Namjin
علامتا:
&دختره یا همون هیونا
∆دکتر
¶ارشد کالج
%مدیر
-جین
+نامجون
part 4✨
«جین روی میز یه مشت کوبوند و ساکت شد»
ویو جین:
نمیدونم این حس چی بود!
قبل از اینکه ببینمش، فک میکردم یه پسر ساده و بی دست و پاعه که دستش به دهنش نمیرسه.
خیلی فرق داره مثل باباش نیست:)
ویو نامجون:
بهش میخوره از این پسرای دختر باز باشه که مدام دنبال خوشگذرونیه.
ولی کنار اینا وقتی عصبانی میشه خیلی کیوت میشه:/
توی تصورات خودشون بودن که...
(%مدیر)
%چرا شما دوتا مدام باهم جنگ دارین!!؟؟؟؟
مشکلتون چیه؟!؟
-من داشتم کار خودمو میکردم که یهو این پسره الدنگ اومد و کوبوند رو میز من و شروع کرد به زدن من...
%بسه بسه دوبارع بچه بازیاتون شروع شددد
ساکت شین..
+هوی عوضیی دلیل اینکه کتک خوردیو بگو و بعد پیاز داغشو زیاد کن.
-برو گمشو بابا توعم عین بابات دیوونه و دروغ گویی، میزنی زیر حرفا و کارات....
+هووی نزاز دهنم حلو مدیر باز شه....
-اگر باز چه چی میخوای بگی!!
+پدرتو بووووقققققق.....م
%گفتم خفه شیینن
مثل اینکه شما دوتا ادم بشو نیستین!!
%برای همین کارتونم یه هفته از کالج اخراج میشینತ_ತ
والانم میرین پیش دکتر چون صورتاتو کبوده و گوشه لبتونم زخمه
پرش زمانی
«∆دکتر کالج»
∆پسرا چرا شما دوتا انقد دعوا میکنین؟!
+به خودمون مربوطه «با صدای ترسناک»
∆باشه باشهههه حالا نزن منوووو«ترسیدن»
صورتاتونو بیارین جلو ببینم...
خب چیز خاصی نیست فقط گوشه لبتون رو ضد عفونی میکنم .
کبودی زیر چشمتونم خودش به مرور خوب میشه....
¶دکترر دکترررر یه مورد ضروری پیش اومده دوتا از بچه ها باهم دعوا کردن سر یکیشون شیکسته....
∆واای از دست ایناا .. باشع بریممم
∆ااممم پسرا خودتون لطفا این ضد عفونس کردن گوشه لبتون رو انجام بدین،کار خیلی ساده ایه.
+لازم نیست دکتر خودش خوب میشه من میرم...
نامجون داشت از اتاق دکتر خارج میشد که یه دفه جین رو حلوی اینه دید..
-ااه شتت میسوزعهع
جین گوش پاکونیو که الکلی بود پرت کرد و جلوی آینه به ضخمش نکا کرد...
-فااک یو
نامجون ویو:
اخه نگاش کن چقد اوشکوله نمیتونه حتی یه ضخم سادرو ضد عفونی کنه...
نویسنده:چون بابای نامجون مدام درحال دعوا کردن با دیگران بود.
هرشب با یه دست گل میومد خونه و برای همین نامجون کمک های اولیرو بلد بود:)
نامجون به سمت جین رفت و....
لایک و کامنتاتوت بهم انرژی میدههه
(◍•ᴗ•◍)❤
&دختره یا همون هیونا
∆دکتر
¶ارشد کالج
%مدیر
-جین
+نامجون
part 4✨
«جین روی میز یه مشت کوبوند و ساکت شد»
ویو جین:
نمیدونم این حس چی بود!
قبل از اینکه ببینمش، فک میکردم یه پسر ساده و بی دست و پاعه که دستش به دهنش نمیرسه.
خیلی فرق داره مثل باباش نیست:)
ویو نامجون:
بهش میخوره از این پسرای دختر باز باشه که مدام دنبال خوشگذرونیه.
ولی کنار اینا وقتی عصبانی میشه خیلی کیوت میشه:/
توی تصورات خودشون بودن که...
(%مدیر)
%چرا شما دوتا مدام باهم جنگ دارین!!؟؟؟؟
مشکلتون چیه؟!؟
-من داشتم کار خودمو میکردم که یهو این پسره الدنگ اومد و کوبوند رو میز من و شروع کرد به زدن من...
%بسه بسه دوبارع بچه بازیاتون شروع شددد
ساکت شین..
+هوی عوضیی دلیل اینکه کتک خوردیو بگو و بعد پیاز داغشو زیاد کن.
-برو گمشو بابا توعم عین بابات دیوونه و دروغ گویی، میزنی زیر حرفا و کارات....
+هووی نزاز دهنم حلو مدیر باز شه....
-اگر باز چه چی میخوای بگی!!
+پدرتو بووووقققققق.....م
%گفتم خفه شیینن
مثل اینکه شما دوتا ادم بشو نیستین!!
%برای همین کارتونم یه هفته از کالج اخراج میشینತ_ತ
والانم میرین پیش دکتر چون صورتاتو کبوده و گوشه لبتونم زخمه
پرش زمانی
«∆دکتر کالج»
∆پسرا چرا شما دوتا انقد دعوا میکنین؟!
+به خودمون مربوطه «با صدای ترسناک»
∆باشه باشهههه حالا نزن منوووو«ترسیدن»
صورتاتونو بیارین جلو ببینم...
خب چیز خاصی نیست فقط گوشه لبتون رو ضد عفونی میکنم .
کبودی زیر چشمتونم خودش به مرور خوب میشه....
¶دکترر دکترررر یه مورد ضروری پیش اومده دوتا از بچه ها باهم دعوا کردن سر یکیشون شیکسته....
∆واای از دست ایناا .. باشع بریممم
∆ااممم پسرا خودتون لطفا این ضد عفونس کردن گوشه لبتون رو انجام بدین،کار خیلی ساده ایه.
+لازم نیست دکتر خودش خوب میشه من میرم...
نامجون داشت از اتاق دکتر خارج میشد که یه دفه جین رو حلوی اینه دید..
-ااه شتت میسوزعهع
جین گوش پاکونیو که الکلی بود پرت کرد و جلوی آینه به ضخمش نکا کرد...
-فااک یو
نامجون ویو:
اخه نگاش کن چقد اوشکوله نمیتونه حتی یه ضخم سادرو ضد عفونی کنه...
نویسنده:چون بابای نامجون مدام درحال دعوا کردن با دیگران بود.
هرشب با یه دست گل میومد خونه و برای همین نامجون کمک های اولیرو بلد بود:)
نامجون به سمت جین رفت و....
لایک و کامنتاتوت بهم انرژی میدههه
(◍•ᴗ•◍)❤
۲.۸k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.