چی ازش گیر آوردی

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪
𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²
𝕡𝕒𝕣𝕥:²³

"چی ازش گیر آوردی؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒


"الان میخوای اطلاعاتو بهت بگم یا بهت بدم؟"

"بهم بگو":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

"هوانگ رابرت یه مرد ۳۹ ساله که دورگه کره‌ای و آمریکاییه. متولد...."

"اینا مهم نیستن. اطلاعاتی مثل اینکه الان کجاست، تو چه موقعیت و تو چه وضعیتیه":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

".... درحال حاضر اصلا شرایط خوبی نداره و تو یه مخمصه خیلی بد افتادا چون کسی که با سونگ‌هیون معامله داشته اون بوده":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

یک جرقه داخل ذهنش ترکید.

"اه... اون بهم زنگ زده بود و ازم خواست که وکلیش بشم.. لعنتی میتونستم از اون موقعیت استفاده کنم":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

" چون الان قطعا وکیل گرفته؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

"دقیقا برای همینه. قطعا الان نمیتونم وکیلش بشم چون خودش قطعا یه وکیل داره":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

"خیلی خوش شانسی"

"برای چی؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒

چند لحظه مکث کرد‌. چشم‌هاش رو از روی لپ‌تاپ برداشت و به الیزا نگاه کرد.

"وکیلش رو اخراج کرده"
________
بچه‌ها
اگه ما ۹۰۰ یا ۱۰۰۰ تا بشیم و لایکا همین شکلی باشه من دیگه ادامه نمیدم
خب؟ اینو جدی گفتم
دیدگاه ها (۲۸)

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:²⁴" اون قدرا هم سخت نیست...فقط زنگ بز...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:²⁵"محکومیت متهم""زنیکه عوضی مگه نگفتی...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:²²چشم‌هاش رو باز کرد. روی تخت بیمارست...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:²¹"ویکتور":𝕜𝕠𝕠𝕜"بله رئیس؟""ویکتور وقت...

فیلیکس: چیییییییییی؟؟؟؟( چشماش خون شد)ات: هی اروم باش همین ک...

سلامممممم😭🌷🌷🌷اقای ××: ات بلاخره فهمید؟ته: اره همه چیز رو فهم...

آرامش در برزخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط