اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
۷۱
جونگ کوک: فدا ....سرت ..مهم نیست ببینن که ببینن
اومد رونا محکم بغل کرد و موهاش ناز می کرد
رونا: دوست دارم
جونگ کوک: من بیشتر..... دوست دارم
جونگ کوک: ولی باهات قهرم
رونا: چرا .....
جونگ کوک: اون پسره کی بود خودش چسبونده بهت
رونا: ولش کن مهم نیست....هان و سوجون هم اون دوست ندارن

جونگ کوک آروم لبای رونا می بوسید که یهو یکی وارد شد جونگ کوک
و رونا برگشتن که با کسی که دیدن خشک شدن
هان: ایشش حالم بهم خورد (خنده)
رونا: ( تعجب) هان .....من
هان: نمی خواد بگی می دونم شما باهمید
رونا: از کجا ....... داداشم چی
هان: از نگاه های آقا معلوم بود ....نگاهاش داد می زد که می گفت
این دختر ماله منه.........سوجون هم می دونه
رونا: ببخشید نگفتم
هان : مهم نیست دخترکم
رونا رفت هان بغل کرد و گونه اش بوسید که جونگ کوک اومد از هم جداشون
کرد
جونگ کوک: اهوم...آهوم ....ایشون فقط مال منه
هان : حسود.....رونا ...اول مال ماست ( خنده)
جونگ کوک: دیگه مال منه
هان: رونا دوست پسرت ببین می خواد تو رو از ما بگیره
رونا: جونگ کوک شوخی می کنه
جونگ کوک: شوخی نبود .....ولی هان بیا کلت ببوسم
هان: چت شد یهو .....عاشقم شدی ( خنده)
جونگ کوک: یعنی فقط اوففف..... وقتی اون پسره الکس ضایع کردی
بدجور خر ذوق شدم ( خنده)
هان: آره داداش.‌...‌از اون خیلی بدم میاد پسره لاشی ( فاز لاتی گرفت)
رونا: کوک نگران نباش ‌‌.....هان و سوجون از الکس متنفر هستن
اونم بی دلیل
هان: هیچم بی دلیل نیست....هر دقیقه می خواد مخت بزنه
پسره عوضی تا الان چندبار بهت درخواست داده ....خودت به جونگ کوک
بگو که چند بار درخواست داده
رونا: هاننننن...... باشه بابا بی دلیل نیست
جونگ کوک: آفرین هان ‌....حق با هان ا.....لکس لاشی
هان: ازت خوشم اومد شوهر خواهر همیشه طرف من باش ( خنده)
جونگ کوک: تا وقتی حق با تو باشه اوکی ( خنده )
رونا: ...............