پارت۲۲ رمان (فیک) (بد بوی من // My bad boy)
....
#بی_تی_اس#فیک_بی_تی_اس#رمان#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره#لایک#لایکی#آرمی#تهیونگ#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#فیک#رمان_بی_تی_اس#حمایت#BTS
....
×خطرناکترین کارته یعنی این که خود اکیپ تهیونگ یعنی گروه BTS که خودشون شخصا به حسابت میرسن و دیگه کارت ساختس...
+هوفف مسخره...اصن تو اینارو از کجا میدونی؟😐
×یکی از دوستام برام تعریف کرده...
+اها...هوفف خیلی خابم میااادد....اَه زنگ خورد من میرم آخر کلاس میخوابم
×باشه..برو دوباره سرت درد گرفت؟
+اره....من رفتم..
×بای
+بای(رفتم توی کلاس که دیدم یه اکیپ از اون دخترای دیوونه ای که خودشونو برا این تهیونگ سنگدل میکشن رفتن پیشش و همش میخوان دوست دختر این تهفه شن......ولی واقعا چجوری انقدر بی رحمه که کارت به آدما میده...واقعا که......داشتم میرفتم داخل کلاس که یه دختر تو سالن جیغ زد رومو کردم اونور دیدم چیزی نیست دوباره رفتم سمت کلاس که محکم خوردم به یکی)
+آخخخخ کلمممم مگه سنگی چرا انقدر سفتییی(سرمو گرفتم بالا که دیدم اونی که بهش خوردم کسی نیست جز..........................کوک😂)
(بچه ها از این به بعد علامت کوک ÷ اینه..)
÷خب حواستو جمع کن...سنگ نیستم این عضلاتمه😏
+خب که چی عضلاتمه گگگگ برو اونور ببینم سنگ خالصی....البته قلبت هم از سنگه..
÷ببین دختر جون من مثل ته نیستم چیزی بهت نگما پاتو از گلیمت دراز تر نکن!وگرنه بد میبینی
+فعلا که همینجوریشم شما ها دست از سرم بر نمیدارید
÷.....بکش کنار ببینم...وقتمو فقط میگیری
+ببینم یادت رفته که اونروز چجوری کتکت زدم؟اگه یادت نیست بیا دوباره بزنمت یادت بیاد
÷هع! فکر کنم یادت رفته که اون پسره توی مهمونیو که هنوزم توی کماست!نه؟
+....خب حالا...من میرم..(رفتم تو کلاس دیدم دخترا هنوز دور ته هستن....منم خابم میومد گفتم برم پیشش یکم بخابم)
+برید اونور ببین...(دیدم یه دختره ته نشسته و داره گونشو ناز میکنه و میخواد ببوستش! تعجب کردم دیدم ته یهو دختره رو گرفت و بوسید! همه دخترا یا جیغ میزدن و از حسودی میترکیدن یا هم مث من تعجب کرده بودن!)
+.....(سکوت کرده و فقط زل زده به تهیونگ)
_(داشتم یورا رو میبوسیدم که دیدم ا.ت داره زل میزنه بهم تعجب کردم اون یهو از کجا اومد؟.....هول شده بودم اما بازم به بوسم ادامه دادم.....بعد ۱ دیقه از یورا جدا شدم و لبمو که رژ یورا یکم روش مونده بود رو پاک کردم و رفتم رو به روی ا.ت وایسادم)
_چته مگه روح دیدی؟
+تو....تو....چع وای خدا.....
_چیه حسودیت شده؟
+حسودی؟اوق میخوام بالا بیارم چندش...اَه
_......به هر حال حق نداری اینو به کسی بگی فهمیدی؟
+.....به من چه!....فقط این کی هست تو مدرسه ندیدمش تا حالا
_این یورا عه دوست دخترم
+دوست دخترت؟!
_آره...مشکلیه؟
+نه..به من چه... (که یدفه یورا اومد)
یورا:اوه! سلام من یوراعم...دوست دختر وی
خب...تا پارت بعد بایی♡♡♡♡♡♡♡♡♡
#بی_تی_اس#فیک_بی_تی_اس#رمان#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره#لایک#لایکی#آرمی#تهیونگ#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#فیک#رمان_بی_تی_اس#حمایت#BTS
....
×خطرناکترین کارته یعنی این که خود اکیپ تهیونگ یعنی گروه BTS که خودشون شخصا به حسابت میرسن و دیگه کارت ساختس...
+هوفف مسخره...اصن تو اینارو از کجا میدونی؟😐
×یکی از دوستام برام تعریف کرده...
+اها...هوفف خیلی خابم میااادد....اَه زنگ خورد من میرم آخر کلاس میخوابم
×باشه..برو دوباره سرت درد گرفت؟
+اره....من رفتم..
×بای
+بای(رفتم توی کلاس که دیدم یه اکیپ از اون دخترای دیوونه ای که خودشونو برا این تهیونگ سنگدل میکشن رفتن پیشش و همش میخوان دوست دختر این تهفه شن......ولی واقعا چجوری انقدر بی رحمه که کارت به آدما میده...واقعا که......داشتم میرفتم داخل کلاس که یه دختر تو سالن جیغ زد رومو کردم اونور دیدم چیزی نیست دوباره رفتم سمت کلاس که محکم خوردم به یکی)
+آخخخخ کلمممم مگه سنگی چرا انقدر سفتییی(سرمو گرفتم بالا که دیدم اونی که بهش خوردم کسی نیست جز..........................کوک😂)
(بچه ها از این به بعد علامت کوک ÷ اینه..)
÷خب حواستو جمع کن...سنگ نیستم این عضلاتمه😏
+خب که چی عضلاتمه گگگگ برو اونور ببینم سنگ خالصی....البته قلبت هم از سنگه..
÷ببین دختر جون من مثل ته نیستم چیزی بهت نگما پاتو از گلیمت دراز تر نکن!وگرنه بد میبینی
+فعلا که همینجوریشم شما ها دست از سرم بر نمیدارید
÷.....بکش کنار ببینم...وقتمو فقط میگیری
+ببینم یادت رفته که اونروز چجوری کتکت زدم؟اگه یادت نیست بیا دوباره بزنمت یادت بیاد
÷هع! فکر کنم یادت رفته که اون پسره توی مهمونیو که هنوزم توی کماست!نه؟
+....خب حالا...من میرم..(رفتم تو کلاس دیدم دخترا هنوز دور ته هستن....منم خابم میومد گفتم برم پیشش یکم بخابم)
+برید اونور ببین...(دیدم یه دختره ته نشسته و داره گونشو ناز میکنه و میخواد ببوستش! تعجب کردم دیدم ته یهو دختره رو گرفت و بوسید! همه دخترا یا جیغ میزدن و از حسودی میترکیدن یا هم مث من تعجب کرده بودن!)
+.....(سکوت کرده و فقط زل زده به تهیونگ)
_(داشتم یورا رو میبوسیدم که دیدم ا.ت داره زل میزنه بهم تعجب کردم اون یهو از کجا اومد؟.....هول شده بودم اما بازم به بوسم ادامه دادم.....بعد ۱ دیقه از یورا جدا شدم و لبمو که رژ یورا یکم روش مونده بود رو پاک کردم و رفتم رو به روی ا.ت وایسادم)
_چته مگه روح دیدی؟
+تو....تو....چع وای خدا.....
_چیه حسودیت شده؟
+حسودی؟اوق میخوام بالا بیارم چندش...اَه
_......به هر حال حق نداری اینو به کسی بگی فهمیدی؟
+.....به من چه!....فقط این کی هست تو مدرسه ندیدمش تا حالا
_این یورا عه دوست دخترم
+دوست دخترت؟!
_آره...مشکلیه؟
+نه..به من چه... (که یدفه یورا اومد)
یورا:اوه! سلام من یوراعم...دوست دختر وی
خب...تا پارت بعد بایی♡♡♡♡♡♡♡♡♡
۱۳.۰k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.