پارت ۲۱ رمان (فیک) (بد بوی من // My bad boy)
....
#بی_تی_اس#فیک_بی_تی_اس#رمان#رمان_بی_تی_اس#حمایت#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره#سناریو#کامنت#بد_بوی_من#فیک
●《بچه ها توی کامنتا....بهم بگید که دوست دارید چه اتفاقاتی توی فیک در آینده بیوفته که من ایده بگیرم و داخل فیک قرارش بدم...و اینکه بگید اگه فیک ایرادی داره من برطرفش کنم.....و...نمیدونم دیگه همین.....راستی! ۶۹ تایی مون مبارک! یه نفر دیگه مونده تا۷۰ تاییمون...》●
▪خب...ادامه ی فیک▪
و ا.ت فهمید که نباید الکی تصمیم گیری کنه و شاید ته به خاطر مرگ مادرش اخلاقش عوض شد....پس ا.ت سعی کرد که ته رو درک کنه...)
+باشه باشه آرومم.... (که دیدم کل کلاس دارن نگاهم میکنن مخصوصا ته و اکیپش)
+چیه؟نگاه داره؟ (که یهو همه دست زدن و هورا کشیدن! انگار که همه از دست اون میونگ عوضی خسته شدن.....اما...ته چرا انقدر متعجب نگاهم میکنه؟)
+چته انقدر تعجب کردی؟
_.....خب...کسی تا حالا میونگ رو نزده بود حتی یه سیلی هم کسی بهش نزده...اما تو....اهم...
+خب که چی؟حقش بود..نکنه تو هم دلت میخواد بزنم؟
_(صورتم از خنده به جدی و عصبانی تبدیل شد...دیگه نمیتونستم تحمل کنم که انقدر ا.ت گستاخه...با بقیه مشکلی نیست برام مهم هم نیست..اما با من حق نداره اینجوری حرف بزنه)
_خفه شو و بیا دنبالم
+نمیخوام بیام اعصابم خورده ولم کن
_گفتم بیاااااا (داد زد و دست ا.ت رو محکم گرفت و بردش روی پشت بوم که کسی نیاد)
+آخ دستم ولم کن چته چیه چرا همش منو میکشونی این ور و اونور ها؟(داد)
_ خفه شووووو (داد زد و یه سیلی محکم زد به صورت ا.ت.....ا.ت هم پرت شد روی زمین)
+(صورتم خیلی میسوخت و درد میکرد...و چون پوستم سفیده حتما قرمز شده.....اشکام ناخداگاه ریخت و بلند شدم وایسادم....چند دقیقه به همدیگه زل زده بودیم که ته گفت)
_....خوبی؟.....دست خودم نبود......عصبانی شدم..
+چی میخواستی بگی...زود باش بگو..(آروم و بغض)
_...خواستم بگم که.......تو دیگه حق نداری با من انقدر با پرویی حرف بزنی اگه یک بار دیگه دیدم که اینجوری کردی ولت نمیکنم و کارت زرد بهت میدم
+کارت زرد؟اون دیگه چیه؟
_برو از اون دوستت چه وون بپرس...من دیگه میرم...(رفت)
+(رفتم پایین که چه وون زود اومد سمتم)
×ا....ا.ت! صورتت! اون زدت؟خوبی؟
+آره خوبم..بیا بریم توی حیاط کارت دارم.. (رفتیم روی نیمکت نشستیم)
+چه وون کارت زرد چیه؟
×چ....چی!کارت زرد....خب..
+چه وون زود باش بگو دیگه
×خب ببین یکی از قانون هایی که این مدرسه داره که خود تهیونگ اینو گفته...سه تا کارت داره این مدرسه...زرد و نارنجی و قرمز..که این کارت هارو خود تهیونگ تعیین میکنه که به کی بده...کارت زرد یعنی اینکه به محض گرفتنش کل کلاس تورو هدف میگیرن و اذیت میکنن...کارت نارنجی یعنی طبق جنسیتت کل دخترای مدرسه تورو اذیت میکنن...و کارت قرمز که خطرناک ترین کارته...
کیلیلیلی بایی♡
#بی_تی_اس#فیک_بی_تی_اس#رمان#رمان_بی_تی_اس#حمایت#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره#سناریو#کامنت#بد_بوی_من#فیک
●《بچه ها توی کامنتا....بهم بگید که دوست دارید چه اتفاقاتی توی فیک در آینده بیوفته که من ایده بگیرم و داخل فیک قرارش بدم...و اینکه بگید اگه فیک ایرادی داره من برطرفش کنم.....و...نمیدونم دیگه همین.....راستی! ۶۹ تایی مون مبارک! یه نفر دیگه مونده تا۷۰ تاییمون...》●
▪خب...ادامه ی فیک▪
و ا.ت فهمید که نباید الکی تصمیم گیری کنه و شاید ته به خاطر مرگ مادرش اخلاقش عوض شد....پس ا.ت سعی کرد که ته رو درک کنه...)
+باشه باشه آرومم.... (که دیدم کل کلاس دارن نگاهم میکنن مخصوصا ته و اکیپش)
+چیه؟نگاه داره؟ (که یهو همه دست زدن و هورا کشیدن! انگار که همه از دست اون میونگ عوضی خسته شدن.....اما...ته چرا انقدر متعجب نگاهم میکنه؟)
+چته انقدر تعجب کردی؟
_.....خب...کسی تا حالا میونگ رو نزده بود حتی یه سیلی هم کسی بهش نزده...اما تو....اهم...
+خب که چی؟حقش بود..نکنه تو هم دلت میخواد بزنم؟
_(صورتم از خنده به جدی و عصبانی تبدیل شد...دیگه نمیتونستم تحمل کنم که انقدر ا.ت گستاخه...با بقیه مشکلی نیست برام مهم هم نیست..اما با من حق نداره اینجوری حرف بزنه)
_خفه شو و بیا دنبالم
+نمیخوام بیام اعصابم خورده ولم کن
_گفتم بیاااااا (داد زد و دست ا.ت رو محکم گرفت و بردش روی پشت بوم که کسی نیاد)
+آخ دستم ولم کن چته چیه چرا همش منو میکشونی این ور و اونور ها؟(داد)
_ خفه شووووو (داد زد و یه سیلی محکم زد به صورت ا.ت.....ا.ت هم پرت شد روی زمین)
+(صورتم خیلی میسوخت و درد میکرد...و چون پوستم سفیده حتما قرمز شده.....اشکام ناخداگاه ریخت و بلند شدم وایسادم....چند دقیقه به همدیگه زل زده بودیم که ته گفت)
_....خوبی؟.....دست خودم نبود......عصبانی شدم..
+چی میخواستی بگی...زود باش بگو..(آروم و بغض)
_...خواستم بگم که.......تو دیگه حق نداری با من انقدر با پرویی حرف بزنی اگه یک بار دیگه دیدم که اینجوری کردی ولت نمیکنم و کارت زرد بهت میدم
+کارت زرد؟اون دیگه چیه؟
_برو از اون دوستت چه وون بپرس...من دیگه میرم...(رفت)
+(رفتم پایین که چه وون زود اومد سمتم)
×ا....ا.ت! صورتت! اون زدت؟خوبی؟
+آره خوبم..بیا بریم توی حیاط کارت دارم.. (رفتیم روی نیمکت نشستیم)
+چه وون کارت زرد چیه؟
×چ....چی!کارت زرد....خب..
+چه وون زود باش بگو دیگه
×خب ببین یکی از قانون هایی که این مدرسه داره که خود تهیونگ اینو گفته...سه تا کارت داره این مدرسه...زرد و نارنجی و قرمز..که این کارت هارو خود تهیونگ تعیین میکنه که به کی بده...کارت زرد یعنی اینکه به محض گرفتنش کل کلاس تورو هدف میگیرن و اذیت میکنن...کارت نارنجی یعنی طبق جنسیتت کل دخترای مدرسه تورو اذیت میکنن...و کارت قرمز که خطرناک ترین کارته...
کیلیلیلی بایی♡
۱۴.۳k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.