p

p24

(مثلا کوک با افرادش رفتن به اون لکیشینی که سوهو ات رو برده اونجا)


_ات ؟ اینجایی ؟
سوهو: تو...تو اینجا چیکار میکنی
_چیه فک کردی مردم ؟ فک کردی اجازه میدم بلایی سر ات بیاری ؟
سوهو: خفه شو مرتیکه میگم ادرس اینجا رو از کجا اوردی
_شرمنده ولی باید بگم اینجور کارا واسم مثل اب خوردنه
سوهو: چرا اینجایی ؟ اومدی چیزی که برا منه رو دوباره ازم بگیری
_درست شنیدم ؟ چیزی که مال توعه خیلی وقت پیش مال تو بود ولی الان اون عضوی از اموال من شده
سوهو: حالا میبینیم...اومدنت دست خودت بود ولی بیرون رفتنت رو شرمنده
_واووو ترسیدم...محض اطلاع باید بگم که من از این کارا زیاد کردم پس کشتن تو برا من شبیه اب خوردنه
سوهو: خواهیم دید ( اسلحشو سمت کوک میگیره)
_کع اینطور...( اونم یه اصلحه در میاره و شروع میکنن به جرواجر کردن هم 😂 )

........

سوهو: لعنت بهت عوضی
_چیه؟؟ واسه اینکه سوراخ سوراخت کردم اینو میگی
سوهو: کثافتتتتت
_حرف آخری داری ؟
( تیر خلاص رو به سوهو میزنه و میره تا دنبال ات بگرده)

_اتتتتت؟؟؟ چرا جواب نمیدی؟ چی..اینجایی چرا بیهوش شدییییییییی
( سمت ات میره)
_خواهش میکنم یه حرفی بزن اون پسره چیکارت کرده...


،،کوک بی معطلی ات رو از اونجا بیرون میاره و میبرتش بیمارستان ،،

.............
دیدگاه ها (۲)

p25فلش بک به بیمارستان ( حدود یه ساعت میشد که داشتن ات رو مع...

Happy birthday Jimin shiiiiii...✨🎂

p23ویو ات با سر درد عجیبی چشمامو باز کردم...من دیگه کجام...چ...

p22+ چییی ؟؟ تو اینجا چیکار میکنیییی ؟؟؟سوهو: داشتی چه غلطی ...

اسم رمان: jk ✨ دختر ناشناس: اوو( صدای خیلی اهم اهمی) ددی میش...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟎ات روی تختش نشسته بود. گوشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط