شراب سرخ پارت ۳۹
شراب سرخ پارت ۳۹
#red_wine🍷
مرد با لبخند از ما دور شد و تهیونگ عقب نشینی کرد و در جای خودش نشست..
_اون مرد کی بود؟
تهیونگ به موهایش دستی کشید و گفت:برادر بزرگترم کیم نامجون!!
متعجب گفتم:واقعا اون برادرت بود..
+اره چطور؟
خندهای کردم و بدن او را با برادرش مقایسه کردم:خیلی گاده!
کمی فکر کردم و گفتم:خب هیکلش ، رفتارش ، وای مخصوصا چال لپش .. تو چرا چال لپ نداری؟
تهیونگ چشمانش را ریز کرد و گفت:هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وقت از هیچ مردی حتی اگه برادرم باشه جلوم تعریف نکنی..!
_چرا؟
تهیونگ با غیظ سرش را به سمتم چرخاند و گفت:چون اینطوری منو حریص میکنی با یک گلوله کارشونو تموم کنم..بنگ!
خواست از ماشین پیاده شود که گفت:آ راستی...اینجا همه برادرمو به اسم مستعارش میشناسن.. آر-ام! تو هم به این اسم صداش کن!
و از ماشین پیاده شد..
آر-ام..
+تایگر
_یعنی تایگر لقبته؟
+میشه گفت..
ناگهان بازویم اسیر دستان کیم شد و من را به عقب سمت خودش کشید ، چشمان وحشیاش را به چشمانم بخیه زد و با همان صدای لعنتیاش لب زد: تو فقط برای من شراب سرخی!فاک! چرا با هر کلمه از حرفاش کاری میکرد تنم توی کوره آتش بسوزه.
#red_wine🍷
مرد با لبخند از ما دور شد و تهیونگ عقب نشینی کرد و در جای خودش نشست..
_اون مرد کی بود؟
تهیونگ به موهایش دستی کشید و گفت:برادر بزرگترم کیم نامجون!!
متعجب گفتم:واقعا اون برادرت بود..
+اره چطور؟
خندهای کردم و بدن او را با برادرش مقایسه کردم:خیلی گاده!
کمی فکر کردم و گفتم:خب هیکلش ، رفتارش ، وای مخصوصا چال لپش .. تو چرا چال لپ نداری؟
تهیونگ چشمانش را ریز کرد و گفت:هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وقت از هیچ مردی حتی اگه برادرم باشه جلوم تعریف نکنی..!
_چرا؟
تهیونگ با غیظ سرش را به سمتم چرخاند و گفت:چون اینطوری منو حریص میکنی با یک گلوله کارشونو تموم کنم..بنگ!
خواست از ماشین پیاده شود که گفت:آ راستی...اینجا همه برادرمو به اسم مستعارش میشناسن.. آر-ام! تو هم به این اسم صداش کن!
و از ماشین پیاده شد..
آر-ام..
+تایگر
_یعنی تایگر لقبته؟
+میشه گفت..
ناگهان بازویم اسیر دستان کیم شد و من را به عقب سمت خودش کشید ، چشمان وحشیاش را به چشمانم بخیه زد و با همان صدای لعنتیاش لب زد: تو فقط برای من شراب سرخی!فاک! چرا با هر کلمه از حرفاش کاری میکرد تنم توی کوره آتش بسوزه.
۱.۱k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.