ازدواج سوری پارن 52(باید بگم که ادمینتون یه خورده کص دس ش
ازدواج سوری پارن 52(باید بگم که ادمینتون یه خورده کص دس شده و غلط املایی زیاد میباشد،دیگه به بزرگیه خودتون ببخشید )
فلش بک بعد مهمونی
ویو تهیونگ
ات تو ماشین خوابیده بود نیانگم امگار داشت چرت میزد
هوای بیرون واقعا سرد بود برای همین بخاری گرفتم که ات و نیانگ سردشون نشه
بعد چن دقه رسیدیم خونه نیانگ که از خواب بیدار شد اما ات نه
ـ نیانگ میشه درو باز کنی
نیانگ ـ اوهوم
نیانگ درو واسم باز کرد منم ات رو براید استایل بغل کردم بردمش رو تخت لباس راحتی تنش کردم، موهاشو براش گیس کردم خودمم لباس راحتی پوشیدم و خوابیدم
ساعت پنج صب
ویو نیانگ
از خواب بد پریدم یه اب زدم به صورتم باز اومدم سرجام
چشمام تا میومد رو هم سریع بازش میکردم
پاشدم رفتم تو اتاق مامان بابا
از این ثحته خیلی خوشم اومده بود دلم نمیومد خرابش کنم باز از یه طرف دیگه هم باز برمیگشتم به همون خواب
صدای بابایی زدم
بابا ـ نیانگ، روباهم چیزی شده؟
ـ خواب بد دیدم
بابا ـ بشه بیا اینجا
مامان ـ چیزی شده؟
بابا ـ نیانگ خواب بد دیده یه خورده برو اونور تر تا بیاد وسط بخوابه
مامان ـ باشه رفتم وسطشون خوابیدم
ویو ات
ـ اخخخ روباه خوشگلم
ته ـ خوبه که دوتا روباه خوشگل دارم
نیانگ ـ خیلی دوستون دارم، پیشم بمونین
ـ ماهم تورو دوس داریم
ته ـ اما من جفتتون رو دوست دارمممممم *چلوندن*
نیانگ ـ وااای بسه دیگههههه بگیریم بخوابیم
ـ باشه، تهیونگ توهم کمتر کرم بریز
ته ـ باشه
فردا صبح
ویو ات
از خواب پاشدم
که با صحنه ی خیلی خیلی قشنگ رو به رو شدم
تهیونگ نیانگ تو بغل هم خوابیدن
ازشون یه عکس گرفتم و گذاشتم پس زمینه ی گوشیم
رفتم پایین صبحونه درس کردم که دستای تهیونگ دورم حلقه شد
ـ بیدار شدی؟
ته ـ اوهوم بیدار شدم
ـ نیانگ خوابیده بود هنوز؟
ته ـ اره
ویو تهیونگ
نمیدونم چیشد که یهو ات انگشتشو برید
سریع انگشتشو کردم تو دهنم (منحرف نشید🙂، همون کاری که داخل کیدرما میکنن)
ـ بزار برم چسب زخم بیارم
ات ـ نمیخواددد
ـ یعنی چی نمیخواد بعد عفونت میکنه
چسب زخم عادیا نداشتیم بجاش چسب زخم فانتزی زدم به انگشت ات
ات ـ این چیه دیگهه؟
ـ چسب زخم فانتزی
ات ـ *خندههه*
ـ چیه دلت میاد به این خوشگلی*خودشو کیوت میکنه
ات. وااای نکن قیافتو اونجوری قلبم ذوب شددددددددد*خر ذوق *(همون ری اکشنی که ما ارمیا داریم😂😂)
نیانگ ـ سلام*خوابالو*
ویو ات
ـ سلام دختر خودم خوب خوابیدی؟
نیانگ ـ اوهوم
ته ـ بیاین صبحونه
فلش بک بعد مهمونی
ویو تهیونگ
ات تو ماشین خوابیده بود نیانگم امگار داشت چرت میزد
هوای بیرون واقعا سرد بود برای همین بخاری گرفتم که ات و نیانگ سردشون نشه
بعد چن دقه رسیدیم خونه نیانگ که از خواب بیدار شد اما ات نه
ـ نیانگ میشه درو باز کنی
نیانگ ـ اوهوم
نیانگ درو واسم باز کرد منم ات رو براید استایل بغل کردم بردمش رو تخت لباس راحتی تنش کردم، موهاشو براش گیس کردم خودمم لباس راحتی پوشیدم و خوابیدم
ساعت پنج صب
ویو نیانگ
از خواب بد پریدم یه اب زدم به صورتم باز اومدم سرجام
چشمام تا میومد رو هم سریع بازش میکردم
پاشدم رفتم تو اتاق مامان بابا
از این ثحته خیلی خوشم اومده بود دلم نمیومد خرابش کنم باز از یه طرف دیگه هم باز برمیگشتم به همون خواب
صدای بابایی زدم
بابا ـ نیانگ، روباهم چیزی شده؟
ـ خواب بد دیدم
بابا ـ بشه بیا اینجا
مامان ـ چیزی شده؟
بابا ـ نیانگ خواب بد دیده یه خورده برو اونور تر تا بیاد وسط بخوابه
مامان ـ باشه رفتم وسطشون خوابیدم
ویو ات
ـ اخخخ روباه خوشگلم
ته ـ خوبه که دوتا روباه خوشگل دارم
نیانگ ـ خیلی دوستون دارم، پیشم بمونین
ـ ماهم تورو دوس داریم
ته ـ اما من جفتتون رو دوست دارمممممم *چلوندن*
نیانگ ـ وااای بسه دیگههههه بگیریم بخوابیم
ـ باشه، تهیونگ توهم کمتر کرم بریز
ته ـ باشه
فردا صبح
ویو ات
از خواب پاشدم
که با صحنه ی خیلی خیلی قشنگ رو به رو شدم
تهیونگ نیانگ تو بغل هم خوابیدن
ازشون یه عکس گرفتم و گذاشتم پس زمینه ی گوشیم
رفتم پایین صبحونه درس کردم که دستای تهیونگ دورم حلقه شد
ـ بیدار شدی؟
ته ـ اوهوم بیدار شدم
ـ نیانگ خوابیده بود هنوز؟
ته ـ اره
ویو تهیونگ
نمیدونم چیشد که یهو ات انگشتشو برید
سریع انگشتشو کردم تو دهنم (منحرف نشید🙂، همون کاری که داخل کیدرما میکنن)
ـ بزار برم چسب زخم بیارم
ات ـ نمیخواددد
ـ یعنی چی نمیخواد بعد عفونت میکنه
چسب زخم عادیا نداشتیم بجاش چسب زخم فانتزی زدم به انگشت ات
ات ـ این چیه دیگهه؟
ـ چسب زخم فانتزی
ات ـ *خندههه*
ـ چیه دلت میاد به این خوشگلی*خودشو کیوت میکنه
ات. وااای نکن قیافتو اونجوری قلبم ذوب شددددددددد*خر ذوق *(همون ری اکشنی که ما ارمیا داریم😂😂)
نیانگ ـ سلام*خوابالو*
ویو ات
ـ سلام دختر خودم خوب خوابیدی؟
نیانگ ـ اوهوم
ته ـ بیاین صبحونه
۶.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.