عشق با قلدریpt5

Pt5
توپو پرت کرد هوا که گرفتمش
بازیو شروع کردم سعی کردم از مهارتام استفاده کنم اما انگار میدونست حرکت بعدیم چیه توپو ازم گرفت
پاس داد به مین وو
ا.ت: می یونگ مراقب باش
سعی داشتم توپو از می یونگ بگیرم توپو پاس داد به جی هوپ با یه حرکت گلو زد
جی هوپ مین وو: هووووووو
شوگا: کارتون خوب بود
اه
بازیو شروع کردیم
دوباره بهش باختم اما بازم امتحان کردم بازم باختم تو دودوره دیگه هم باختم شدیم 6__0
ولی امیدمو از دست ندادم
این دفعه میبرم
حساب کار دستم اومده بود تمام حرکتایی که میزدنو از حفظ بودم
این دفعه نزاشتم توپو ازم بگیره پاس دادم به می یونگ
ا.ت: بدو می یونگ
یه پاس یک سوم به میلی داد
ا.ت: میلی زود باش
بدو بدو داشت میرفت که شوگا جلوشو گرفت تو پو پاس داد به من که انداختم تو سبد
ا.ت: کارت عالی بود میلی
شوگا:6__1 هه پیشرفت خوبیه
مسخره
از دوباره شروع کردیم
..................
ا.ت:6__2
..................
ا.ت:6___3
...............
ا.ت: 6___4
...............
ا.ت:6___5
.............
شوگا:7___5
............
ا.ت:7___6
حسابی خسته شده بودیم
ا.ت:استراحت
هممون رفتیم یه گوشه ای یه بطر اب برداشتم داشتم میخوردم
می یونگ: این اولین باره کخ یکی میتونه شوگا رو شکست بده
ا.ت:فکر میکنی حرکت هایی که شوگا میزنه دقیقا حرکتاییه که بهمون یاد میدن فقط باید بدونیم اگه بازیشو ببینی متوجه میشی چه حرکتیو کی میزنه توی اون شیش دوری که باختیم فقط داشتم بازیشو تماشا میکردم
می یونگ:اوهوم حق با توعه
میلی:بریم ادامه
ا.ت:بریم
بلند شدم
رفتم وسط اونا هم اومدن
ا.ت:شروع کنیم؟
شوگا:شروع کنیم
توپو انداخت بالا
گرفتتش
بایه حرکت ازش گرفتمو پاس دادم به یکی از بچه خا
شوگا:هه کارت خوبه
بدون اینکه چیزی بگم رفتم سراغ بازی
ا.ت:پاس بده به من
توپو پاس دادن به من
شوگا اومد جلوم
ا.ت: باز که تو اومدی
توپو ازم گرفت
بدو بدو داشت میرفت که گل بزنه
یهو پاش پیچ خورد افتاد
می یونگ از فرصت استفاده کردو گل زذ
ا.ت: شوگا
بدو بدو رفتم سمتش
ا.ت:شوگا حالت خوبه
پاشه گرفته بود انگار خیلی درد میکر
شوگا: خوبم
ا.ت:پاشو بریم یجا بشینیم
ا.ت:بچه ها بازی دیگه کافیه
بلندش کردم تا ببرمش یه گوشه بشیه
شوگا:ولم کن حالم خوبه
به حرفش گوش نکردمو بردمش یه جا نشوندمش
ا‌ت:بچه بازی در نیار الان معلوم نیست وضعیت پات چجوریه
شوگا: نمیخواد نگرانم باشی
ا.ت:اینجوری نمیشه پاشو بریم اتاق بهداشت
شوگا:چی؟عمرا
ا‌ت:میگم پاشو دیگه
شوگا:چرا نگرانمی نمیخواد دلت برام بسوزه الانم از اینجا برو
ا.ت:مشکلت چیه واقعا درکت نمیکنم
برگشتم داشتم میرفتم با حرفت متوقف شدم
شوگا:وقتی خونوادم منو درک نمیکنن چه انتظاری باید از غریبه ها داشته باشم
هیچی نگفتمو راهمو کشیدمو رفتم
یه چرفی تو حیاط زدم دوباره برگشتم کلاس
کلاس شلوغ بود شوگا هم تو کلاس بود انگار هنوز پاش درد میکرد چون جی هوپ داشت ماساژ میداد ولی انگار خواب بود رو نیمکتشم دراز کشیده بود رفتم وسایلامو جمع کردم
که استاد اومد
استاد:بچه ها خیلی نمیخوام وقتتونو بگیرم قراره دانشگاه تصمیم گرفته یه تیم بسکتبال تشکیل بدیم و برای مسابقات بین المللی اماده بشیم تو اولین مسابقات بین اکادمی های ورزشیه
استاد:هرکی میخواد تست بده تا فردا وقت داره اسمشو بهم بده
رفتم جلو
ا.ت:استاد اسمه ننو بنویسین شیانگ ا.ت
استاد: شیانگ ا.ت(نوشت)
استاد:دیگه؟
مین وو:منم هستم مین وو
جی هوپ:منم هستم گانگ هوسوک
می یونگ:منم هستم می یونگ
جی هوپ:استاد اسم شوگا رو هم بنویسید
استاد:شوگا کجاست
ا.ت:هه خوابه
استاد:بیدارش کن
جی هوپ: شوگا! شوگا بیدار شو
شوگا: ها!ها؟
شوگا:حاضرم استاد
همه یه ریز خنده ای زدن
جی هوپ: خفه
جی هوپ:واسه مسابقات بسکتبال شرکت میکنی
شوگا: واسه این بیدارم کردین؟واقعا که خسته کننده این
شوگا:بله استاد شرکت میکنم
استاد:خیله خب فردا واسه تست اماده باشین من رفتم
بعد از اینکه استاد رفتم
کیفمو برداشتمو از کلاس زدم بیرون الان چجوری برم خونه؟
ولی هنوز نگران شوگا بودم که الان تو چه وضعیتیه
دنبالش گشتم
دیدم داره با پای ناقصش لنگون میره تا سوار ماشین شه
...