.... سناریو درخواستی ....
.... سناریو درخواستی ....
وقتی دعواتون میشه و یه سیلی بهت میزنه و تو با خنده و گریه ترکیبی میگی ممنون (🙄)
نامجون: ا.ت ، یه لحظه ... کنترلم رو از دست دادم ... معذرت میخوام( بغض)
جین : ا.ت ببین چیکار کردی حالا هم تو صورت هندسامت رو خراب کردی هم صورت منو
ا.ت : صورت تو دیگه چرا ( که بر میگردی و میبینی داره گریه میکنه ) اوه جین عزیزم اشکال نداره فقط ... یکم بهم شک وارد شد
جین : ببخشید ا.ت ( گریه )
شوگا : ا.ت چرااا یه کاری میکنی که بزنمت ؟ حرف گوش کنننن!!!! (داد)
جی هوپ: ( جدا فکر میکنی بچم میتونه بزنتت؟ هوم ؟ خجالت بکششش)
جیمین: ا.ت ببخشید من ... معذرت میخوام واقعا ... نمیدونم چرا اینکارو کردم ( بغض)
تهیونگ : ( میخواستی لباس باز بپوشی و ته مخالفت میکرد و تو بدون اهمیت رفتی پوشیدیش)
ته : ا.ت چرا نمیفهمی اینا همش از دوست داشتنههه؟؟؟ ها ؟ نمیخوام مال کسی جز من باشی ! حتی اگه لازم باشه میزنمت که بفهمی برای منیییی !!!( داد و با عصبانیت )
کوک : ( چون دستش سنگینه روی صورتت جاش میمونه و شدید قرمز میشه )
کوک : خوبه اینم یه علامت که نشون بده برای منی
ا.ت : کوک تو دیوانه اییی😢😭
کوک : ( خندید و اومد چونه ات رو گرفت )
اوهوم، فکر کنم که هستم پس حرفمو گوش کن ترکم نکن و حواست باشه صبرم لبریز نشه چون اونموقع دیگه برات علامت نمیزارم ... یه مهر خوشگل روی صورتت میزنم که روش نوشته باشه از اموال کوک ( اوم .. فهمیدید دیگه؟)
ا.ت : داری میترسونیممم😭😢😰
کوک : خوبه ... از من نترس از کارات بترس ( میاد و بغلت میکنه و آروم میبوستت)
مايل به حمایت بیب ¿
وقتی دعواتون میشه و یه سیلی بهت میزنه و تو با خنده و گریه ترکیبی میگی ممنون (🙄)
نامجون: ا.ت ، یه لحظه ... کنترلم رو از دست دادم ... معذرت میخوام( بغض)
جین : ا.ت ببین چیکار کردی حالا هم تو صورت هندسامت رو خراب کردی هم صورت منو
ا.ت : صورت تو دیگه چرا ( که بر میگردی و میبینی داره گریه میکنه ) اوه جین عزیزم اشکال نداره فقط ... یکم بهم شک وارد شد
جین : ببخشید ا.ت ( گریه )
شوگا : ا.ت چرااا یه کاری میکنی که بزنمت ؟ حرف گوش کنننن!!!! (داد)
جی هوپ: ( جدا فکر میکنی بچم میتونه بزنتت؟ هوم ؟ خجالت بکششش)
جیمین: ا.ت ببخشید من ... معذرت میخوام واقعا ... نمیدونم چرا اینکارو کردم ( بغض)
تهیونگ : ( میخواستی لباس باز بپوشی و ته مخالفت میکرد و تو بدون اهمیت رفتی پوشیدیش)
ته : ا.ت چرا نمیفهمی اینا همش از دوست داشتنههه؟؟؟ ها ؟ نمیخوام مال کسی جز من باشی ! حتی اگه لازم باشه میزنمت که بفهمی برای منیییی !!!( داد و با عصبانیت )
کوک : ( چون دستش سنگینه روی صورتت جاش میمونه و شدید قرمز میشه )
کوک : خوبه اینم یه علامت که نشون بده برای منی
ا.ت : کوک تو دیوانه اییی😢😭
کوک : ( خندید و اومد چونه ات رو گرفت )
اوهوم، فکر کنم که هستم پس حرفمو گوش کن ترکم نکن و حواست باشه صبرم لبریز نشه چون اونموقع دیگه برات علامت نمیزارم ... یه مهر خوشگل روی صورتت میزنم که روش نوشته باشه از اموال کوک ( اوم .. فهمیدید دیگه؟)
ا.ت : داری میترسونیممم😭😢😰
کوک : خوبه ... از من نترس از کارات بترس ( میاد و بغلت میکنه و آروم میبوستت)
مايل به حمایت بیب ¿
۸.۶k
۱۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.