نفرت در برابر عشقی که بهت دارم

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 77

جونگکوک : فکر کردم درست توضیح دادم بودم که نباید توی شرکت از این لباسا بپوشی
ا،ت پوزخندی روی لبش نقش بسته و پاش روی اون یکی پاش انداخت
ا،ت : من هرچی بخوام میپوشم از کسی هم اجاز.......‌
حرف ا،ت با وارد شدن فردی به اتاق قطع شد و اون فرد روبه جونگکوک کرد
یونگجه : انگار بد موقه مزاحم شدم
جونگکوک : تو نمیخواهی در زدن یاد بگیری
یونگجه وارد اتاق شد و روی مبل نشست
یونگجه : سخت نگیر بعد از مدت ها همو می‌بینین تو به فکر در هستی
جونگکوک : مزه نریز بگو چی پیدا کردی
یونگجه نگاهی به ا،ت انداخت
یونگجه : نمیخواهی این خانم خوشگل رو معرفی کنی
ا،ت نگاهش به جونگکوک انداخت و دوباره روبه یونگجه کرد
ا،ت : من چوی ا،ت هستم
یونگجه : پس ا،ت معروف تویی
ا،ت روبه جونگکوک کرد
ا،ت : تو به دوستات در مورد من چی گفتی
یونگجه : نه جونگکوک چیزی نگفت من توی اخبار دیدمت
جونگکوک : ول کن اين حرفا رو بگو چی بیدا کردی
یونگجه لب‌تاپ اش رو برداشت و روی میز گذاشت و بازش کرد
یونگجه : نام یونبو صاحب شرکتی که پروژه شما رو ارائه داد
ظاهرن که هیچ کاره خلافی نکرده یعنی تقریبا یه آدم درست کار و تابه‌ای قانون عمل میکنه
جونگکوک : یعنی نتونستی هیچی پیدا کنی که سابت کنه اون چطوری از پروژه شرکت ما خبر دار شده
یونگجه : نه عجیبه ولی اولین دفعه که چیزی پیدا نکردم
جونگکوک : این امکان نداره یعنی تو میخواهی بگی که اونا یه طرح دقیقه مثل طرح ما طراحی کردن این ممکن نیست
جونگکوک انگشتش هاش رو لای موهاش برد و موهاش به عقب هدایت کرد و نگاهی به ا،ت انداخت که در فکر فرو رفته بود و دوباره روبه یونگجه کرد
جونگکوک : باید یکی رو بزاریم تا نام یونبو رو تعقیب کنه
ا،ت : نقشتون درسته اما هدف تون اشتباه
جونگکوک : واقعآ تو که باهوشی بگو چیکار کنیم
ا،ت از روی مبل بلند شد و کنار یونگجه نشست و گفت
ا،ت : لیست کارمندان و معمار های اون شرکت رو بهم نشون بده
یونگجه : باشه
لیست رو براش آورد و ا،ت موهاش که باز بود و روی صورتش ریخته بود رو جم کرد و با گیره بست و مشغول چک کرد اون لیست شد
جونگکوک روی مبل روبه روی ا،ت نشست و فقد به حرکاتش نگاه میکرد
و از اینکه موهاش روی جم کرد اصلا خوشش نیومده چون لباسش از شونه هاش پایین بود شونه هاش کاملا معلوم بود
که با حرف ا،ت نگاهش رو ازش گرفت
ا،ت : کسی که بايد تعقیبش کنید اینه...........ادامه دارد
دیدگاه ها (۰)

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 78ا،ت : کسی که بايد ت...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 79جونگکوک بعد از تموم...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 76سوزونهوا : فکر کنم ...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 75ا،ت : جو...جونگکوک ...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁷اروم تو راه رو عمارت راه میرفتم... تمام ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط