پارت نقصی چهل و هفتم
پارت نقصی چهل و هفتم
زهرا:اره بریم الان اونا حتمن اونجان
رفتیتم لباسامونو عوض کردیم سوار ماشینش کردم و بعد سوار شدم و راه افتادم سمت خونهی پسرا راهی نبود تا خونشون نزدیک خونهی پسرا خونه داشتیم رفتم در و باز کردم رفتیم داخل
(پسرا کلید خونرو نگرفتن ازش🔑)
رویا:حیوانات هستن که بدون اطلاع وارد میشوند
زهرا:حیوان خودت هستی به شوهره من چیکار داری؟؟😑
سیلدا:یابوهای مملکت دوباره اومدن
سهون:عشقم انقد حرص میخوری پوستت چروک میشه ها
زهرا:اااوووققق🙊
رویا:نکنه بچه داری؟؟😱تاعو ابجیم و چیکارش کردی یه شبه؟؟
زهرا😓😑😑
لولو:بی انصافیه من و رویا زودتر از همه رل زدیم اونوقت اینا ازدواج کردن
چن:داداش قبل تو من و میا بودیم یادت رفته؟؟
لولو😁😁😁نه نرفته
سیلدا:حالم بده
زنگ در خونه اومد بدون اطلاع ثانوی در خونه شکسته شد و چند نفر اومدن داخل
سوهو:چه خبره؟؟
رویا:ببینم اون سعید نیست؟؟
ادامه دارد☺️
زهرا:اره بریم الان اونا حتمن اونجان
رفتیتم لباسامونو عوض کردیم سوار ماشینش کردم و بعد سوار شدم و راه افتادم سمت خونهی پسرا راهی نبود تا خونشون نزدیک خونهی پسرا خونه داشتیم رفتم در و باز کردم رفتیم داخل
(پسرا کلید خونرو نگرفتن ازش🔑)
رویا:حیوانات هستن که بدون اطلاع وارد میشوند
زهرا:حیوان خودت هستی به شوهره من چیکار داری؟؟😑
سیلدا:یابوهای مملکت دوباره اومدن
سهون:عشقم انقد حرص میخوری پوستت چروک میشه ها
زهرا:اااوووققق🙊
رویا:نکنه بچه داری؟؟😱تاعو ابجیم و چیکارش کردی یه شبه؟؟
زهرا😓😑😑
لولو:بی انصافیه من و رویا زودتر از همه رل زدیم اونوقت اینا ازدواج کردن
چن:داداش قبل تو من و میا بودیم یادت رفته؟؟
لولو😁😁😁نه نرفته
سیلدا:حالم بده
زنگ در خونه اومد بدون اطلاع ثانوی در خونه شکسته شد و چند نفر اومدن داخل
سوهو:چه خبره؟؟
رویا:ببینم اون سعید نیست؟؟
ادامه دارد☺️
۵.۱k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.