part 161
#part_161
#طاها
سوییچ پرت کردم رو عسلی
حوصله خونه خودمو نداشتم
اونجا همش رها بود
هرکاری میکرد رها جلو چشمم بود
مامان-طاها تویی؟
طاها-اره
مامان-خوب شد اومدی کارت داشتم
طاها-مامان حوصله ندارم کاراتو بزار برای بعد
مامان-بیا یه بار یه چیزی ازش خواستم
طاها-دیگه نخواه
مامان-خنده هاتو میبری پیش رفیقات سگ اخلاقیاتو میاری برای من؟
طاها-وای ول نمیکنی نه؟
مامان-نه
طاها-چیکار داری بگو میخوام برم دوش بگیرم
مامان-لادن دوستم اینجا بود کیف پولشو اینجا جا گذاشت میخوام براش ببری
طاها-آیا دوستتون چلاقن؟
مامان-الان مطبه سرش شلوغه ممکنه کیف پولشو لازم داشته باشه
طاها-با اسنپ بفرس
مامان-دارم میگم کیف پولش جا مونده نمیتونم به کسی اعتماد کنم بدم دستش
نه این منو ول نمیکه
طاها-اوکی کجاست کیف پولش؟
مامان-آخ قربونش برم اوناها رو میز تو برو من لکیشن برات میفرستم
طاها-باش
کیف و سوییچ برداشتم و از خونه زدم بیرون
سوار ماشین شدم که صدای گوشیم اومد
مامان لکشین فرستاد برام
بازش کردم و راه افتادم
به تابلو جلو در نگاه کردم
دکتر لادن رحمتی متخصص زنان و زایمان
رفتم بالا اما با چیزی که چشمم بهش افتاد سرجام خشکم زد
دوست مامان کنار رها وایساده بود
لادن-عزیزم نگران نباش خدارو شکر حال بچت خوبه فقط یکم بیشتر مراقب خودت باش استرس و هیجان واست خوب نیست
رها-جنسیتش هنو مشخص نیست؟
لادن-نه دوماه دیگه معلوم میشه اما من حدس میزنم دختر باشه
رها-دختر؟....خوبه
لادن-از شانست بابایی میشه دیگه
رها-نه این قراره کلا با مامانش باشه فقط مامانش پیششه
مامانش؟ باباش؟
بچه؟جنسیت؟
چی میگه؟
یعنی چی؟
رها حاملست؟؟؟؟؟؟
طاها-ر...رها..ااااا
با تعجب برگشت سمتم
#شکلات_تلخ
#طاها
سوییچ پرت کردم رو عسلی
حوصله خونه خودمو نداشتم
اونجا همش رها بود
هرکاری میکرد رها جلو چشمم بود
مامان-طاها تویی؟
طاها-اره
مامان-خوب شد اومدی کارت داشتم
طاها-مامان حوصله ندارم کاراتو بزار برای بعد
مامان-بیا یه بار یه چیزی ازش خواستم
طاها-دیگه نخواه
مامان-خنده هاتو میبری پیش رفیقات سگ اخلاقیاتو میاری برای من؟
طاها-وای ول نمیکنی نه؟
مامان-نه
طاها-چیکار داری بگو میخوام برم دوش بگیرم
مامان-لادن دوستم اینجا بود کیف پولشو اینجا جا گذاشت میخوام براش ببری
طاها-آیا دوستتون چلاقن؟
مامان-الان مطبه سرش شلوغه ممکنه کیف پولشو لازم داشته باشه
طاها-با اسنپ بفرس
مامان-دارم میگم کیف پولش جا مونده نمیتونم به کسی اعتماد کنم بدم دستش
نه این منو ول نمیکه
طاها-اوکی کجاست کیف پولش؟
مامان-آخ قربونش برم اوناها رو میز تو برو من لکیشن برات میفرستم
طاها-باش
کیف و سوییچ برداشتم و از خونه زدم بیرون
سوار ماشین شدم که صدای گوشیم اومد
مامان لکشین فرستاد برام
بازش کردم و راه افتادم
به تابلو جلو در نگاه کردم
دکتر لادن رحمتی متخصص زنان و زایمان
رفتم بالا اما با چیزی که چشمم بهش افتاد سرجام خشکم زد
دوست مامان کنار رها وایساده بود
لادن-عزیزم نگران نباش خدارو شکر حال بچت خوبه فقط یکم بیشتر مراقب خودت باش استرس و هیجان واست خوب نیست
رها-جنسیتش هنو مشخص نیست؟
لادن-نه دوماه دیگه معلوم میشه اما من حدس میزنم دختر باشه
رها-دختر؟....خوبه
لادن-از شانست بابایی میشه دیگه
رها-نه این قراره کلا با مامانش باشه فقط مامانش پیششه
مامانش؟ باباش؟
بچه؟جنسیت؟
چی میگه؟
یعنی چی؟
رها حاملست؟؟؟؟؟؟
طاها-ر...رها..ااااا
با تعجب برگشت سمتم
#شکلات_تلخ
۲۷.۹k
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.