون نزدیک هم شده بود وای چقد جذابه کمربند رو بست و رفت نشست دیگ حرفی نزدیم که رسیدیم شرکت پیاده شدیم همه برامون خم میشدن سوار آسانسور شدیم و هرکی رفت دفتر خودش
رونا:هوففف منشی من کیه
تق تق تق
شاید منشیمه
رونا:بیا تو
÷سلام خانم /تعزیین کرد
رونا:سلام شما باید منشی من باشید درسته؟؟
÷بله خانم من رایان هستم
رونا:او دو رگه ای ؟
÷بله خانم
رونا:وای چال گونه هم داری/ذوق
÷بله خانم/خجالت
رونا:اخی خیلی بانمکی
÷ممنونم خانم نظر لطفتونه
رونا:ببینم تو قبل از من منشی کی بودی
÷منشی پدرتون بودم خانم
رونا:آها پس میدونی باید چیکار کنم
÷بله خانم من براتون توضیح میدم
رونا:باشه گوش میدم ولی باید کار با کامپیوتر هم بگیا
÷چشم خانم همه رو براتون میگم
رونا:وقتی تنهاییم انقد رسمی نباش
÷چشم
رونا:عه همین الان گفتماا
÷آخه عادت کردم سخته برام رسمی نباشم
رونا:خب پس باید عادت کنی حالا بیا بگو ببینم برنامه چیه باید چیکار کنم
÷چشم خانم .....الان جلسه دارید راجب طرح ها نظر میدین و اصلاحشون میکنید بعدشم باید این پرونده ها رو برسی کنید
رونا:آها فهمیدم جلسه کیه؟؟
÷الاناست که شروع بشه
رونا:خیلی خب بیا بریم
÷چشم خانم
رفتیم طبقه بالا اتاق جلسه
رونا:سلام
ته:سلام
لوکاس:سلام
نشستم رایان هم پشتم کنار دیوار وایساده بود(منشی هرکی پشت سرش کنار دیوار بود)
اروم صداش زدم
رونا:رایان
اومد جلو خم شد
÷بله خانم
رونا:اون آقا که بوره کیه
÷ایشون شریک سوم هستن آقای لوکاس
رونا:آها فهمیدم
رایان صاف وایساد و رفت عقب سرجاش
لوکاس:خب آقای کیم و خانم کیم
رونا:مین هستم
لوکاس:بله؟
رونا:خانم مین نه خانم کیم
رایان خم شد در گوشم گفت
÷خانم آقای کیم همسرتونه بخاطر همون میگن خانم کیم
رونا:ای بابا نمیخوام
رایان:خانم لطفا
رونا:هوفف
رایان رفت سرجاش
رونا:بله بفرمایید ادامه بدید
لوکاس: اهمم بله همینطور که میدونید بودجه شرکت کمه و ما برای اینکه بتونیم شروع کنیم و مجله تابستانی مردانه و زنانه راه بندازیم باید شریک پیدا کنیم که بودجه مون بره بالا کی این مسئولیت رو بعهده میگیره؟
ته:منکه باید دیزاینر و عکاس و اینجور چیزا رو آماده کنم
لوکاس: خانم کیم
صد دفعه گفتم مین نه کیم گوش نمیده که
رونا:اهم(اهم ینی سرفه)باشه من بعهده میگیرم
لوکاس: باشه پس من چند تا شرکت معتبر رو براتون از آسون به سخت میزارم اگه بتونید شرکت آخر رو وادار کنید خیلی خوب میشه
رونا:باشه بنویسید بدید به منشیم
ته:خانم کیم شما تازه کار هستید از پس این کار برمیاین/نیشخند
رونا:آقای کیم یادتون باشه خودتونم تازه اومدین شرکت پس خودتونو دست بالا نگیرید ما یک سطحیم/نیشخند
........
ماچ به کلتون😚😚
ته:باشه
اومد روم تا کمربندمو ببنده صورتمون نزدیک هم شده بود وای چقد جذابه کمربند رو بست و رفت نشست دیگ حرفی نزدیم که رسیدیم شرکت پیاده شدیم همه برامون خم میشدن سوار آسانسور شدیم و هرکی رفت دفتر خودش
رونا:هوففف منشی من کیه
تق تق تق
شاید منشیمه
رونا:بیا تو
÷سلام خانم /تعزیین کرد
رونا:سلام شما باید منشی من باشید درسته؟؟
÷بله خانم من رایان هستم
رونا:او دو رگه ای ؟
÷بله خانم
رونا:وای چال گونه هم داری/ذوق
÷بله خانم/خجالت
رونا:اخی خیلی بانمکی
÷ممنونم خانم نظر لطفتونه
رونا:ببینم تو قبل از من منشی کی بودی
÷منشی پدرتون بودم خانم
رونا:آها پس میدونی باید چیکار کنم
÷بله خانم من براتون توضیح میدم
رونا:باشه گوش میدم ولی باید کار با کامپیوتر هم بگیا
÷چشم خانم همه رو براتون میگم
رونا:وقتی تنهاییم انقد رسمی نباش
÷چشم
رونا:عه همین الان گفتماا
÷آخه عادت کردم سخته برام رسمی نباشم
رونا:خب پس باید عادت کنی حالا بیا بگو ببینم برنامه چیه باید چیکار کنم
÷چشم خانم .....الان جلسه دارید راجب طرح ها نظر میدین و اصلاحشون میکنید بعدشم باید این پرونده ها رو برسی کنید
رونا:آها فهمیدم جلسه کیه؟؟
÷الاناست که شروع بشه
رونا:خیلی خب بیا بریم
÷چشم خانم
رفتیم طبقه بالا اتاق جلسه
رونا:سلام
ته:سلام
لوکاس:سلام
نشستم رایان هم پشتم کنار دیوار وایساده بود(منشی هرکی پشت سرش کنار دیوار بود)
اروم صداش زدم
رونا:رایان
اومد جلو خم شد
÷بله خانم
رونا:اون آقا که بوره کیه
÷ایشون شریک سوم هستن آقای لوکاس
رونا:آها فهمیدم
رایان صاف وایساد و رفت عقب سرجاش
لوکاس:خب آقای کیم و خانم کیم
رونا:مین هستم
لوکاس:بله؟
رونا:خانم مین نه خانم کیم
رایان خم شد در گوشم گفت
÷خانم آقای کیم همسرتونه بخاطر همون میگن خانم کیم
رونا:ای بابا نمیخوام
رایان:خانم لطفا
رونا:هوفف
رایان رفت سرجاش
رونا:بله بفرمایید ادامه بدید
لوکاس: اهمم بله همینطور که میدونید بودجه شرکت کمه و ما برای اینکه بتونیم شروع کنیم و مجله تابستانی مردانه و زنانه راه بندازیم باید شریک پیدا کنیم که بودجه مون بره بالا کی این مسئولیت رو بعهده میگیره؟
ته:منکه باید دیزاینر و عکاس و اینجور چیزا رو آماده کنم
لوکاس: خانم کیم
صد دفعه گفتم مین نه کیم گوش نمیده که
رونا:اهم(اهم ینی سرفه)باشه من بعهده میگیرم
لوکاس: باشه پس من چند تا شرکت معتبر رو براتون از آسون به سخت میزارم اگه بتونید شرکت آخر رو وادار کنید خیلی خوب میشه
رونا:باشه بنویسید بدید به منشیم
ته:خانم کیم شما تازه کار هستید از پس این کار برمیاین/نیشخند
رونا:آقای کیم یادتون باشه خودتونم تازه اومدین شرکت پس خودتونو دست بالا نگیرید ما یک سطحیم/نیشخند
........
ماچ به کلتون😚😚
۵.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.