دامیست که باید بکشاند به گناهم

دامی‌ست که باید بکشاند به گناهم
سیبی که تو انداخته باشی سرِ راهم

«ما از تو به‌غیر از تو نداریم تمنا»
من لال شوم از تو به‌غیر از تو بخواهم
دیدگاه ها (۱)

عشق آمدو شولای سبزش رابه روی دلم کشیددلم بیدار شد،شکوفه دادو...

در خودم غرق شدم، دست به جایی نرسیدهر چه فریاد زدم، هیچ کس آن...

خواستم دست به مویش ببرم خواب شودعطر گیسوش چنان بود که بی هوش...

عشق لرزشِ انگشتان است ...و لب های فروبسته ی غرقِ سوالتو را د...

عشق ( درد بی پایان)

حالا که این کلمات را میخوانی، این را هم بدانی بد نیست عزیزمک...

🌱🧡#در‌اندکِ‌من‌تویی‌فراوان‌یارب🧡🌱'️ بعضی صبرها، فقط به‌خاطر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط