زخم کهنه
زخم کهنه
پارت ۱۰۸
با دیدن صورتش حرفش رو خورد نفس عمیقی کشید و
گفت : یعنی ، رئیس شین !
سومین لبخند مسخره ای زد اوه باور کن دیگه نیاز نیست من رو رییس صدا بزنی تهیونگ شی!
تهیونگ سعی کرد بلند بگه اما بهرحال جونش دراومد
متاسفم !
دخترک پوزخند زد: متاسف ؟
واقعا ، نمیخواستم اون حرفهارو بزنم. عصبانی شدم. اینکه هنوز فکر میکنی من جاسوسم عصبانیم کرد ! اما از ته دلم چیزی نگفتم متاسفم !
معذرتخواهی کردن براش او تقدر سخت نبود. این هم جزو همون مواردی بود که تهیونگ بابتش خجالت نمیکشید اما دور و بر این زن ؟ نفس کشیدن هم سخت بود.
سایمون خندید این جینری و پیجونگ دارن چه غلطی میکتن که تو هنوز نمیدونی توی لغت نامه ی من
بخشش معنایی نداره ؟
تاسف
تهیونگ لبخند تلخی زد اونا کارشون رو خوب انجام
میدن من شاگرد خوبی نیستم !
لبهای سومین روی هم فشرده شد.
—
6
اما من مدیر خوبی!ام بابت اشتباهاتت اخراجت میکنم
بهمین راحتی !
تهیونگ نفسش رو خسته بیرون داد : حتی توی همون مدرسه و دانشگاه هم دفعه ی اول فقط تعهد کتبی میگیرن
سایمون شی !
سایمون خندید : دفعه ی اول چی؟ اونجا هم بستگی داره چیکار کرده باشی تهیونگ شی !
—
. من معذرت میخوام چیکار باید بکنم که کافی باشه ؟
کار خاصی نیاز نیست عزیزم تو کارتو انجام دادی !
دیگه به سلامت !
. من دوستت دارم!
تهیونگ خودش هم نفهمید چرا این حرف از دهنش بیرون پرید ! واقعا الآن جاش نبود!!!
سومین که تا حالا توی فاز تهاجمی بود با شنیدن این حرف چشمهاش درشت شد و ناباورانه خندید : وات ؟
تهیونگ هم تصمیم گرفت حالا که این گند رو زده دیگه پاش بایسته ! پوفی کشید و گفت : احتمالا الآن دلایلت برای اخراج کردنم بیشتر میشه ! ولی باز هم ... تو ده سال پیشو یادت نیست. ولی من هر روزشو زندگی کردم . حتی اگه الآن تو یه آدم دیگه شده باشی . حق دارم حداقل روت کراش داشته باشم؟ نمیخوام جوابمو بدی یا حتی قبولم کنی . کاملا میدونم نظرت راجع به من چیه ! می خوام بدونی من سمت توام شين سايمون ! من
فقط
پارت ۱۰۸
با دیدن صورتش حرفش رو خورد نفس عمیقی کشید و
گفت : یعنی ، رئیس شین !
سومین لبخند مسخره ای زد اوه باور کن دیگه نیاز نیست من رو رییس صدا بزنی تهیونگ شی!
تهیونگ سعی کرد بلند بگه اما بهرحال جونش دراومد
متاسفم !
دخترک پوزخند زد: متاسف ؟
واقعا ، نمیخواستم اون حرفهارو بزنم. عصبانی شدم. اینکه هنوز فکر میکنی من جاسوسم عصبانیم کرد ! اما از ته دلم چیزی نگفتم متاسفم !
معذرتخواهی کردن براش او تقدر سخت نبود. این هم جزو همون مواردی بود که تهیونگ بابتش خجالت نمیکشید اما دور و بر این زن ؟ نفس کشیدن هم سخت بود.
سایمون خندید این جینری و پیجونگ دارن چه غلطی میکتن که تو هنوز نمیدونی توی لغت نامه ی من
بخشش معنایی نداره ؟
تاسف
تهیونگ لبخند تلخی زد اونا کارشون رو خوب انجام
میدن من شاگرد خوبی نیستم !
لبهای سومین روی هم فشرده شد.
—
6
اما من مدیر خوبی!ام بابت اشتباهاتت اخراجت میکنم
بهمین راحتی !
تهیونگ نفسش رو خسته بیرون داد : حتی توی همون مدرسه و دانشگاه هم دفعه ی اول فقط تعهد کتبی میگیرن
سایمون شی !
سایمون خندید : دفعه ی اول چی؟ اونجا هم بستگی داره چیکار کرده باشی تهیونگ شی !
—
. من معذرت میخوام چیکار باید بکنم که کافی باشه ؟
کار خاصی نیاز نیست عزیزم تو کارتو انجام دادی !
دیگه به سلامت !
. من دوستت دارم!
تهیونگ خودش هم نفهمید چرا این حرف از دهنش بیرون پرید ! واقعا الآن جاش نبود!!!
سومین که تا حالا توی فاز تهاجمی بود با شنیدن این حرف چشمهاش درشت شد و ناباورانه خندید : وات ؟
تهیونگ هم تصمیم گرفت حالا که این گند رو زده دیگه پاش بایسته ! پوفی کشید و گفت : احتمالا الآن دلایلت برای اخراج کردنم بیشتر میشه ! ولی باز هم ... تو ده سال پیشو یادت نیست. ولی من هر روزشو زندگی کردم . حتی اگه الآن تو یه آدم دیگه شده باشی . حق دارم حداقل روت کراش داشته باشم؟ نمیخوام جوابمو بدی یا حتی قبولم کنی . کاملا میدونم نظرت راجع به من چیه ! می خوام بدونی من سمت توام شين سايمون ! من
فقط
- ۲.۷k
- ۱۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط