تقدیر دارد میکند بازی در این شعر
تقدیر دارد میکند بازی در این شعر
آن دست پشت پرده را، ای یار دیدی ؟
با خود نگفتی این همه بغض از چه دارم ؟
یک بار من را با دو چشم زار دیدی ؟
آغوش وا کن امشب آن شبگردت آمد
در خواب خود شاید مرا این بار دیدی
گویی تمام پیکرم دردی گران است
سر بسته باشد به ، تو ای غمخوار، دیدی ؟
در پرسه های عاشقی با چشم گریان
باران گرفته یار من انگار ، دیدی ؟
آن دست پشت پرده را، ای یار دیدی ؟
با خود نگفتی این همه بغض از چه دارم ؟
یک بار من را با دو چشم زار دیدی ؟
آغوش وا کن امشب آن شبگردت آمد
در خواب خود شاید مرا این بار دیدی
گویی تمام پیکرم دردی گران است
سر بسته باشد به ، تو ای غمخوار، دیدی ؟
در پرسه های عاشقی با چشم گریان
باران گرفته یار من انگار ، دیدی ؟
۲.۵k
۱۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.