آیا این عشق واقعی است؟
آیا این عشق واقعی است؟
part18🍒🍓
لیا:الان حالش خوبه با این زخمی که زدی اون دو تای دیگ هم جور شد(اگه یادتون باشه پارت قبلی گفته بود سه تا ضربه)
جیمین:الان میتونم برم تو؟
لیا:آره
جیمین:ممنون
جیمین رفت تو اتاق و ات رو مثل مرده ها دید میخواست کریه کنه
ات:جیمین جان جدت گریه نکن قلبم درد میگیره
جیمین که دید حال ات خوبه سریع رفت کنارش
ات:مردم و زنده شدم خیلی درد داشت ولی ممنون
جیمین به لب ات بوسهای زد
جیمین:ممنون که ترکم نکردی
ات:میخواستم ترکت کنم دیدم داری گریه میکنی دلم نیومد
جیمین یه لبخند زد و خواست دستشو رو قلب ات بزاره
ات:الان یه زره کند میتپه چون مردم و زنده شدم لطفا به لیا نگو باز میشه مثل دیروز ولی باید فردا عمل کنم
جیمین:خوبه که زندهای.......وایسا ببینم چییییییییی عملل؟
ات:آره عمل
جیمین:عمرا
ات:خب میمیرم
جیمین:خفه
ات:.........
جیمین:تو نباید ترکم کنی
ات:باشه ولی باید عمل کنم
جیمین:اگه قول بدی ترکم نکنی باشه
ببخشید این پارت رو کم گزاشتم الان بیرونم رسیدم بیشتر میزارم
part18🍒🍓
لیا:الان حالش خوبه با این زخمی که زدی اون دو تای دیگ هم جور شد(اگه یادتون باشه پارت قبلی گفته بود سه تا ضربه)
جیمین:الان میتونم برم تو؟
لیا:آره
جیمین:ممنون
جیمین رفت تو اتاق و ات رو مثل مرده ها دید میخواست کریه کنه
ات:جیمین جان جدت گریه نکن قلبم درد میگیره
جیمین که دید حال ات خوبه سریع رفت کنارش
ات:مردم و زنده شدم خیلی درد داشت ولی ممنون
جیمین به لب ات بوسهای زد
جیمین:ممنون که ترکم نکردی
ات:میخواستم ترکت کنم دیدم داری گریه میکنی دلم نیومد
جیمین یه لبخند زد و خواست دستشو رو قلب ات بزاره
ات:الان یه زره کند میتپه چون مردم و زنده شدم لطفا به لیا نگو باز میشه مثل دیروز ولی باید فردا عمل کنم
جیمین:خوبه که زندهای.......وایسا ببینم چییییییییی عملل؟
ات:آره عمل
جیمین:عمرا
ات:خب میمیرم
جیمین:خفه
ات:.........
جیمین:تو نباید ترکم کنی
ات:باشه ولی باید عمل کنم
جیمین:اگه قول بدی ترکم نکنی باشه
ببخشید این پارت رو کم گزاشتم الان بیرونم رسیدم بیشتر میزارم
۴.۳k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.