لجباز جذابP48
لجباز_جذابP48
×یک نفر اذیتش کرده اما نمیگهه
*کیه؟
+خودممم.. میشه دوتاتون برید؟
*اوکی آیو بیا بریم میخواد تنها باشه
هنوزم تو شکم چرا کوک باهام اینطوری شد.. حتی نیومد دنبالم که ازم عذرخواهی کنه یک درصد هم پشیمون نشده..
از اولش ما باهم مشکل داشتیم... دلیلی نمیبینم باهاش باشمم...
~چرا یه گوشه نشستی هیچی نمیگی؟
+چون حسش رو ندارمم
اما چرا من پنهون میکنم و نمیگم کوک چیکار کرد؟
~رفتی توی فکر؟ میخوای امشب با هم بریم بیرون حالت بهتر شه؟
+چیزی نشده یکم بگذره خوب میشم
~بهت زنگ زدم بیرون باشییی
+کجا میریم..؟ من عاشق بیرون رفتنم..
~خخخ میریم دور دور.. خخخ
+عالیههه.. خخخ
~به تهیونگ گفتم گفت باشه... به آیو و جیمین هم اون طرف گفتم گفتن میایم ایو گفت به تو هم بگم...
+جدی؟ پس خوب میشهه..
~اره..
بعد از حرف اوون وو یکم حالم بهتر شد.. زنگ خورد رفتم توی کلاس... بعد از کلاس با تهیونگ اومدیم خونه..
÷چرا امروز انقدر دپ بودی؟
+عوضش الان خوبمم..
$بچه ها اومدین؟ مهمون داریم...
$سلام بچه ها حالتون چطوری؟
÷سلام خاله خیلی ممنون
تا مامان کوک رو دیدم سرفم گرفت..
$ببینم خوبی؟
+عااا.. اوم.. خوبم..
نکنه شب قراره شام باشن؟ نهههه نامجونم هست..
$ببخشید شرمندمون کردین ما مهمون هم که داریم شما اذیتین
§نه بابا این چه حرفیه.. ما با اقای کیم خیلی رابطمون خوبهه...
+مامان.. نامجون اینا شام اینجان؟
$اره دخترمم.. برو بالا لباساتو عوض کن.. بیا پایین..
خودم و زدم تهیونگ رفتیم بالا.. منم رفتم توی اتاق تهیونگ
+میدونی چیه؟
÷چی؟
+من باید برم خود کشی کنمممم بگو چرا؟
÷چرا
+چون هیچ موقع شانس با من یار نبوود...
÷اصلا دلمم خنک میشه وقتی حرصت در میاد راهش خود کشی نیست...
+عااا پس تو رو میکشم
÷اگه میتونی فقط بهم یه دست بزن ببین چیکارت میکنم...
یک نفس عمیق کشیدمو پریدم روی تهیونگ و ازش اویزوون شدممم
÷یاااا ات ولم کننن
+حالا میخوای چیکارمم کنی هووم؟
اونم گفت منو دوور دادد
+یاااا بزارتم زمین الان میوفتیییمممم
÷امکان نداره خودت شروع کردی...
+سرت گیج میشه هااااا...
$ای وااای تهیونگگک....
÷مامان برووو کناااااااااار
_خاک عالممم!
که با تهیونگ رفتیم تو شکم اژدهااا
تهیونگ افتاد مامان افتاد منم رو تهیونگ افتادممم کوکم خودشو گرفت...
$شما دوتاااا
÷اخخخ سرممم ترکید
+ایییی کمرمو نصف کردیییی... میکشمت
$پاشید بببینم جلوو مهمون اینطوری میکنن؟ ببخشید جونگ کوک...(وقتی مامانت حریف دوتا بچه نمیتونه بشه)
_نه اشکال نداره..
×یک نفر اذیتش کرده اما نمیگهه
*کیه؟
+خودممم.. میشه دوتاتون برید؟
*اوکی آیو بیا بریم میخواد تنها باشه
هنوزم تو شکم چرا کوک باهام اینطوری شد.. حتی نیومد دنبالم که ازم عذرخواهی کنه یک درصد هم پشیمون نشده..
از اولش ما باهم مشکل داشتیم... دلیلی نمیبینم باهاش باشمم...
~چرا یه گوشه نشستی هیچی نمیگی؟
+چون حسش رو ندارمم
اما چرا من پنهون میکنم و نمیگم کوک چیکار کرد؟
~رفتی توی فکر؟ میخوای امشب با هم بریم بیرون حالت بهتر شه؟
+چیزی نشده یکم بگذره خوب میشم
~بهت زنگ زدم بیرون باشییی
+کجا میریم..؟ من عاشق بیرون رفتنم..
~خخخ میریم دور دور.. خخخ
+عالیههه.. خخخ
~به تهیونگ گفتم گفت باشه... به آیو و جیمین هم اون طرف گفتم گفتن میایم ایو گفت به تو هم بگم...
+جدی؟ پس خوب میشهه..
~اره..
بعد از حرف اوون وو یکم حالم بهتر شد.. زنگ خورد رفتم توی کلاس... بعد از کلاس با تهیونگ اومدیم خونه..
÷چرا امروز انقدر دپ بودی؟
+عوضش الان خوبمم..
$بچه ها اومدین؟ مهمون داریم...
$سلام بچه ها حالتون چطوری؟
÷سلام خاله خیلی ممنون
تا مامان کوک رو دیدم سرفم گرفت..
$ببینم خوبی؟
+عااا.. اوم.. خوبم..
نکنه شب قراره شام باشن؟ نهههه نامجونم هست..
$ببخشید شرمندمون کردین ما مهمون هم که داریم شما اذیتین
§نه بابا این چه حرفیه.. ما با اقای کیم خیلی رابطمون خوبهه...
+مامان.. نامجون اینا شام اینجان؟
$اره دخترمم.. برو بالا لباساتو عوض کن.. بیا پایین..
خودم و زدم تهیونگ رفتیم بالا.. منم رفتم توی اتاق تهیونگ
+میدونی چیه؟
÷چی؟
+من باید برم خود کشی کنمممم بگو چرا؟
÷چرا
+چون هیچ موقع شانس با من یار نبوود...
÷اصلا دلمم خنک میشه وقتی حرصت در میاد راهش خود کشی نیست...
+عااا پس تو رو میکشم
÷اگه میتونی فقط بهم یه دست بزن ببین چیکارت میکنم...
یک نفس عمیق کشیدمو پریدم روی تهیونگ و ازش اویزوون شدممم
÷یاااا ات ولم کننن
+حالا میخوای چیکارمم کنی هووم؟
اونم گفت منو دوور دادد
+یاااا بزارتم زمین الان میوفتیییمممم
÷امکان نداره خودت شروع کردی...
+سرت گیج میشه هااااا...
$ای وااای تهیونگگک....
÷مامان برووو کناااااااااار
_خاک عالممم!
که با تهیونگ رفتیم تو شکم اژدهااا
تهیونگ افتاد مامان افتاد منم رو تهیونگ افتادممم کوکم خودشو گرفت...
$شما دوتاااا
÷اخخخ سرممم ترکید
+ایییی کمرمو نصف کردیییی... میکشمت
$پاشید بببینم جلوو مهمون اینطوری میکنن؟ ببخشید جونگ کوک...(وقتی مامانت حریف دوتا بچه نمیتونه بشه)
_نه اشکال نداره..
۱۲.۳k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.