smile
smile
part9
شب
تا الان دکتر نگهم داشته بود بخاطر پام
ا/ت: من که گفتم خوبم چرا تا الان موندی
کوک: میبرمت خونه بعد برمیگردم
ا/ت: نه لازم نیست
کوک: راستی چرا نرفتی بیمارستان نزدیک دانشگاه اومدی اینجا
ا/ت: دکترای اینجا بهترن
کوک: به داداشت زنگ زدم گفتم که بیمارستانی هستی که مامانم اونجاست
ا/ت: چی بهش گفتی؟
کوک: اره چطور مگه؟
ا/ت: مامانت؟
کوک: دیشب حالش بد شد اوردیمش اینجا
ا/ت: اها امیدوارم هرچه زودتر خوب بشه
کوک: امیدوارم
ا/ت: میتونیم برگردیم
کوک: آره بریم
دستمو گرفت
کوک: اروم بیا
ا/ت: مرسی
کوک: میگم خیلی وقته از کاران خبری نیست کات کردی؟
ا/ت:نه من باهاش کات نمیکنم
کوک: حواست باشه بهش
ا/ت: گفتم که بهت ربطی نداره
کوک: بیا بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم
ا/ت: خودم میتونستم برم
کوک: میبرمت خونه
ا/ت: باشه من میخوابم وقتی رسیدیم بیدارم کن
کوک: باش
یک ساعت بعد
کوک: ا/ت ا/ت
ا/ت: چیه؟
کوک: رسیدیم میخوای بری خونه؟
ا/ت:اره مرسی که منو اوردی کنارم موندی
کوک: خواهش میکنم
رفتم داخل
میجون: ا/ت سریع بیا اتاقم
رفتم اتاقش
ا/ت: چیشده
میجون: پات چطوره؟
ا/ت: خوبم
میجون: پس چرا رفتی دکتر؟
ا/ت: خب برای اینکه بیشتر اسیب نبینه
میجون: چرا رفتی بیمارستان مامان جونگکوک نکنه رفتی دنبالش؟
ا/ت: نه نه
میجون: ا/ت به من دروغ نگو راستش بگو رفتی؟
#فیک
#سناریک
part9
شب
تا الان دکتر نگهم داشته بود بخاطر پام
ا/ت: من که گفتم خوبم چرا تا الان موندی
کوک: میبرمت خونه بعد برمیگردم
ا/ت: نه لازم نیست
کوک: راستی چرا نرفتی بیمارستان نزدیک دانشگاه اومدی اینجا
ا/ت: دکترای اینجا بهترن
کوک: به داداشت زنگ زدم گفتم که بیمارستانی هستی که مامانم اونجاست
ا/ت: چی بهش گفتی؟
کوک: اره چطور مگه؟
ا/ت: مامانت؟
کوک: دیشب حالش بد شد اوردیمش اینجا
ا/ت: اها امیدوارم هرچه زودتر خوب بشه
کوک: امیدوارم
ا/ت: میتونیم برگردیم
کوک: آره بریم
دستمو گرفت
کوک: اروم بیا
ا/ت: مرسی
کوک: میگم خیلی وقته از کاران خبری نیست کات کردی؟
ا/ت:نه من باهاش کات نمیکنم
کوک: حواست باشه بهش
ا/ت: گفتم که بهت ربطی نداره
کوک: بیا بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم
ا/ت: خودم میتونستم برم
کوک: میبرمت خونه
ا/ت: باشه من میخوابم وقتی رسیدیم بیدارم کن
کوک: باش
یک ساعت بعد
کوک: ا/ت ا/ت
ا/ت: چیه؟
کوک: رسیدیم میخوای بری خونه؟
ا/ت:اره مرسی که منو اوردی کنارم موندی
کوک: خواهش میکنم
رفتم داخل
میجون: ا/ت سریع بیا اتاقم
رفتم اتاقش
ا/ت: چیشده
میجون: پات چطوره؟
ا/ت: خوبم
میجون: پس چرا رفتی دکتر؟
ا/ت: خب برای اینکه بیشتر اسیب نبینه
میجون: چرا رفتی بیمارستان مامان جونگکوک نکنه رفتی دنبالش؟
ا/ت: نه نه
میجون: ا/ت به من دروغ نگو راستش بگو رفتی؟
#فیک
#سناریک
۴۰.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.