عشق دست نیافتنی p4
عشق دست نیافتنی p4
دستشو توی دستام گرفتم و باند رو از توی جعبه کمک های اولیه در اوردم و بستم دور دستش و بعد با یه سنجاق قفلش کردم و اروم دستشو بوسیدم
تهیونگ ویو:
همینجور که داشت دستمو میبست محو صورتش بودم ،خیلی خیلی قشنگ و زیبا بود دلم میخاست طعم لباشو بچشم ولی به خودم اجازه این کارو ندادم چون نمیتونم بهش دست بزنم ته وقتی خودش نخاد ،دیتمو کامل بست و دیدم کف دستمو بوسه ای زد ،یه لحظه انگار تموم خوشحالی های دنیا را بهم دادن برای چند ثانیه
ا.ت:خب تموم شد مواظب خودت باش منم دیگه میرم اماده بشم وسایلمو جمع کنم امروز پرواز دارم
تهیونگ:کجا
ا.ت:میرم کره
تهیونگ:برای گردش؟
ا.ت:ام ....ن ما کلا کره زندگی میکردیم ولی به خاطر کار پدرم مجبور شدیم بیام فرانسه و مخالفت کردم ولی با یه تو گوشی زورم کرد که بیام و الان حدود سه ماهی میشه که اومدیم فرانسه،عا راسی تو اهل کجایی قیافت خیلی جذابه مثل کره ای ها
تهیونگ:منم کره ایم به خاطر کارم اومدم فرانسه یه ۲ هفته ای میشه و چند روز دیگه برمیگردم کشور خودم
ا.ت:اها به سلامتی ،میگم ساعت چنده
تهیونگ:۱۲
ا.ت:هیییییی ن ،من ساعت ۲ پرواز دارم چکار کنم الان وایی من میرم لباسامو جمع کنم
تهیونگ:باشه برو میرسونمت تا فرودگاه
ا.ت:ممنونم
ا.ت ویو:
سریع رفتم بالا و لباسامو جمع کردم و لباسمو پوشیدم (اسلاید بعد)چون میخاستم مدت زیادی توی هواپیما باشم لباس لش پوشیدم و رفتم پایین
ا.ت:خب بریم بدو دیر شده ۱ ساعت دیگه وقت داریم
تهیونگ:باشه بریم
سوار ماشینش شدیم ،ماشینشو تا دیدم دهنم باز موند(اسلاید بعد)و خودمو جمع و جور کردم و سوار ماشین شدیم
رسیدیم فرودگاه و بدو بدو رفتیم سمت پرواز
ا.ت:ببخشید پرواز کره کی میشینه
خدمات:تا یه نیم ساعت دیگه میشینه
ا.ت:هوف به موقع رسیدیم ،ممنونم
تهیونگ:ببین چقدر عجله کردی انقدر مشغول بودیم صبحانه هم نخوردی وایسا برم یه چیزی بگیرم بخوری
ا.ت:ممنون ،برو وایمیسم
رفت و یکم دیر کرد داشتم نگران میشدم سرمو برگردوندم که یه پسری پشت سرم بود و پوزخند زد داشت دستای کثیفشو بهم میزد که جیغ زدم و تهیونگ اومد و افتاد رو پسره تا خورد زدش
تهیونگ:ای عوضی ،چطور جرعت کردی به دوست دخترم دست بزنی ها میکشمت (با داد)
ا.ت:یاااا ولش کن بسه مرد نکن دیگه(با جیغ)
تهیونگ:گمشو عوضی دفعه دیگه ولت نمیکنم پسره احمق خر
ا.ت:هی خوبی ،لبت.....لبت زخم شده بیا اینجا ببینم
تهیونگ:ولش کن نمیخاد
ا.ت:حرف نزن بیا اینجا
پمادم رو در اوردم و زدم رو لبش متوجه شدم که نگاهش رو منه و هیچی نگفتم
ا.ت:راسی اسمت چیه
تهیونگ؛اوم .....من .....کیم تهیونگ تو چی
ا.ت:من کیم ا.ت،خوشبختم که دیدمت کیم تهیونگ
تهیونگ:عه انگار هواپیما نشسته بیا بریم تا نپریده
ا.ت:اصلا حواسم نبود بریم .....
دستشو توی دستام گرفتم و باند رو از توی جعبه کمک های اولیه در اوردم و بستم دور دستش و بعد با یه سنجاق قفلش کردم و اروم دستشو بوسیدم
تهیونگ ویو:
همینجور که داشت دستمو میبست محو صورتش بودم ،خیلی خیلی قشنگ و زیبا بود دلم میخاست طعم لباشو بچشم ولی به خودم اجازه این کارو ندادم چون نمیتونم بهش دست بزنم ته وقتی خودش نخاد ،دیتمو کامل بست و دیدم کف دستمو بوسه ای زد ،یه لحظه انگار تموم خوشحالی های دنیا را بهم دادن برای چند ثانیه
ا.ت:خب تموم شد مواظب خودت باش منم دیگه میرم اماده بشم وسایلمو جمع کنم امروز پرواز دارم
تهیونگ:کجا
ا.ت:میرم کره
تهیونگ:برای گردش؟
ا.ت:ام ....ن ما کلا کره زندگی میکردیم ولی به خاطر کار پدرم مجبور شدیم بیام فرانسه و مخالفت کردم ولی با یه تو گوشی زورم کرد که بیام و الان حدود سه ماهی میشه که اومدیم فرانسه،عا راسی تو اهل کجایی قیافت خیلی جذابه مثل کره ای ها
تهیونگ:منم کره ایم به خاطر کارم اومدم فرانسه یه ۲ هفته ای میشه و چند روز دیگه برمیگردم کشور خودم
ا.ت:اها به سلامتی ،میگم ساعت چنده
تهیونگ:۱۲
ا.ت:هیییییی ن ،من ساعت ۲ پرواز دارم چکار کنم الان وایی من میرم لباسامو جمع کنم
تهیونگ:باشه برو میرسونمت تا فرودگاه
ا.ت:ممنونم
ا.ت ویو:
سریع رفتم بالا و لباسامو جمع کردم و لباسمو پوشیدم (اسلاید بعد)چون میخاستم مدت زیادی توی هواپیما باشم لباس لش پوشیدم و رفتم پایین
ا.ت:خب بریم بدو دیر شده ۱ ساعت دیگه وقت داریم
تهیونگ:باشه بریم
سوار ماشینش شدیم ،ماشینشو تا دیدم دهنم باز موند(اسلاید بعد)و خودمو جمع و جور کردم و سوار ماشین شدیم
رسیدیم فرودگاه و بدو بدو رفتیم سمت پرواز
ا.ت:ببخشید پرواز کره کی میشینه
خدمات:تا یه نیم ساعت دیگه میشینه
ا.ت:هوف به موقع رسیدیم ،ممنونم
تهیونگ:ببین چقدر عجله کردی انقدر مشغول بودیم صبحانه هم نخوردی وایسا برم یه چیزی بگیرم بخوری
ا.ت:ممنون ،برو وایمیسم
رفت و یکم دیر کرد داشتم نگران میشدم سرمو برگردوندم که یه پسری پشت سرم بود و پوزخند زد داشت دستای کثیفشو بهم میزد که جیغ زدم و تهیونگ اومد و افتاد رو پسره تا خورد زدش
تهیونگ:ای عوضی ،چطور جرعت کردی به دوست دخترم دست بزنی ها میکشمت (با داد)
ا.ت:یاااا ولش کن بسه مرد نکن دیگه(با جیغ)
تهیونگ:گمشو عوضی دفعه دیگه ولت نمیکنم پسره احمق خر
ا.ت:هی خوبی ،لبت.....لبت زخم شده بیا اینجا ببینم
تهیونگ:ولش کن نمیخاد
ا.ت:حرف نزن بیا اینجا
پمادم رو در اوردم و زدم رو لبش متوجه شدم که نگاهش رو منه و هیچی نگفتم
ا.ت:راسی اسمت چیه
تهیونگ؛اوم .....من .....کیم تهیونگ تو چی
ا.ت:من کیم ا.ت،خوشبختم که دیدمت کیم تهیونگ
تهیونگ:عه انگار هواپیما نشسته بیا بریم تا نپریده
ا.ت:اصلا حواسم نبود بریم .....
۵۷.۸k
۰۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.