"A business marriage"
"A business marriage"
"P¹⁹"
این دیگه کیه؟ جونگکوک بود😑
_ یااا منو ترسوندی!
+ هه نترس بابا منم
_ اوک
+ کارات تموم نشد؟
_ نه
+ خسته ای؟
_ اهوم خیلییی (لوس)
+ کوشولو🥺 ولی مجبوری باید کار کنی!
_ یعنی چی اگه خودتم کار میکردی همینو میگف...
داشتم حرف میزدم که یهو دوباره منو بوسید این چشه چرا همش داره اینکارو میکنه؟
+ خب داشتی میگفتی...
_ یاااا اگ..اگه دوباره این کارو بکنی....
دوباره ماچش کرد 😂
+ خب چیکار میکنی؟
_ هییی واقعا چرا اینکارارو میکنی مگه ت..تو منو دو..دوست داری؟
+ اره تو چی؟
_ چیییی؟
+ بورام من واقعا دوست دارم...
_ من نمیفهمم مگه این فقط یه قرارداد نبود حتی توی قرارداد هم نوشته بودی که حتی نوک انگشت هامون هم به هم نمیخوره پس منظورت چیه و چرا این کارارو میکنی؟
+ بورام راستش..راستش وقتی برای اولین بار دیدمت خیلی دختر خوشگل و کیوتی بودی و خب نمیتونم بگم از اونموقع عاشقت شدم راستش من قضیه پدرمو با تهیونگ در میان گذاشتم و بهش گفتم که به نظرم بورام بهترین گزینه برای این کاره اونم خیلی تعجب کرد و زبونش بند اومده بود ولی من بعد از یه مدتی فهمیدم که واقعا دوستت دارم شاید فک کنی که اینارو دارم از خودم میگم ولی همه حرفام واقعیه حالا فهمیدی بورام من دوستت دارم میفهمی؟!
_ ولی من به تو حسی ندارم
+ چی؟ منظورت چیه؟
_ گفتم که من به.. به تو حسی ندارم
+ عاا باشه ببخشید اینهمه مدت اذیتت کردم
و بعد از شرکت خارج شد...
لایک و کامنت یادتون نره...!
شرط های پارت بعد:
۱۵ لایک
۵ کامنت
اگه شرطا کامل شن پارت بعد رو میذارم...🥺💜
"P¹⁹"
این دیگه کیه؟ جونگکوک بود😑
_ یااا منو ترسوندی!
+ هه نترس بابا منم
_ اوک
+ کارات تموم نشد؟
_ نه
+ خسته ای؟
_ اهوم خیلییی (لوس)
+ کوشولو🥺 ولی مجبوری باید کار کنی!
_ یعنی چی اگه خودتم کار میکردی همینو میگف...
داشتم حرف میزدم که یهو دوباره منو بوسید این چشه چرا همش داره اینکارو میکنه؟
+ خب داشتی میگفتی...
_ یاااا اگ..اگه دوباره این کارو بکنی....
دوباره ماچش کرد 😂
+ خب چیکار میکنی؟
_ هییی واقعا چرا اینکارارو میکنی مگه ت..تو منو دو..دوست داری؟
+ اره تو چی؟
_ چیییی؟
+ بورام من واقعا دوست دارم...
_ من نمیفهمم مگه این فقط یه قرارداد نبود حتی توی قرارداد هم نوشته بودی که حتی نوک انگشت هامون هم به هم نمیخوره پس منظورت چیه و چرا این کارارو میکنی؟
+ بورام راستش..راستش وقتی برای اولین بار دیدمت خیلی دختر خوشگل و کیوتی بودی و خب نمیتونم بگم از اونموقع عاشقت شدم راستش من قضیه پدرمو با تهیونگ در میان گذاشتم و بهش گفتم که به نظرم بورام بهترین گزینه برای این کاره اونم خیلی تعجب کرد و زبونش بند اومده بود ولی من بعد از یه مدتی فهمیدم که واقعا دوستت دارم شاید فک کنی که اینارو دارم از خودم میگم ولی همه حرفام واقعیه حالا فهمیدی بورام من دوستت دارم میفهمی؟!
_ ولی من به تو حسی ندارم
+ چی؟ منظورت چیه؟
_ گفتم که من به.. به تو حسی ندارم
+ عاا باشه ببخشید اینهمه مدت اذیتت کردم
و بعد از شرکت خارج شد...
لایک و کامنت یادتون نره...!
شرط های پارت بعد:
۱۵ لایک
۵ کامنت
اگه شرطا کامل شن پارت بعد رو میذارم...🥺💜
۷.۴k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.