غشق با قلدریpt4
Pt4
ب شوگا:عام چیزه...
ب ا.ت:من به شوگا اعتماد دارم
برگام حالا چیکار کنم تنها فقط بابای شوگا شانسم بود که اونم بر باد رفت
ا.ت:عام چیزه من خودم میرم
م ا.ت:چه اشکالی داره با شوگا بری؟
م ا.ت:تازه ماشینت کجاست هرچی نگاه میکنم نیست
ا.ت:عاهان ماشینم چیز شده بدنه ماشینم خش افتاد دادم درستش کنن
شوگا:بخاطره یه خش؟
ا.ت:هان؟عا اره من رو ماشینم حساسم
یه پوزخند صدا دار زد
اروم تو گوشش گفتم
ا.ت:اشکال نداره پرنسس منم دارم برات
شوگا:فعلا من دارم
یهو گفت
شوگا:اتفاقا تویه یک کلاسم هستیم
ب ا.ت:واقعا؟پس چه چیزی از این بهتر
به اقای مین یه نگاه انداختم با چشماش اروم بستو دوباره باز کرد (منظورش از این کار این بود که نگران نباش)
ا.ت:ب.باشه فقط من باید اماده بشم
شوگا:اشکال نداره
ا.ت:تو نمیخوای اماده بشی؟
شوگا:نیازی نیست مدرسه بهم گیر نمیده
ا.ت:پس منتظر بمون*لبخند
ا.ت:اقای مین نگران نباشید شوگا پسره خوبیه من بهش اعتماد دارم
ب ا.ت:شوگا؟
ا.ت:اره ما بهش میگیم شوگا
ب ا.ت:پس حتما خیلی باهم صمیمین
ا.ت:چه جورم
ا.ت:خب من رفتم از صبحانتون لذت ببرین
رفتم بالا لباس فرممو پپشیدم
از شانسی که من داشتم هیچ بنی بشری نداشت کدوم ادمی فکر میکرد اینجوری بشه هوم؟بابا و اقای مین باهم دوست باشن این از همچی برام جالب تر بود کنکاو بودم بدونم بابا چجوری میشناستش
بیخیال شدمو
رفتم پایین
ا.ت:من اماده ام
شوگا:بریم؟*خنده ملیح
ا.ت:اوهوم
رفتم سمت در
ب شوگا:مراقب خودتون باشید
ا.ت:شماهم همینطور
درو باز کردم رفتم بیرون شوگاهم اومد بیرونو درو بست
ا.ت:خب پرنسس دارم دنبال یه ماشینه صورتی میگردم ولی نیست
شوگا:مسخره بازیو تموم کن
رفت سمت یه ماشین بدون سقف
ا.ت:ماشینه جدیدته؟
ا.ت:مبارکه
یه خنده صدا دار زد
شوگا: ممنون
سوار ماشین شد
ا.ت:یه دیقه صبر کن
رفتم تو گلا کفیه کفشم گلی شد
در ماشینشو باز
شوگا:جرعت داری اینکارو بکن
ات:با کمال میل
نشستم تو ماشینش
ماشینش گلی شد
شوگا:تو...
ا.ت: دستت بهم بخوره بابات از ارث محرومت میکنه ها گفته باشم
ماشینو روشن
شوگا:برام مهم نیست
ا.ت:دیروز که اینطور نبود
شوگا:نمیخوام صحبت کنم
ا.ت:خب نکن کسی مجبورت نکرده
فقط منو یه بقل پیاده کن نمیخوام بچه های به کشتن بدم
شوگا:به همین خیال باش
ا.ت:ببینم سعی داری چیکار کنی
ات:ببین همون اول ما باهم صافو صوف کردیم همه چیو ولی تو باز شروع کردی نمیدونم رو پله ها چی ریختی (که اونجوری سر خوردم)*این تیکشو با داد گفت
ا.ت: منم کارمو کردم دیگه بی حسابه بی حساب شدیم
شوگا: بحس ما بحس حساب نیست بحس ادم شدن توعه
ا.ت:ادم شدن من؟خودت چی اگه تو منو میخوای ادم کنی منم تورو ادم میکنم فهمیدی؟
یه گوشه خیابون وایستاد
شوگا:پیاده شو
ا.ت:از خدامه
پیاده شدم با پام محکم زدم به ماشینش دردم گرفت ولی به روم نیاوردم
حرکت کرد
پیاده رفتم تا مدرسه
بلاخره رسیدم
اون پرنسسم اونجا بود
رفتم داخل تو کلاسم
نشستم سرجام حسابی خسته بودم پاهام درد میکرد که می یونگ اومد
می یونگ: سلام ا.ت
ا.ت: سلام
می یونگ: حالت خوبه؟
ا.ت: نه می یونگ حالم اصلا خوب نیست می خوام خودمو تو اب غرق کنم
می یونگ: چی شده؟ شوگا کاری کرده؟
سرمو گذاشتم رومیز
ا.ت: هه تازه میگه کاری کرده
ا.ت: دختر به خونم دست برده چه برسه به اینکه بخواد کاری کنه
می یونگ: چ.چه جوری؟
ا.ت: اخه منه گاو چرا نمیدونستم بابا هامون باهم دوستن
می یونگ: چی؟
ا.ت: دارم دیوونه میشم
ا.ت: الان میرم خفش میکنم *گریه الکی
می یونگ: دختر تو خوبی؟
ا.ت: نیستم
ا.ت: بیخیال نمیشه کاریش کرد
ا.ت: امروز چی داریم؟
می یونگ: ورزش
ا.ت: ورزش!
می یونگ: اوهوم
می یونگ: تست درازو نشست داریم بعدشم ازادیم
ا.ت: اها
پرش زمانی *
سالن ورزش*
مربی:شیانگ ا.ت نوبته توعه
ا.ت:بله خانم
قرار بود طی یک دقیقه بیشتر از سی تا دراز و نشست بریم نوبت من شد
....................
مربی:کافیه
بلند شدم
مربی : عالیه ۵۵تا رکپرد شکوندی ا.ت
خودم تعجب کردم که می یونگم دهنش وا موند
می یونگ:کارت عالیه ا.ت رکورد شکوندی
ا.ت: رکورد قبلی تا چند بود؟
می یونگ:۵۲ توسط شوگا
ا.ت: شوگا؟
می یونگ: اوهوم شوگا فقط مارش تو ورزش خوبه تاحالا چیزه دیگه ای ازش ندیدم
ات:اها
.....................
شوگا با دوستاش داشت بسکتبال بازی میکرد
با تیمی از دختر رفتم پسط زمین که بازیشون متوقف شد
= داری چیکار میکنی
به شوگا نگا میکردم
ا.ت:میخوایم رقابت کنیم
& هه میگه باهاش رقابت کنیم
ا.ت: فقط من نیستم تیمم هست
- الکی مزا...
شوگا:باشه
جی هوپ: شوگا نمیتونیم ریسک کنیم
شوگا:بلاخره میبازن این اولین بار نیست
شوگا:باشه رقابت میکنیم
ات:خوبه تا 10 امتیاز خوبه؟
شوگا: اوهوم
ا.ت: ما شیش نفریم تیمتونو تنظیم کنین
شوگا: جی هوپ تو باش مین وو توهم بیا و_ + &
ا.ت:شروع کنیم
رفتیم وسط ...
ب شوگا:عام چیزه...
ب ا.ت:من به شوگا اعتماد دارم
برگام حالا چیکار کنم تنها فقط بابای شوگا شانسم بود که اونم بر باد رفت
ا.ت:عام چیزه من خودم میرم
م ا.ت:چه اشکالی داره با شوگا بری؟
م ا.ت:تازه ماشینت کجاست هرچی نگاه میکنم نیست
ا.ت:عاهان ماشینم چیز شده بدنه ماشینم خش افتاد دادم درستش کنن
شوگا:بخاطره یه خش؟
ا.ت:هان؟عا اره من رو ماشینم حساسم
یه پوزخند صدا دار زد
اروم تو گوشش گفتم
ا.ت:اشکال نداره پرنسس منم دارم برات
شوگا:فعلا من دارم
یهو گفت
شوگا:اتفاقا تویه یک کلاسم هستیم
ب ا.ت:واقعا؟پس چه چیزی از این بهتر
به اقای مین یه نگاه انداختم با چشماش اروم بستو دوباره باز کرد (منظورش از این کار این بود که نگران نباش)
ا.ت:ب.باشه فقط من باید اماده بشم
شوگا:اشکال نداره
ا.ت:تو نمیخوای اماده بشی؟
شوگا:نیازی نیست مدرسه بهم گیر نمیده
ا.ت:پس منتظر بمون*لبخند
ا.ت:اقای مین نگران نباشید شوگا پسره خوبیه من بهش اعتماد دارم
ب ا.ت:شوگا؟
ا.ت:اره ما بهش میگیم شوگا
ب ا.ت:پس حتما خیلی باهم صمیمین
ا.ت:چه جورم
ا.ت:خب من رفتم از صبحانتون لذت ببرین
رفتم بالا لباس فرممو پپشیدم
از شانسی که من داشتم هیچ بنی بشری نداشت کدوم ادمی فکر میکرد اینجوری بشه هوم؟بابا و اقای مین باهم دوست باشن این از همچی برام جالب تر بود کنکاو بودم بدونم بابا چجوری میشناستش
بیخیال شدمو
رفتم پایین
ا.ت:من اماده ام
شوگا:بریم؟*خنده ملیح
ا.ت:اوهوم
رفتم سمت در
ب شوگا:مراقب خودتون باشید
ا.ت:شماهم همینطور
درو باز کردم رفتم بیرون شوگاهم اومد بیرونو درو بست
ا.ت:خب پرنسس دارم دنبال یه ماشینه صورتی میگردم ولی نیست
شوگا:مسخره بازیو تموم کن
رفت سمت یه ماشین بدون سقف
ا.ت:ماشینه جدیدته؟
ا.ت:مبارکه
یه خنده صدا دار زد
شوگا: ممنون
سوار ماشین شد
ا.ت:یه دیقه صبر کن
رفتم تو گلا کفیه کفشم گلی شد
در ماشینشو باز
شوگا:جرعت داری اینکارو بکن
ات:با کمال میل
نشستم تو ماشینش
ماشینش گلی شد
شوگا:تو...
ا.ت: دستت بهم بخوره بابات از ارث محرومت میکنه ها گفته باشم
ماشینو روشن
شوگا:برام مهم نیست
ا.ت:دیروز که اینطور نبود
شوگا:نمیخوام صحبت کنم
ا.ت:خب نکن کسی مجبورت نکرده
فقط منو یه بقل پیاده کن نمیخوام بچه های به کشتن بدم
شوگا:به همین خیال باش
ا.ت:ببینم سعی داری چیکار کنی
ات:ببین همون اول ما باهم صافو صوف کردیم همه چیو ولی تو باز شروع کردی نمیدونم رو پله ها چی ریختی (که اونجوری سر خوردم)*این تیکشو با داد گفت
ا.ت: منم کارمو کردم دیگه بی حسابه بی حساب شدیم
شوگا: بحس ما بحس حساب نیست بحس ادم شدن توعه
ا.ت:ادم شدن من؟خودت چی اگه تو منو میخوای ادم کنی منم تورو ادم میکنم فهمیدی؟
یه گوشه خیابون وایستاد
شوگا:پیاده شو
ا.ت:از خدامه
پیاده شدم با پام محکم زدم به ماشینش دردم گرفت ولی به روم نیاوردم
حرکت کرد
پیاده رفتم تا مدرسه
بلاخره رسیدم
اون پرنسسم اونجا بود
رفتم داخل تو کلاسم
نشستم سرجام حسابی خسته بودم پاهام درد میکرد که می یونگ اومد
می یونگ: سلام ا.ت
ا.ت: سلام
می یونگ: حالت خوبه؟
ا.ت: نه می یونگ حالم اصلا خوب نیست می خوام خودمو تو اب غرق کنم
می یونگ: چی شده؟ شوگا کاری کرده؟
سرمو گذاشتم رومیز
ا.ت: هه تازه میگه کاری کرده
ا.ت: دختر به خونم دست برده چه برسه به اینکه بخواد کاری کنه
می یونگ: چ.چه جوری؟
ا.ت: اخه منه گاو چرا نمیدونستم بابا هامون باهم دوستن
می یونگ: چی؟
ا.ت: دارم دیوونه میشم
ا.ت: الان میرم خفش میکنم *گریه الکی
می یونگ: دختر تو خوبی؟
ا.ت: نیستم
ا.ت: بیخیال نمیشه کاریش کرد
ا.ت: امروز چی داریم؟
می یونگ: ورزش
ا.ت: ورزش!
می یونگ: اوهوم
می یونگ: تست درازو نشست داریم بعدشم ازادیم
ا.ت: اها
پرش زمانی *
سالن ورزش*
مربی:شیانگ ا.ت نوبته توعه
ا.ت:بله خانم
قرار بود طی یک دقیقه بیشتر از سی تا دراز و نشست بریم نوبت من شد
....................
مربی:کافیه
بلند شدم
مربی : عالیه ۵۵تا رکپرد شکوندی ا.ت
خودم تعجب کردم که می یونگم دهنش وا موند
می یونگ:کارت عالیه ا.ت رکورد شکوندی
ا.ت: رکورد قبلی تا چند بود؟
می یونگ:۵۲ توسط شوگا
ا.ت: شوگا؟
می یونگ: اوهوم شوگا فقط مارش تو ورزش خوبه تاحالا چیزه دیگه ای ازش ندیدم
ات:اها
.....................
شوگا با دوستاش داشت بسکتبال بازی میکرد
با تیمی از دختر رفتم پسط زمین که بازیشون متوقف شد
= داری چیکار میکنی
به شوگا نگا میکردم
ا.ت:میخوایم رقابت کنیم
& هه میگه باهاش رقابت کنیم
ا.ت: فقط من نیستم تیمم هست
- الکی مزا...
شوگا:باشه
جی هوپ: شوگا نمیتونیم ریسک کنیم
شوگا:بلاخره میبازن این اولین بار نیست
شوگا:باشه رقابت میکنیم
ات:خوبه تا 10 امتیاز خوبه؟
شوگا: اوهوم
ا.ت: ما شیش نفریم تیمتونو تنظیم کنین
شوگا: جی هوپ تو باش مین وو توهم بیا و_ + &
ا.ت:شروع کنیم
رفتیم وسط ...
۹۷.۷k
۰۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.