ᴘᴀʀᴛ 8
ᴘᴀʀᴛ 8
+اینا به تو ربطی داره؟...برو بیرون
؟به من نه ولی فکر کنم اون بچه بابا داشته باشه....
+بابای اون بچه خودش پا نداره؟اصن مشکلش چیه؟برای چی براش مهمه؟دست از سر ما دوتا بردارید وگرنه کاری میکنم اون کسی که فرستادتت اینجا این چرندیاتو تحویل من بدی به عزات بشینه!....داغ برادر بد دردیه....
؟بجای اینکه منو تهدید کنی مراقب زندگیت باش...داغ کسایی هم که دوستشون داری شاید باعث نابود شدنت بشه!
+چی میخواید؟
؟چیزی که همیشه میخواستیم.....
+اگر منظورت مین هه ست بهت بگم که خوابشم نمیتونی ببینی...هم تو هم داداشت...از این به بعدم بهش بگو اگر کاری داشت خودش بیاد حرف بزنه...نه اینکه مثل ترسوها تو رو بفرسته.....
بدون اینکه جواب بده رفت بیرون و در رو محکم بست...
+هوففففف
بی حوصله به ادامه ی کارام رسیدم و آماده شدم برای خونه.....
خ(سلام خانم...)
+سلام...کجاست؟
خ(کی؟)
+بنظرت کی؟
خ(مین هه خوابه)
+اوکی...تو دیگه میتونی بری...
رفتم سمت اتاق...در رو باز کردم و دیدم دوباره توی بغل هم خوابیدن...
لب تخت نشستم و آروم تکونش دادم...
+مین هه!
مشغول ناز کردن گونش شدم که دستمو گرفت و کشید نزدیک خودش...
_ولش کن بزار بخوابه
+میدونی ساعت چنده؟
_اوهوم
+میدونی و هنوز خوابیدی؟پس کارت چی؟
بلند شد و روبه روم ایستاد...
_امروز از کار خبری نیست....
رفت توی حموم و در رو بست...
٫مامان...
از اینکه گیج خواب راه میرفت خنده ام گرفته بود و با شنیدن صدای مین هه خندم محو شد...سرمو برگردوندم و با چهره ی کنجکاوش روبه رو شدم...
+جانم؟
٫یه چیزی بهت بگم...نگهش میداری؟
شرط
10لااایک
+اینا به تو ربطی داره؟...برو بیرون
؟به من نه ولی فکر کنم اون بچه بابا داشته باشه....
+بابای اون بچه خودش پا نداره؟اصن مشکلش چیه؟برای چی براش مهمه؟دست از سر ما دوتا بردارید وگرنه کاری میکنم اون کسی که فرستادتت اینجا این چرندیاتو تحویل من بدی به عزات بشینه!....داغ برادر بد دردیه....
؟بجای اینکه منو تهدید کنی مراقب زندگیت باش...داغ کسایی هم که دوستشون داری شاید باعث نابود شدنت بشه!
+چی میخواید؟
؟چیزی که همیشه میخواستیم.....
+اگر منظورت مین هه ست بهت بگم که خوابشم نمیتونی ببینی...هم تو هم داداشت...از این به بعدم بهش بگو اگر کاری داشت خودش بیاد حرف بزنه...نه اینکه مثل ترسوها تو رو بفرسته.....
بدون اینکه جواب بده رفت بیرون و در رو محکم بست...
+هوففففف
بی حوصله به ادامه ی کارام رسیدم و آماده شدم برای خونه.....
خ(سلام خانم...)
+سلام...کجاست؟
خ(کی؟)
+بنظرت کی؟
خ(مین هه خوابه)
+اوکی...تو دیگه میتونی بری...
رفتم سمت اتاق...در رو باز کردم و دیدم دوباره توی بغل هم خوابیدن...
لب تخت نشستم و آروم تکونش دادم...
+مین هه!
مشغول ناز کردن گونش شدم که دستمو گرفت و کشید نزدیک خودش...
_ولش کن بزار بخوابه
+میدونی ساعت چنده؟
_اوهوم
+میدونی و هنوز خوابیدی؟پس کارت چی؟
بلند شد و روبه روم ایستاد...
_امروز از کار خبری نیست....
رفت توی حموم و در رو بست...
٫مامان...
از اینکه گیج خواب راه میرفت خنده ام گرفته بود و با شنیدن صدای مین هه خندم محو شد...سرمو برگردوندم و با چهره ی کنجکاوش روبه رو شدم...
+جانم؟
٫یه چیزی بهت بگم...نگهش میداری؟
شرط
10لااایک
۵.۹k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.