پارت ده
شروع کردم به شمردن
۳,۲,۱
همه ریختن تو دستای یوجین رو گرفتن
£ ا..اینجا چه خبره،پلیسسسس
+ بله
£ من گفتم پلیس
+ منم گفتم بله
£ چیکار می کنی
+ اگه میخوای نری رو هوا از رو صحنه با پایین ،نگران نباشید همه چی درست میشه بشینید رو صندلیاتون
داشتن میرفتن بیرون
+ گفتم بشینید(داد که چه عرض کنم عربده)
همه نشستن رفت سمتش
ماسک داشت،ماسکشو در اوردم
+ خودشه ببریدش
از پشت کمرم زنجیر دراوردم و انداختمش برای جک
+ ببندش تا من بیام
¢ اوکی
رفتم بیرون
دیدم بستنش ، شروع کردم
+ بمب هارو کجا گذاشتی
@¢بمبببب
+ خفه،گفتم کجاست
نامجون ویو#
پنج دقیقه ای میشه که ا.ت رفت
تو همین فکر را بودم که صدای داد اومد نگران ا.ت شدم
با اعضا دویدیم رفتیم بیرون
هممون با دیدن اون صحنه خشکمون زد
مرده(یوجین) خونی بود ا.ت هم نفس نفس میزد
/ اینجا چه خبره
+ گفتم بگو بمب هارو کجا جاساز کردییی(عربده)
/-«چ..چی
+ جک
¢ آوردمش
+ دلت که نمیخواد خواهرت بمیره هاا
√ولش کن عوضی(یوجین با√)
+ میگی بمب ها کجاس یانه
√نمیگممم
دیدم ا.ت از پشت لباسش یک شوکر درآورد و زد به دختره
دختره : جیغغغ
+ خفه شووو ، گفتم بگو کجاست
ا.ت ویو#
انقدر به دختره شوکر زدم بیهوش شد
+ میگی یا فلجش کنم
√میگم فقط ولش کن(بغض)
ولش کردم
+ بکهیون این تن لش رو جمع کن
¶ اومدم ، چیکارشون کنم
+ ببرشون تو اتاق
بکهیون رفت
یوجین گفت بمب ها زیر سکو داخل جعبس
رفتم رو صحنه
۳,۲,۱
همه ریختن تو دستای یوجین رو گرفتن
£ ا..اینجا چه خبره،پلیسسسس
+ بله
£ من گفتم پلیس
+ منم گفتم بله
£ چیکار می کنی
+ اگه میخوای نری رو هوا از رو صحنه با پایین ،نگران نباشید همه چی درست میشه بشینید رو صندلیاتون
داشتن میرفتن بیرون
+ گفتم بشینید(داد که چه عرض کنم عربده)
همه نشستن رفت سمتش
ماسک داشت،ماسکشو در اوردم
+ خودشه ببریدش
از پشت کمرم زنجیر دراوردم و انداختمش برای جک
+ ببندش تا من بیام
¢ اوکی
رفتم بیرون
دیدم بستنش ، شروع کردم
+ بمب هارو کجا گذاشتی
@¢بمبببب
+ خفه،گفتم کجاست
نامجون ویو#
پنج دقیقه ای میشه که ا.ت رفت
تو همین فکر را بودم که صدای داد اومد نگران ا.ت شدم
با اعضا دویدیم رفتیم بیرون
هممون با دیدن اون صحنه خشکمون زد
مرده(یوجین) خونی بود ا.ت هم نفس نفس میزد
/ اینجا چه خبره
+ گفتم بگو بمب هارو کجا جاساز کردییی(عربده)
/-«چ..چی
+ جک
¢ آوردمش
+ دلت که نمیخواد خواهرت بمیره هاا
√ولش کن عوضی(یوجین با√)
+ میگی بمب ها کجاس یانه
√نمیگممم
دیدم ا.ت از پشت لباسش یک شوکر درآورد و زد به دختره
دختره : جیغغغ
+ خفه شووو ، گفتم بگو کجاست
ا.ت ویو#
انقدر به دختره شوکر زدم بیهوش شد
+ میگی یا فلجش کنم
√میگم فقط ولش کن(بغض)
ولش کردم
+ بکهیون این تن لش رو جمع کن
¶ اومدم ، چیکارشون کنم
+ ببرشون تو اتاق
بکهیون رفت
یوجین گفت بمب ها زیر سکو داخل جعبس
رفتم رو صحنه
۵.۵k
۲۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.