ادامه تکپارتی

ادامه تکپارتی

جونگکوک :هییی شوخی کردمم (با داد از اتاق)
رفتم بغ کرده توی حال نشستم و به تلویزیون که یه چیز چرت و پرتی نشون می‌داد زل زدم
همینحوری داشتم و تلویزیون نگاه می‌کردم که رفتم توی بغل جونگ کوک.دارم زر می‌زنم اگه بگم بغلش اصلاً خوب نیست توی بغلش بهترین حس ها بهم منتقل میشه
جونگکوک :ببخشید،شوخی کردم خیلی خوب شده بود(خنده)ولی وایسا ببینم اونی که پرسینگ زد مرد کرد که نبود(جدی اخم)
یهو از این غیرتی شدنش خندم گرفت
ا.ت :معلومه که نه جونگکوکا(خنده)
جوگکوک :اوکی پس منو بخشیدی دیگه؟(کیوت)
ا.ت :مگه میشه تورو نبخشم کیتوچه؟
که با حس بسته شدن لبام با یه چیز نرمو گرمی چشمام رو بستم و از موقعیت لذت بردم .......
دیدگاه ها (۰)

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡☆عمارت☆پار...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡☆عمارت☆پار...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟#تکپارتی#درخواستی وقتی به پایین تنه پ...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡☆عمارت☆پار...

پارت ۱۹ فیک مرز خون و عشق

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۶ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط