¹⁰✨️𝐓𝐡𝐞 𝐛𝐫𝐢𝐠𝐡𝐭𝐞𝐬𝐭 𝐬𝐭𝐚𝐫✨️
_ازکجا بدونم اونی که باهاشم ولم نمیکنه؟
+قرار نیست به هرکی که دیدی پیشنهاد بدی صرفاً چون تنهایی!باید با دقت انتخاب کنی. و تا حد امکان زود وابسته نشی.قرار نیست چاله بیوفتی تو چاه!به عقلت تکیه کن!با احساسات تصمیم نگیر!
_اصلاً چرا برم تو رابطه؟چرا یه شغل جدید رو انتخاب نکنم؟
+مشکل تو الان یه سنگ صبور عه تهیونگ!یکی که باهاش همونجوری حرف بزنی که با خودت حرف میزنی!
_یعنی وقت یه دختر رو اشغال کنم ذهنش رو درگیر کنم فقط چون خودم مشکل دارم؟من اینجور آدمیم؟
+دقت کن تهیونگ!گفتم باید عاشق بشی اما نه هولهولکی باید با دختره رابطه نزدیکی داشته باشی اما نه با آدم اشتباه!یه جوری که اون با تو دردودل کنه و تو با اون!یکی از اهداف رابطه همینه!اینکه درد اون درد تو هم باشه و درد تو درد اون!آدمی برای رابطه طولانی مناسبه که اگه دستتو بریدی اون بیشتر دردش بیاد و تو زمانی مناسب عاشق بودنی که بهش همین قدر اهمیت بدی!
ا.ت:خب جناب تهیونگ!تویکم از خودت برام بگو
تهیونگ:چی بگم...خب من دانشگاه هنر خوندم و...
ا.ت:اوه...من با یه نقاش اومدم بیرون!مفتخرم کردید قربان!
تهیونگ:خیلی وقته نقاشی نکردم*خنده*
ا.ت:عیب نداره...منم گاهی معنای زندگی رو گم میکنم یه وقتا آدما بدون اینکه پیشرفت کنن فقط مجبورن برای بقا بجنگن
تهیونگ:آره...فکرکنم همینطوره که میگی...
ا.ت:خب دیگه...منم دانشگاه حقوق میخونم ولی خب...حرفه اصلیم و کاری که دوسش دارم موسیقیه!
تهیونگ:خودتم ساز میزنی؟
ا.ت:راستش بیشتر تمرکزم رو گیتار الکتریکی ئه اما گاهاً ویالونم میزنم
تهیونگ:منم یخورده پیانو بلدم*خنده*از بچگی
ا.ت:عالی...میتونیم یه گروه درست کنیم...تو پیانو بزن منم ویالون!گفتی یه خواهر داری!اسمش چیه؟
تهیونگ:اوه..دایون..اسمش دایونه..راستش اخلاقاش واقعا شبیه توئه
ا.ت:خب فکرکنم دوست خوبی براش بشم!
تهیونگ:حتماً
ا.ت:خب و برادر من....اون واقعاً عالیه...بهترین آدمیه که دیدم راستش اونو خیلی بیشتر از پدرومادر دوست دارم هوسوک مثل مامان جیغ جیغ نمیکنه و مثل بابا سرزنشم نمیکنه اما شاید باورت نشه از اون خیلییی بیشتراز پدرومادرم حرف شنوی دارم
تهیونگ:خب نظرم عوض شد دایون اصلاً شبیه تو نیست
ا.ت:حالا بیشتر ازش خوشم میاد*خنده
تهیونگ:گفتی اسم برادرت هوسوکه؟
ا.ت:آره
تهیونگ:جانگ هوسوک؟برادرت همکلاسی دبیرستانمه!
ا.ت:اوه....
تهیونگ:اون زمان بهترین دوستم بود یه بار اومدم خونهتون یادته؟
ا.ت:نه...نمیدونم
تهیونگ:چهره ت از اون موقع یادم بوده....فهمیدم!
ا.ت:تهیونگ یه جور حرف بزن منم بفهمم
تهیونگ:هیچی!
ا.ت:فکرکنم خل شدی
تهیونگ:نه هیچی بیخیال
ا.ت:خب دیگه مطمئنم!
تهیونگ:عزیزم؟بیخیال شو
ا.ت:نقطه ضعفمو پیدا کردی!خیلی خب باشه
+قرار نیست به هرکی که دیدی پیشنهاد بدی صرفاً چون تنهایی!باید با دقت انتخاب کنی. و تا حد امکان زود وابسته نشی.قرار نیست چاله بیوفتی تو چاه!به عقلت تکیه کن!با احساسات تصمیم نگیر!
_اصلاً چرا برم تو رابطه؟چرا یه شغل جدید رو انتخاب نکنم؟
+مشکل تو الان یه سنگ صبور عه تهیونگ!یکی که باهاش همونجوری حرف بزنی که با خودت حرف میزنی!
_یعنی وقت یه دختر رو اشغال کنم ذهنش رو درگیر کنم فقط چون خودم مشکل دارم؟من اینجور آدمیم؟
+دقت کن تهیونگ!گفتم باید عاشق بشی اما نه هولهولکی باید با دختره رابطه نزدیکی داشته باشی اما نه با آدم اشتباه!یه جوری که اون با تو دردودل کنه و تو با اون!یکی از اهداف رابطه همینه!اینکه درد اون درد تو هم باشه و درد تو درد اون!آدمی برای رابطه طولانی مناسبه که اگه دستتو بریدی اون بیشتر دردش بیاد و تو زمانی مناسب عاشق بودنی که بهش همین قدر اهمیت بدی!
ا.ت:خب جناب تهیونگ!تویکم از خودت برام بگو
تهیونگ:چی بگم...خب من دانشگاه هنر خوندم و...
ا.ت:اوه...من با یه نقاش اومدم بیرون!مفتخرم کردید قربان!
تهیونگ:خیلی وقته نقاشی نکردم*خنده*
ا.ت:عیب نداره...منم گاهی معنای زندگی رو گم میکنم یه وقتا آدما بدون اینکه پیشرفت کنن فقط مجبورن برای بقا بجنگن
تهیونگ:آره...فکرکنم همینطوره که میگی...
ا.ت:خب دیگه...منم دانشگاه حقوق میخونم ولی خب...حرفه اصلیم و کاری که دوسش دارم موسیقیه!
تهیونگ:خودتم ساز میزنی؟
ا.ت:راستش بیشتر تمرکزم رو گیتار الکتریکی ئه اما گاهاً ویالونم میزنم
تهیونگ:منم یخورده پیانو بلدم*خنده*از بچگی
ا.ت:عالی...میتونیم یه گروه درست کنیم...تو پیانو بزن منم ویالون!گفتی یه خواهر داری!اسمش چیه؟
تهیونگ:اوه..دایون..اسمش دایونه..راستش اخلاقاش واقعا شبیه توئه
ا.ت:خب فکرکنم دوست خوبی براش بشم!
تهیونگ:حتماً
ا.ت:خب و برادر من....اون واقعاً عالیه...بهترین آدمیه که دیدم راستش اونو خیلی بیشتر از پدرومادر دوست دارم هوسوک مثل مامان جیغ جیغ نمیکنه و مثل بابا سرزنشم نمیکنه اما شاید باورت نشه از اون خیلییی بیشتراز پدرومادرم حرف شنوی دارم
تهیونگ:خب نظرم عوض شد دایون اصلاً شبیه تو نیست
ا.ت:حالا بیشتر ازش خوشم میاد*خنده
تهیونگ:گفتی اسم برادرت هوسوکه؟
ا.ت:آره
تهیونگ:جانگ هوسوک؟برادرت همکلاسی دبیرستانمه!
ا.ت:اوه....
تهیونگ:اون زمان بهترین دوستم بود یه بار اومدم خونهتون یادته؟
ا.ت:نه...نمیدونم
تهیونگ:چهره ت از اون موقع یادم بوده....فهمیدم!
ا.ت:تهیونگ یه جور حرف بزن منم بفهمم
تهیونگ:هیچی!
ا.ت:فکرکنم خل شدی
تهیونگ:نه هیچی بیخیال
ا.ت:خب دیگه مطمئنم!
تهیونگ:عزیزم؟بیخیال شو
ا.ت:نقطه ضعفمو پیدا کردی!خیلی خب باشه
۱.۹k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.