پارت ۹
پارت ۹
ددی_فاکر
ساعت ۲ بعدظهر بود...
رسیدن فرودگاه...
لی جونگ:: خانمه جوان ب عمارت من میتونین بیاین
ساناکو:: ن..میرم هتل
لی جونگ:: اما
ساناکو:: بهت زنگ میزنم قرار چیزارو بزاریم...بای
ساناکو رفت...
لی جونگ:: چ احمقیه این دختر
ساناکو تاکسی گرفت و رفت به یه هتل...
رفت و یه اتاق رزرو کرد
@ بیاین چمدوناتونو ب اتاقتون میبرم
ساناکو:: تنک
مرده بردش و جلو اتاق چمدوناشو گذاشت...
@ عام..شمارمو میدمتون چیزی نیاز داشتین ب خودم بگین...
ساناکو:: نیاز ندارم
@ خب شاید کمکی چیزی...
ساناکو:: من ب هیچ کس تو زندگیم نیاز ندارم
@ خیلی خب باشه لیتل لیدی...
ساناکو:: یبار دیگه بگو🙃
@ لیتل لیدی😂
ساناکو با مشت کوبوند تو دهنش...
@ چ..چیکار میکنی😳
ساناکو:: میدونی من کیم؟!
@ ن..نه کی هستی
ساناکو:: برادر زاده رئیس جمهور😏
@ ش..شوخی میکنی😳
ساناکو:: بلهه؟؟!!
@ب..ببخشید،لطفا ب صاحب اینجا نگین...
ساناکو:: میبخشمت..ولی،،،وای بحالت اگه کسی از این موضوع باخبر شه
@ خیالتون راحت😥
ساناکو:: هری
مرده باور کرده بود ک ساناکو از فامیلای نزدیک رئیس جمهوره...
ساناکو رفت تو اتاق و درو بست...
ساناکو:: هه...یه مشت احمق دورمون جم شد😒😂
ساناکو لباس برد و رفت تو حموم...
رفت زیر دوش...
شامپو رو برداشت و جلو دهنش گرفت...با ابهت ایستاد😐
ساناکو:: آی ام کینگ...نات یو نات یو نات یوووو جااااستتتتت میییییی آی ام کییینگگگگگ...جررررر...🤣🤣
چند مین بعد کنسرتش تو حموم تموم🙂
دوش گرفت و اومد بیرون...
موهاشو خشک کرد و لباس پوشید...
ساناکو:: آخیییشششش...اووفففف یعنی با یه سودی این محصوله رو بفروش برسونمممم...جناب جئون کیف کنه😈
رو تخت دراز کشید و آروم خوابش برد...
...............
لی جونگ:: هوش پسر
& بله عاقا
لی جونگ:: ساعت هشت باید محصوله رو تحویل دختره بدیم...اون گفت تا ساعت ده تحویل یکی دیگه میدش...ازش نترسین...فق یکم خودشو جدی میگیره وگرنه هیچی نیست افرادشم از خودش عقب افتاده ترن...محصوله قلابیو میدین اونا و واقعیو میبرم با سود خوبی میفروشیم اوکی؟!
& چشم... خیالتون راحت...
(( این محصوله همش بار شیشه کریستاله))
همه آماده شدن ک بارو ببرن کشتی ک ساناکو میخاد باش برگرده...
& عاقا زنگ زدم دختره جواب نداد...
لی جونگ:: آیییششش یکی بره هتل...
ساناکو:: هلووو😉
لی جونگ:: ت..تو از کجا آدرس اینجارو آوردی؟!😳
ساناکو:: هه بمن لقب سان رو دادن میدونی چرا؟!
لی جونگ:: چرا؟!
ساناکو:: چون مثل خورشید از اون بالا هواسش ب همه چی هست و همچیو میتونه زیر نظر بگیره...فراموش نکن من دست پرورده جئون جونگ کوک هستم! کسی ک چند بار همه دار ندارتو ب فنا داد...پس مراقب باش...
ساناکو رفت نشست رو کاناپه...
& ع.. عاقابنظرتون این دختره...
لی جونگ:: گفتم ک گوهی نیست فقط زر میزنه...
& ا..آها 😟
ددی_فاکر
ساعت ۲ بعدظهر بود...
رسیدن فرودگاه...
لی جونگ:: خانمه جوان ب عمارت من میتونین بیاین
ساناکو:: ن..میرم هتل
لی جونگ:: اما
ساناکو:: بهت زنگ میزنم قرار چیزارو بزاریم...بای
ساناکو رفت...
لی جونگ:: چ احمقیه این دختر
ساناکو تاکسی گرفت و رفت به یه هتل...
رفت و یه اتاق رزرو کرد
@ بیاین چمدوناتونو ب اتاقتون میبرم
ساناکو:: تنک
مرده بردش و جلو اتاق چمدوناشو گذاشت...
@ عام..شمارمو میدمتون چیزی نیاز داشتین ب خودم بگین...
ساناکو:: نیاز ندارم
@ خب شاید کمکی چیزی...
ساناکو:: من ب هیچ کس تو زندگیم نیاز ندارم
@ خیلی خب باشه لیتل لیدی...
ساناکو:: یبار دیگه بگو🙃
@ لیتل لیدی😂
ساناکو با مشت کوبوند تو دهنش...
@ چ..چیکار میکنی😳
ساناکو:: میدونی من کیم؟!
@ ن..نه کی هستی
ساناکو:: برادر زاده رئیس جمهور😏
@ ش..شوخی میکنی😳
ساناکو:: بلهه؟؟!!
@ب..ببخشید،لطفا ب صاحب اینجا نگین...
ساناکو:: میبخشمت..ولی،،،وای بحالت اگه کسی از این موضوع باخبر شه
@ خیالتون راحت😥
ساناکو:: هری
مرده باور کرده بود ک ساناکو از فامیلای نزدیک رئیس جمهوره...
ساناکو رفت تو اتاق و درو بست...
ساناکو:: هه...یه مشت احمق دورمون جم شد😒😂
ساناکو لباس برد و رفت تو حموم...
رفت زیر دوش...
شامپو رو برداشت و جلو دهنش گرفت...با ابهت ایستاد😐
ساناکو:: آی ام کینگ...نات یو نات یو نات یوووو جااااستتتتت میییییی آی ام کییینگگگگگ...جررررر...🤣🤣
چند مین بعد کنسرتش تو حموم تموم🙂
دوش گرفت و اومد بیرون...
موهاشو خشک کرد و لباس پوشید...
ساناکو:: آخیییشششش...اووفففف یعنی با یه سودی این محصوله رو بفروش برسونمممم...جناب جئون کیف کنه😈
رو تخت دراز کشید و آروم خوابش برد...
...............
لی جونگ:: هوش پسر
& بله عاقا
لی جونگ:: ساعت هشت باید محصوله رو تحویل دختره بدیم...اون گفت تا ساعت ده تحویل یکی دیگه میدش...ازش نترسین...فق یکم خودشو جدی میگیره وگرنه هیچی نیست افرادشم از خودش عقب افتاده ترن...محصوله قلابیو میدین اونا و واقعیو میبرم با سود خوبی میفروشیم اوکی؟!
& چشم... خیالتون راحت...
(( این محصوله همش بار شیشه کریستاله))
همه آماده شدن ک بارو ببرن کشتی ک ساناکو میخاد باش برگرده...
& عاقا زنگ زدم دختره جواب نداد...
لی جونگ:: آیییششش یکی بره هتل...
ساناکو:: هلووو😉
لی جونگ:: ت..تو از کجا آدرس اینجارو آوردی؟!😳
ساناکو:: هه بمن لقب سان رو دادن میدونی چرا؟!
لی جونگ:: چرا؟!
ساناکو:: چون مثل خورشید از اون بالا هواسش ب همه چی هست و همچیو میتونه زیر نظر بگیره...فراموش نکن من دست پرورده جئون جونگ کوک هستم! کسی ک چند بار همه دار ندارتو ب فنا داد...پس مراقب باش...
ساناکو رفت نشست رو کاناپه...
& ع.. عاقابنظرتون این دختره...
لی جونگ:: گفتم ک گوهی نیست فقط زر میزنه...
& ا..آها 😟
۳۷.۳k
۱۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.