تهیونگ زیادی داشت حرف میزدسرد

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦

𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟓

تهیونگ: زیادی داشت حرف میزد.(سرد

آنالی: همین الان میری ازش عذر خواهی می‌کنی و میاریش.

تهیونگ:هه عمرن.

آنالی: خیلی سنگدلی.

تهیونگ:میدونم.

آنالی:کنارم روی کاناپه نشسته بود اصلا ازاین وضعیت خوشم نمیومد.
از روی کاناپه بلند شدم و که محکم دستمو گرفتو انداختم روی کاناپه و روم خیمه زد.
اروم و نوازش بار دستشو روی موهام کشید و لب زد:

تهیونگ:کجا داشتی میرفتی؟(بم

آنالی:جایی که تو نباشی.
معلوم بود از حرفم خیلی عصبی شده بود.
دستشو محکم روی گردنم گذاشت و محکم فشار داده اخی زیر لب گفتم.

تهیونگ:درد داره؟ از این به بعد این دردا واست عادی میشه.

آنالی: لطفاً درد داره.

تهیونگ:اومممم بیشتر التماس کن عاشق اینم که کسی بهم التماس کنه(پوزخند

آنالی:آییی لطفاً درد داره.
دوتا دستشو روی گلوم گذاشته بود و داشت فشار میداد صورتم خیس شده بود از قطرات اشک‌ بزور داشتم نفس می‌کشیدم که تهی تهیونگ رو عقب کشید و من محکم افتادم روی زمین و سرم به میز شیشه ای خورد و و روی زمین افتادم.
خاطراتی که نمی‌دونستم از کجا اومدن توی ذهنم بود صدا هاشون همشون آشنا بودن انگار که قبلاً هم اونا رو می‌شناختم.
سرمومحکم توی دستام نگه داشتم و آروم اشک‌ ریختم صداها انگار تموم چیزی بود که باید می‌فهمیدم ولی واضح نبود تنها چیزی که درست از صدا ها فهمیدم این بود که:پدر و مادرت به دست اون کشته شدن اون یعنی کی بود؟...........

ادامه دارد...............∆
دیدگاه ها (۰)

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟔سرم بدجور درد میکرد آروم چشامو باز کردم و با ...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟕جونگ کوک:اگه بلایی سر تو و بچت افتاد خودم گرد...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟒روی کاناپه دراز کشیده بودم که یکدفعه تهی با ی...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟑تهیونگ:فک نکن که بخواطر این زبون درازیات کاری...

گل وحشی منپارت ۵ ویو تهیونگات خیلی خوشگل بود، واییی چم شده ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط