چن پارتی از جیمین

چن پارتی از جیمین
درخواستی✨


اسم من پارک هایونه ۲۵سالمه مادرم و پدرم طلاق گرفتن و مادرم رفت امریکا وپدرم هم ازدواج کرد و من الان ی برادر ناتنی دارم که ازم بزرگ تره و منم ی چن وقتیه ازش خوشم اومده ولی خیلی خجالت میکشم از این که با کسی درمیون بزارم و بهم بگن دختره ی هیز و چش سفید
..........

تو اتاقم نشسته بودم و داشتم کتاب میخوندم که یهو در اتاقم باز شد و یکی پرید رو تخت که تخت داشت می شکست
جیمین: سلام سلام ابجی ی کوچولوی من
هایون: جیمینننن داداش گلم میشه از این به بعد در بزنی و بیایی تو اتاقم
جیمین: نچ نچ
هایون: پسره ی...
جیمین با زبون درازی رفت
بابای هایون: جیمین جاننن پسرم هایون بیایین کارتون دارم
رفتم دیدم مامان ( همون مامان جیمین)
وبابا با وسایل و چمدون وایسادن جلو در
بابا : ما داریم میریم مسافرت چن هفته نیستیم مراقب خودتون باشید
هایون و جیمین: باشه خدافظ
رفتن/

......
عوفف حوصلم گایید
اوممم اها برم بیروننن
زنگ زد به جیسو/
هایون: الوووووو
جیسو: هویی حیوون کر شدم
هایون: چه خبرا
جیسو: هیچی چیکارم داشتی
هایون: خوب چیزه بریم بار
جیسو: من الان داشتم اماده میشدم برم اماده شو بیام دنبالت



ادامه دارد...
گشادان محترم لایک کنید 🙂🔪
دیدگاه ها (۱۰)

احساس میکنم پیجم طلسم شده🙂🤧😔 نه لایکی نه فالویی نه چیزی اصن ...

عشق مافیایی من :)پارت ۲۸ات: اسمتون مثل خودتون جذابه نامجون :...

عشق مافیایی من پارت ۲۷ات: چی... چیکار میکنی یونگی:یونگی ات: ...

ادامه ی تک پارتی تهیونگسرمو با ترس اوردم بالا که یه پسر خوشگ...

نام فیک:عشق مخفیPart:16ویو ات*بعد از قطع کردن تلفن مادرم بهم...

نام فیک:عشق مخفیPart: 14*سه سال بعد*(الان ات ۲۰ سالشه و جیمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط