فیک درد عشق
فیک درد عشق
فصل دوم (پارت هشت)
+ بهتون یه فرصت دوباره میدم
اگر بتونید باعث و بانی این کار رو پیدا کنید میزارم زنده بمونید
... ممنون قربان
+ حالا برید گمشید حرومی ها
جونگ کوک ویو
مغزم داشت میترکید
اون عوضی ها هر ماه خدا تومن ازم پول میگرن اینم از وضع کارشونه
رفتم سمت گاو صندوق
همه چیزش نابود شده بود
فقط تیکه های بمبی که برای ترکوندنش استفاده شده بود قابل دیدن بود
یه تیکه از بمب رو برداشتم
روش یه نوشته بود
به ایتالیایی نوشته شده بود
نکنه؟
سریع تلفنم رو برداشتم و به یونگی زنگ زدم
• الو سلام خوبی؟
+ سلام مرسی
میگم میتونی یه کاری برام بکنی؟
• چی؟
+ تمامیه پرواز های ایتالیا به کره رو از سال پیش تا همین دیقه بررسی کن
و اسم تک تک مسافر ها رو برام پیدا کن
• چی؟
ولی این کار خیلی زمان بره
+ مهم نیست
یونا برگشته کره این یه فرصته تا بتونم گیرش بندازم
• باشه سعی خودم رو میکنم
+ ممنون
جونگ کوک
سریع کتم رو برداشتم و از شرکت زدم بیرون
باید دوباره اونجا رو بررسی کنم
................................
همین که رسیدم ماشین رو یه گوشه پارک کردم و بیل رو از جعبه در اوردم
به سمت قبر مورد نظر رفتم
بعد از پیدا کردنش شروع کردم به کندن
کم کم صدای تق تق تابوت اومد
اروم بیل رو یه گوشه گذاشتم و در تابوت رو باز کردم
اروم پارچه ی سفید رو کنار زدم
ولی چطور ممکنه؟
من که اون رو دفن کردم
کاره خود حرومزادشه با برگشتنش نحسی رو اورد
ولی چرا باید به چهار تا استخون احتیاج داشته باشه؟
چهار تا استخون بی ارزش
برگشتم سمت ماشین
سوار شدم و برگشتم شرکت
فصل دوم (پارت هشت)
+ بهتون یه فرصت دوباره میدم
اگر بتونید باعث و بانی این کار رو پیدا کنید میزارم زنده بمونید
... ممنون قربان
+ حالا برید گمشید حرومی ها
جونگ کوک ویو
مغزم داشت میترکید
اون عوضی ها هر ماه خدا تومن ازم پول میگرن اینم از وضع کارشونه
رفتم سمت گاو صندوق
همه چیزش نابود شده بود
فقط تیکه های بمبی که برای ترکوندنش استفاده شده بود قابل دیدن بود
یه تیکه از بمب رو برداشتم
روش یه نوشته بود
به ایتالیایی نوشته شده بود
نکنه؟
سریع تلفنم رو برداشتم و به یونگی زنگ زدم
• الو سلام خوبی؟
+ سلام مرسی
میگم میتونی یه کاری برام بکنی؟
• چی؟
+ تمامیه پرواز های ایتالیا به کره رو از سال پیش تا همین دیقه بررسی کن
و اسم تک تک مسافر ها رو برام پیدا کن
• چی؟
ولی این کار خیلی زمان بره
+ مهم نیست
یونا برگشته کره این یه فرصته تا بتونم گیرش بندازم
• باشه سعی خودم رو میکنم
+ ممنون
جونگ کوک
سریع کتم رو برداشتم و از شرکت زدم بیرون
باید دوباره اونجا رو بررسی کنم
................................
همین که رسیدم ماشین رو یه گوشه پارک کردم و بیل رو از جعبه در اوردم
به سمت قبر مورد نظر رفتم
بعد از پیدا کردنش شروع کردم به کندن
کم کم صدای تق تق تابوت اومد
اروم بیل رو یه گوشه گذاشتم و در تابوت رو باز کردم
اروم پارچه ی سفید رو کنار زدم
ولی چطور ممکنه؟
من که اون رو دفن کردم
کاره خود حرومزادشه با برگشتنش نحسی رو اورد
ولی چرا باید به چهار تا استخون احتیاج داشته باشه؟
چهار تا استخون بی ارزش
برگشتم سمت ماشین
سوار شدم و برگشتم شرکت
۶۰۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.