فیک:"لوسیفر"۱۸
آریل از درد به خودش میپیچید و چشماشو روی هم فشار میداد:
خیلی عوضی ای !
جونگ کوک نیشخندی زد و شونه بالا انداخت:
خودت اینو انتخاب کردی! اگه دختر خوبی بودی الان ما...
آریل:دیگه چیزی نگو...ادامه بده...
جونگ کوک با این حرف آریل سر جاش ایستاد و چشماشو ریز کرد
توقع التماس داشت
توقع داشت برای جونش التماس کنه و درد بهش فشار بیاره و به تنبیه اولی راضی شه
ولی مثل اینکه یکی پرو تر از خودش پیدا کرده بود: نمیخوای از خر شیطون بیای پایین؟
آریل: تو خرت کجا بود آخه بدبخت...به تو خر نمیدن که
با وجود اینکه بدنش زخمی شده بود و کلی خون از دست داده بود بازم از رو نمیرفت !
جونگ کوک نزدیک آریل شد:
از رو نمیری نه؟
آریل: نه!
جونگ کوک که فهمیده بود باید از یه راه دیگه بیاد وارد پلن بی شد !
رفت و دوتا ودکا آورد
آریل از هوش رفته بود
شیشه ها رو روی میز گذاشت و رفت آریل رو باز کرد
اونو توی دستاش گرفت و شروع کرد به تکون دادنش:
هوی...دختره...هوی! مردی؟
آریل با سرفه های خیلی خف به هوش اومد:
برو...کنار...
جونگ کوک: چی؟
آریل با زور و بلا خودشو از جونگ کوک دور کرد و نشست:
عقب وایسا...
جونگ کوک درحالی که گیج شده بود کمی عقب رفت که یهو بال های آریل باز شد و آریل نفسی کشید:
این بار دوم بود...گمون نکنم بتونم برگردم...
جونگ کوک: مگه وقتی شکل انسان میشی بالهات ناپدید نمیشه؟
آریل:بالهای تو ناپدید شد چون بخاطر نافرمانی تنبیه شدی ! من هنوز بال هامو دارم! تو بخاطر فشار آوردن به بدنم زخمیشون کردی...
جونگ کوک: گمونم جرم بزرگی کردم...
آریل: فاطحت خودنس !
جونگ کوک همینطور گیج منگ به آریل زل زده بود که یهو با صدای باز شدن در از جاش پرید:
هیونگ !؟ تو چجوری اومدی تو؟؟؟؟
جیمین قلج گردنشو شکست و گفت:
کار خاصی نکردم...فقط با چندتاشون دست دادم!
جونگ کوک:کی به تو اجازه داده الکی به ملت دست بزنی!؟ نصف افرادمو کشتی که !
جیمین: کی به تو اجازه داده بیای رو زمین؟ کی بهت اجازه داده با آدما همکاری کنی؟ کی بهت اجازه داده پولشویی کنی؟ کیییییی بهت اجازه داده آریل رو بدزدی؟
جونگ کوک:آریل..؟
.
.
.
계속
خیلی عوضی ای !
جونگ کوک نیشخندی زد و شونه بالا انداخت:
خودت اینو انتخاب کردی! اگه دختر خوبی بودی الان ما...
آریل:دیگه چیزی نگو...ادامه بده...
جونگ کوک با این حرف آریل سر جاش ایستاد و چشماشو ریز کرد
توقع التماس داشت
توقع داشت برای جونش التماس کنه و درد بهش فشار بیاره و به تنبیه اولی راضی شه
ولی مثل اینکه یکی پرو تر از خودش پیدا کرده بود: نمیخوای از خر شیطون بیای پایین؟
آریل: تو خرت کجا بود آخه بدبخت...به تو خر نمیدن که
با وجود اینکه بدنش زخمی شده بود و کلی خون از دست داده بود بازم از رو نمیرفت !
جونگ کوک نزدیک آریل شد:
از رو نمیری نه؟
آریل: نه!
جونگ کوک که فهمیده بود باید از یه راه دیگه بیاد وارد پلن بی شد !
رفت و دوتا ودکا آورد
آریل از هوش رفته بود
شیشه ها رو روی میز گذاشت و رفت آریل رو باز کرد
اونو توی دستاش گرفت و شروع کرد به تکون دادنش:
هوی...دختره...هوی! مردی؟
آریل با سرفه های خیلی خف به هوش اومد:
برو...کنار...
جونگ کوک: چی؟
آریل با زور و بلا خودشو از جونگ کوک دور کرد و نشست:
عقب وایسا...
جونگ کوک درحالی که گیج شده بود کمی عقب رفت که یهو بال های آریل باز شد و آریل نفسی کشید:
این بار دوم بود...گمون نکنم بتونم برگردم...
جونگ کوک: مگه وقتی شکل انسان میشی بالهات ناپدید نمیشه؟
آریل:بالهای تو ناپدید شد چون بخاطر نافرمانی تنبیه شدی ! من هنوز بال هامو دارم! تو بخاطر فشار آوردن به بدنم زخمیشون کردی...
جونگ کوک: گمونم جرم بزرگی کردم...
آریل: فاطحت خودنس !
جونگ کوک همینطور گیج منگ به آریل زل زده بود که یهو با صدای باز شدن در از جاش پرید:
هیونگ !؟ تو چجوری اومدی تو؟؟؟؟
جیمین قلج گردنشو شکست و گفت:
کار خاصی نکردم...فقط با چندتاشون دست دادم!
جونگ کوک:کی به تو اجازه داده الکی به ملت دست بزنی!؟ نصف افرادمو کشتی که !
جیمین: کی به تو اجازه داده بیای رو زمین؟ کی بهت اجازه داده با آدما همکاری کنی؟ کی بهت اجازه داده پولشویی کنی؟ کیییییی بهت اجازه داده آریل رو بدزدی؟
جونگ کوک:آریل..؟
.
.
.
계속
۶۰.۴k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.