صدای موبایلم با ویبرهای کوتاه روی پاتختی سکوت صبحگاهی رو شکست جونگکوک دستشو از ...

"𝑹𝑯𝒀𝑻𝑯𝑴 𝑶𝑭 𝒀𝑶𝑼
𝑷𝑨𝑹𝑻:𝒔𝒆𝒗𝒆𝒏


---

صدای موبایلم با ویبره‌ای کوتاه روی پاتختی، سکوت صبحگاهی رو شکست. جونگ‌کوک دستشو از دورم برنداشت ولی نگاهی به صفحه انداخت.

– مدیر برنامه‌مه... باید برم.

با اکراه ازم جدا شد و بلند شد. موهاش آشفته، تی‌شرتش چروک خورده و نگاهش... هنوزم فقط مال من بود. همون‌طور که داشت لباسش رو مرتب می‌کرد، گفت:

– امروز تمرین داریم. می‌تونی توی استودیو بمونی، ولی باید بیشتر حواسمون باشه.

نشستم روی تخت و پتو رو دور خودم پیچیدم. لبخند زدم و گفتم: – هنوز برات عجیب نیست که مربی رقص‌تون دوست‌دخترته؟

ایستاد، برگشت سمتم و با اون لبخند خاصش گفت: – نه. عجیب‌تر اینه که تونستم تو رو برای خودم نگه دارم.

روزها گذشت. تمرینات فشرده، اجراهای نیمه‌خصوصی، و لحظه‌هایی که هر دو سعی می‌کردیم عشق‌مون رو از بقیه پنهان نگه داریم. ولی بالاخره، توی یک شب‌ تمرین، اتفاقی افتاد که ورق رو برگردوند...

هانا، با لباسی مشکی و موهای بسته‌ش، وسط سالن مشغول آموزش دادن یکی از حرکات پیچیده بود. جونگ‌کوک از پشت اومد، دست‌هاشو گذاشت روی شونه‌هاش و زیر گوشش چیزی گفت. یه لحظه فضا ایستاد. دوربین یکی از کارآموزها، همه‌چی رو ضبط کرد.

فردای اون شب، فیلمی از لحظه‌ی صمیمانه‌ی جونگ‌کوک و هانا، توی توییتر و اینستا وایرال شد. با هشتگ #JK_Girlfriend کل فضای مجازی ترکید.

آرمی‌ها اول شوکه بودن... خیلی‌هاشون باور نمی‌کردن. ولی وقتی یکی از بادیگاردهای کمپانی اعلام کرد که برای امنیت یه خانم مربی، تدابیر امنیتی سه‌برابر شده، همه فهمیدن ماجرا واقعیه.

همون شب، توی خونه‌م با استرس نشسته بودم و پیام‌های تهدید رو نگاه می‌کردم. بعضی از هیترها دیگه از مرزها گذشته بودن. جونگ‌کوک با صورت جدی وارد شد، موبایلمو از دستم گرفت، خاموشش کرد و گفت:

– از این لحظه، خودم ازت محافظت می‌کنم. کمپانی هم نمی‌تونه بگه نه. تا وقتی کنارمی، هیچ‌کس حق نداره بهت نزدیک شه.

– ولی جونگ‌کوک... خیلیا دارن تهدید می‌کنن، حتی بعضیا گفتن اجرا رو ترک می‌کنن اگه تو باهام بمونی.

چشماش پر از خشم بود، ولی با صدایی محکم گفت: – اونا طرفدار من نیستن اگه نتونن خوشحالیمو ببینن.

سکوت کردم. اون لحظه فقط به یه چیز فکر می‌کردم:
من دیگه فقط یه مربی نبودم. من، تبدیل شده بودم به عشق پنهون یه ستاره‌ی جهانی، و حالا که راز فاش شده بود... باید آماده‌ی طوفان بعدی می‌شدم.


---
دیدگاه ها (۲)

"𝑹𝑯𝒀𝑻𝑯𝑴 𝑶𝑭 𝒀𝑶𝑼𝑷𝑨𝑹𝑻:𝒆𝒊𝒈𝒉𝒕---چند روز از لو رفتن رابطه گذشته بو...

"𝑹𝑯𝒀𝑻𝑯𝑴 𝑶𝑭 𝒀𝑶𝑼𝑷𝑨𝑹𝑻 :𝒏𝒊𝒏𝒆روز اجرا نزدیک می‌شد و هر لحظه که می...

"𝑹𝑯𝒀𝑻𝑯𝑴 𝑶𝑭 𝒀𝑶𝑼𝑷𝑨𝑹𝑻 :𝒔𝒊𝒙---صبح از پنجره‌ی نیمه‌باز اتاق می‌تا...

---𝑹𝑯𝒀𝑻𝑯𝑴 𝑶𝑭 𝒀𝑶𝑼𝑷𝑨𝑹𝑻: 𝒇𝒐𝒖𝒓چند روز گذشته بود. همه چیز بینمون ...

ادامه پارت قبل صاف ایستاد و لیوان رو از جونگ کوک گرفت بعد از...

black flower(p,335)

black flower(p,237)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط