*love story*PT3
حالا ادرس خونشو از کجا بیارم...ایشش...اهان فهمیدم فردا تعطیله پس میتونه بیاد خونه ی من امشبو ماشین رو روشن کردم وحرکت کردم سمت خونه ی خودموقتی رسیدم براید بغلش کردم و گذاشتمش روی تخت
لباسام رو عوض کردم که دیدم ا/ت بیدار شده...
+وایسا من...کجام؟
-خونه ی من
+جانم!!!
-خب چیکار کنم بیهوش شدی منم اوردمت خونه ی خودم
+اما میجو...صبر کن الان بهش پیام میدم
-با این لباسا راحتی؟؟؟
-بزار بهت لباس بدم
+ها چی...نه نه نمی
-بیا
یه شلوارک و یه تیشرت بهش دادم لبخندی از روی خجالت زد و ازم تشکر کرد از اتاق رفتم بیرون تا لباسش رو عوض کنه وقتی اومد بیرون اونقدری توی اون لباسا کیوت شده بود که خدا میدونه...
جیغی کشیدم و گفتم
-عاااا ا/ت خیلی کیوت شدی بیا بغلمممم
+یاا
اومد و خودشو توی بغلم جا کرد
+نامجون تو جدی جدی هنوز دوستم داری؟
-اوهوم معلومه چرا نداشته باشم
+هیچی همینجوری
-خب دیگه بریم بخوابیم؟
+اره
رفتم روی تخت دراز کشیدم ا/تم اومد کنارم...بغلش کردم که چشمام کم کم گرم شد و خابم برد
.
.
استایل نامجون(اسلاید اول)
استایل ا/ت(اسلاید دوم)
لباسام رو عوض کردم که دیدم ا/ت بیدار شده...
+وایسا من...کجام؟
-خونه ی من
+جانم!!!
-خب چیکار کنم بیهوش شدی منم اوردمت خونه ی خودم
+اما میجو...صبر کن الان بهش پیام میدم
-با این لباسا راحتی؟؟؟
-بزار بهت لباس بدم
+ها چی...نه نه نمی
-بیا
یه شلوارک و یه تیشرت بهش دادم لبخندی از روی خجالت زد و ازم تشکر کرد از اتاق رفتم بیرون تا لباسش رو عوض کنه وقتی اومد بیرون اونقدری توی اون لباسا کیوت شده بود که خدا میدونه...
جیغی کشیدم و گفتم
-عاااا ا/ت خیلی کیوت شدی بیا بغلمممم
+یاا
اومد و خودشو توی بغلم جا کرد
+نامجون تو جدی جدی هنوز دوستم داری؟
-اوهوم معلومه چرا نداشته باشم
+هیچی همینجوری
-خب دیگه بریم بخوابیم؟
+اره
رفتم روی تخت دراز کشیدم ا/تم اومد کنارم...بغلش کردم که چشمام کم کم گرم شد و خابم برد
.
.
استایل نامجون(اسلاید اول)
استایل ا/ت(اسلاید دوم)
۱۰.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.