پارت سه بخش سه

پارت سه بخش سه

دامیان عصبانی شد و یک مشت محکم به صورت پسره زد و دست آنیا رو گرفت و با پشمک صورتی سبز فرار کردند و به یک کوچه رسیدند.
دامیان : آنیا حالت خوبه ؟ طوریت نشد ببخشید که تنهات گذاشتم.
آنیا : نه حالم خوبه مشکلی نیست.
دامیان : یعنی تو مشکلی نداشتی که پسره بغلت کرده بود؟
آنیا : فقط کمی ترسیده بودم و دوست داشتم تو زودتر بیای.
دامیان : اها اما لطفا جلوی هر پسری بانمک نباش و بهشون نگاه نکن. ( حسودی )
آنیا : باشه عزیزم.
دامیان : عزیزم؟ چرا منو با این کلمه صدا زدی؟
آنیا : چون شنیدم مردم کسانی که دوستشون دارن رو با کلمه هایی مثل عزیزم صدا می کنن.
دامیان : 😊
آنیا : حالا بیا پشمک ها رو بخوریم.
دامیان : باشه.
و....

اصکی ممنوع🚫
دیدگاه ها (۲)

پارت چهار بخش سه ( پایان بخش سه )بعد از خوردن پشمکدامیان : چ...

پارت یک بخش چهاردامیان : آهای تو آنیا رو چی صدا زدی ؟آنیا : ...

پارت دو بخش سهدامیان از روی تخت بلند شد و دست آنیا رو گرفت و...

کل بخش سه 🔞پارت یک بخش سهدر باز شد و لوید اومد داخللوید : دا...

قلب تو خالی پارت ۱ فیک نویسی سلام بچه ها من فیک نویس انیمه ی...

P¹⁵+ چرا دوسم نداری؟- نمی‌دونم ولی شاید بخاطر خیانت که بهم ک...

★oh please AGAIN babe......(از اونجایی با گفتن ا/ت حال نمیکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط