بی تی اس bts فیک مین یونگی فیک یونگی فیک شوگا
#بی_تی_اس #bts #فیک #مین_یونگی #فیک_یونگی #فیک_شوگا
پارت ۲۰
+بلللهه
_مگه تو خدمتکار شخصیم نیستی ؟؟
+چرا هستم
_پع اینم یع دستورع!!
+ب.ب...بله چ.چشم
+میره به سمتش و سشوار رو از رو میز برمیداره و به برق میزنه ،روشنش میکنه ،به دمای مناسب میزنه و دستش رو تو موهای سیاه پسره میکنه و با تکون دادن موها اجازه میده گرمای سشوار به موهاش بخوره و خشک شن
ات ویو
همینجور که داشتم موهاش رو خشک میکردم تو دلمم چنتا فوش آبدار نصیبش کردم پسره عوض فک کرده کیه عجب رویی داره والا ما دیدیم که خدمتکار کارش بشورو بسابه نع دیگه خشک کردن موهای اربابش واقعا که عجیبیع
این اینا به درک ولی من دختر وفادار ترین ادمشم که به خاطرش مرد ولی اون اصلا به چشم نیست
یعنی اون نمیدونه من دختر کیم جانگ ایلم؟!
ولی همین پسره مین یونگی باعث و بانی تمامی بدبختیامه هم از یونگی هم از اون چانگ و خانوادش انتقاممو میگیرم خب این یه مافیاس پس اسلحه ای چیزی تو خونش داره پس باید یه نگاهی بندازم!!
همینجور که داشتم فک میکردم موهاشو خشک کردم با خشک شدن موهای ارباب سشوارو خاموش کردم و رو میز گذاشتم اونم از پشت میز بلند شد یه شونه ای به موهای سیاهش میکشه منم یه تعظیم کوچیکی کردمو ایشونو به صرف شما دعوت کردم اونم به سمت در حرکت کرد منم دور واسش وا کردم و ایشون اول
قبل تر از من حرکت کردن منم پشت سرشون به طبقه پایین رفتم
گایز ببخشید کمه شاید امشب اگه وقت کردم بزارم
لایک کن لیدی💚🌿
#بی_تی_اس
پارت ۲۰
+بلللهه
_مگه تو خدمتکار شخصیم نیستی ؟؟
+چرا هستم
_پع اینم یع دستورع!!
+ب.ب...بله چ.چشم
+میره به سمتش و سشوار رو از رو میز برمیداره و به برق میزنه ،روشنش میکنه ،به دمای مناسب میزنه و دستش رو تو موهای سیاه پسره میکنه و با تکون دادن موها اجازه میده گرمای سشوار به موهاش بخوره و خشک شن
ات ویو
همینجور که داشتم موهاش رو خشک میکردم تو دلمم چنتا فوش آبدار نصیبش کردم پسره عوض فک کرده کیه عجب رویی داره والا ما دیدیم که خدمتکار کارش بشورو بسابه نع دیگه خشک کردن موهای اربابش واقعا که عجیبیع
این اینا به درک ولی من دختر وفادار ترین ادمشم که به خاطرش مرد ولی اون اصلا به چشم نیست
یعنی اون نمیدونه من دختر کیم جانگ ایلم؟!
ولی همین پسره مین یونگی باعث و بانی تمامی بدبختیامه هم از یونگی هم از اون چانگ و خانوادش انتقاممو میگیرم خب این یه مافیاس پس اسلحه ای چیزی تو خونش داره پس باید یه نگاهی بندازم!!
همینجور که داشتم فک میکردم موهاشو خشک کردم با خشک شدن موهای ارباب سشوارو خاموش کردم و رو میز گذاشتم اونم از پشت میز بلند شد یه شونه ای به موهای سیاهش میکشه منم یه تعظیم کوچیکی کردمو ایشونو به صرف شما دعوت کردم اونم به سمت در حرکت کرد منم دور واسش وا کردم و ایشون اول
قبل تر از من حرکت کردن منم پشت سرشون به طبقه پایین رفتم
گایز ببخشید کمه شاید امشب اگه وقت کردم بزارم
لایک کن لیدی💚🌿
#بی_تی_اس
۶.۷k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.